< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

82/01/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / القول فى الكفر (ادامه) /

بحث در هشتمين سبب از اسباب محرّمات نكاح در كفر به طايفه دوّم از اخبار رسيد.

طايفه دوّم: نكاح با كتابيّه مطلقا جايز نيست.

اين اخبار به دو گروه تقسيم مى شود:

گروه اوّل: رواياتى كه اصرار دارد آيه سوره مائده كه نكاح اهل كتاب را اجازه مى دهند نسخ شده و ناسخ آن يكى از آياتى[1] [2] [3] است كه در دليل طايفه اوّل بيان شد.

*... عن زرارة بن (سند معتبر است) اعين قال: سألت اباجعفر(ع) عن قول اللّه عزّوجل ﴿و المحصنات من الذين اوتوا الكتاب من قبلكم﴾ فقال: هى منسوخة بقوله: ﴿ولا تمسكوا بعصم الكوافر﴾.[4]

*... عن الحسن بن الجهم، (سند معتبر است) قال: قال لى ابوالحسن الرضا(ع) : يا ابا محمّد ما تقول فى رجل تزوّج نصرانية على مسلمة؟ قال: قلت: جعلت فداك و ما قولى بين يديك؟ قال: لتقولنّ فان ذلك يعلم به قولى، قلت: لا يجوز تزويج النصرانيّة على مسلمة ولا غير مسلمة، قال: و لم؟ قلت: لقول اللّه عزّوجلّ: ﴿ولا تنكحوا المشركات حتّى يؤمنّ﴾ قال: فما تقول فى هذه الآية: ﴿و المحصنات من الذين اوتوا الكتاب من قبلكم؟﴾ قلت: فقوله: ﴿ولا تنكحوا المشركات﴾ نسخت هذه الآية فتبسّم ثم سكت (تبسّم و سكوت نشانه رضايت است).[5]

*... عن زرارة بن اعين، عن ابى جعفر(ع) قال: لا ينبغى نكاح اهل الكتاب، قلت: جعلت فداك و أين تحريمه (دليل حرمت چيست؟) قال: قوله: ﴿ولا تمسكوا بعصهم الكوافر﴾ (معلوم مى شود اين ناسخ است).[6]

*... الفضل بن الحسن الطبرسى فى (مجمع البيان) عند قوله تعالى: ﴿و المحصنات من الذين أوتوا الكتاب﴾ قال: روى ابوالجارود (شخص ضعيفى است كه ابتدا صحيح المذهب بود بعد به زيديّه پيوست و سپس خودش سردسته مذهبى به نام جاروديّه شد اين حديث در تفسير قمى هم نقل شده است) عن ابى جعفر(ع) انّه منسوخ بقوله تعالى:﴿ولا تنكحوا المشركات حتّى يؤمنّ﴾ و بقوله: ﴿ولا تمسكوا بعصم الكوافر﴾.[7]

اين روايات دلالت بر حرمت مطلق مى كند يعنى نكاح كتابيه مطلقا حرام است ولكن در اينجا يك مسئله معمّا گونه مطرح است، چون اين روايات با اين كه اسناد بعضى از آنها معتبر است، مطلبى را مى گويد كه مخالف تاريخ و قول مفسّرين و بعضى از روايات است چرا كه سوره مائده آخرين سوره اى است كه بر پيامبر نازل شده است. آيه غدير و «آيه اليوم اكملت لكم دينكم» در اين سوره نشان مى دهد كه اين سوره آخرين سوره است و مفسران هم بر اين مسئله اقرار دارند، علاوه بر اين روايات معتبرى داريم كه حضرت على(ع) مى فرمايد اين سوره دو سه ماه به آخر عمر پيامبر نازل شده است.

يكى از اين روايات روايتى است كه در مورد مسح بر خفيّن است كه اهل سنّت به آن قائلند.

*... عن زرارة، عن ابى جعفر(ع) قال: سمعته يقول: جمع عمر بن الخطاب اصحاب النبى(ص) و فيهم على(ع) فقال: ما تقولون فى المسح على الخفين؟ فقام مغيرة بن شعبة فقال: رأيت رسول اللّه(ص) يمسح على الخفين فقال على(ع): قبل المائدة او بعدها؟ فقال لا أدرى. فقال على(ع): سبق الكتاب الخفين انما انزلت المائدة قبل اَن يقبض بشهرين او ثلاثة.[8]

مضمون روايت اين است كه عمر اصحاب پيامبر را جمع كرده و از آنها سؤال كرد كه آيا مسح بر خفيