< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

82/01/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 1 /

بحث در مسئله اوّل از مسائل مانعيّت كفر، در نكاح مجوس بود.

گفتيم در مورد مجوس روايات زيادى داريم كه آنها را اهل كتاب دانسته اند و اصحاب هم آن روايات را پذيرفته اند بعضى از روايات صحيح السند بود. بعضى از روايات تعبير «سنّوابهم» داشت كه فقهاى عامّه از اين تعبير چنين استفاده مى كردند كه اينها از اهل كتاب نيستند و فقط سنّت اهل كتاب بر آنها جارى مى شود، همچنين تمام احكام مربوط به اهل كتاب را در مورد آنها جارى نمى دانند مگر حكم جزيه و حقن دماء (محفوظ بودن خون) كه از اين برداشت جواب داديم: اولا اين روايت كه در منابع ما و اهل سنّت آمده است مخالفتى با اهل كتاب بودن مجوس ندارد چون در نظر اهل مدينه، اهل كتاب منصرف به يهود و نصارى بود و آنها مجوس را به عنوان اهل كتاب نمى شناختند به همين جهت پيامبر(ص) فرمود همان معامله اى كه با يهود و نصارى مى كنيد با مجوس هم بكنيد چون اينها هم اهل كتاب هستند و ثانياً بر فرض قبول كنيم كه اهل كتاب نيستند ولى «سنّوا» يك حكم عام است و نمى توان آن را فقط به جزيه تخصيص زد پس اينها در تمام احكام يا اهل كتاب هستند يا ملحق به اهل كتاب الاّ ما خرج بالدليل.

حكم مجوس در نكاح، طهارت، جزيه، ديه و ساير جزئيات:

در مورد احكام مجوس دو بحث داشتيم يكى در مورد اهل كتاب بودن آنها است كه آن را شرح داديم و امّا بحث ديگر در مورد جزئيّات احكام آنها است.

رواياتى داريم كه در موارد خاصّى وارد شده است مثلا در باب جزيه يا ديات يا طهارت و نجاست. از اين روايات استفاده مى شود كه مجوس مانند ساير اهل كتاب هستند و احكام اهل كتاب را دارند ما وارد بحث از اين روايات نمى شويم، زيرا به جهت گستردگى بحث بايد هر يك در جاى خودش مورد بررسى قرار گيرد و فقط به موارد آن اشاره مى كنيم.

1- باب جهاد عدو كه در مورد خصوص جزيه بحث مى كند.

2- باب 13 از ابواب ديات نفس وسائل كه حدود هفت روايت دارد.

3- باب 24 از ابواب نجاست الكفار

تا اينجا اجمالا حكم مجوس را دانستيم.

احكام صابئين:

مرحوم امام (ره) در مورد صابئين در مسئله 1 چنين فرمودند:

و امّا الصابئة ففيها اشكال حيث انّه لم يتحقق عندنا الى الآن حقيقة دينهم، فانْ تحقّق انهم طائفة من النصارى كما قيل كانوا بحكمهم.

اقوال:

در مورد صابئين اختلاف شديدى است و حداقّل شش قول در كتب مختلف اعّم از فقه، حديث، دائرة المعارف، ملل و نحل وجود دارد:

1- ستاره پرست هستند پس مانند سائر بت پرستان هستند و حكم عبده اوثان را دارند. مرحوم على ابن ابراهيم در تفسيرش در ذيل آيه صابئين مى فرمايد:

الصابئون قوم لا مجوس ولا يهود ولا نصارى ولا مسلمين و هم يعبدون الكواكب و النجوم.[1]

مرحوم شيخ طوسى در مبسوط همين معنى را مى گويد:

والصحيح فى الصابى أنّهم غير النصارى لانّهم يعبدون الكواكب.[2]

در كتاب خلاف هم شيخ طوسى مى فرمايد:

مسألة 93: الصابئة لا تجرى عليهم احكام اهل الكتاب... دليلنا اجماع الفرقة.[3]

پس به نظر شيخ طوسى و على بن ابراهيم اهل كتاب نيستند.

2- دين آنها شبيه نصارى است. خليل بن احمد (لغوى معروف) در كتاب العين در ريشه صبأ مى گويد:

و صبأ فلان اى دان بدين الصابئين و هم قوم دينهم شبيه بدين النصارى الاّ انّ قبلتهم نحو مهب الجنوب حيال منتصف النهار (مسيحى ها قبله شان به سمت شمال است پس با مسيح در قبله تفاوت دارند) يزعمون انّهم على دين نوح (ريشه از نوح است و بعد تابع مسيح شده اند).

3- شاخه اى از نصارى هستند. ابن قدامه در مغنى[4] از احمد حنبل و از قول شافعى نقل مى كند كه شاخه اى از نصارى هستند البتّه شافعى قول ديگرى هم دارد و مى گويد احكام نصارى بر آنها جارى نيست.

4- فرقه اى هستند كه ملائكه را عبادت مى كنند و زبور داود را قبول دارند و قبله هم دارند. اين قول را ما در تفسير نمونه[5] از رساله كشاف اصطلاح الفنون نقل كرده ايم.

5- تابع يحيى بن زكريّا هستند (قول مشهور) و معتقدند كه كتابى بر يحيى نازل شده است. غالباً محلّ سكونت آنها در كنار ساحل نهرهاى بزرگ است مثلا كنار كارون، دجله و فرات، مخصوصاً در كنار كارون در خرمشهر و آبادان هستند كه به آنها در خوزستان «صُبّى» مى گويند آنها علاقه خاصى به آبهاى جارى دارند.

6- دو گروه هستند: گروهى به شريعت موسى يا عيسى ايمان دارند و گروهى بت پرست هستند كه ملائك يا كواكب را مى پرستند. اين قول را صاحب جواهر نقل كرده و بحث مبسوطى در مورد صابئين دارد.

آنچه كه امروز در بين صابئين مملكت ما معروف است اين كه آنها تابع يحيى بن زكريا هستند و در كشور ما در قانون اساسى جزء اقليت هاى مذهبى عنوان نشده اند.

ادلّه:

در مورد صابئين روايتى نداريم ولى سه آيه در قرآن[6] [7] [8] داريم كه در آن لفظ صابئين آمده است يك آيه دلالتى ندارد و دو آيه دلالت مى كند كه اينها اهل كتاب هستند چرا از اين دو آيه غفلت شده است؟

1- آيه ﴿انّ الذين آمنوا والذين هادوا و النصارى و الصابئين من آمن باللّه و اليوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف عليهم ولا هم يحزنون﴾.[9]

مى فرمايد كسانى كه ايمان آوردند و يهودى ها و نصرانى ها و صابئين، آنها كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده اند اجرشان در نزد خدا محفوظ است.

شأن نزول آيه:

در شأن نزول اين آيه داستان مفصّلى از حضرت سلمان آمده است.

حضرت سلمان ابتدا آيين ايرانى داشت (احتمالا مجوس) و به دنبال دين حق حركت كرد. ابتدا با آيين مسيح برخورد كرده و آن را حق يافت و مسيحى شد. عالمان دير مسيحيان به او گفتند كه در كتاب هاى ما آمده در همين ايّام در ميان ملّت عرب پيامبرى ظهور خواهد كرد كه از تمام انبياء برتر و پيامبر آخر الزمان است ولى نمى توانيم او را درك كنيم، او به مدينه رفت بعد از ظهور پيامبر ايمان آورد. در اين ميان روزى به فكر ياران حق طلب مسيحى اش افتاد و نماز و روزه و ايمان آنها به پيامبر و انتظار كشيدن بعثت وى را براى حضرت شرح داد و از حضرت پرسيد كه حال اينها چگونه است؟ شخص فضولى گفت اينها اهل جهنم هستند، اينجا بود كه اين آيه نازل شد كه پيروان هر مذهبى از مذاهب آسمانى در زمان خودش و قبل از آمدن دين جديد اگر عمل صالح انجام دهند اجر مى برند، حتّى صابئين اگر ايمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند اهل نجات هستند.

در آيه «آمن» و «عمل» به لفظ ماضى است و مى گويد كه آنهايى كه در گذشته ايمان آورده اند يعنى قبل از آن كه دين جديدى بيايد و نمى توان گفت اسلام همه اينها را پذيرا مى شود، بنابراين آيه مربوط به اين است كه هر قوم و ملّتى در زمان خودشان اگر به دينشان علاقمند بوده و عمل صالح انجام دهند اجر مى برند و اين ربطى به «پلوراليسم» ندارد كه بگوييم هر دينى براى خودش آزاد است و پيروان آنها آزادند و اسلام همه را پذيرفته است.

 


[4] ابن قدامه در مغنى، ج7، ص501.
[5] رساله كشاف اصطلاح الفنون، ج1، ص289.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo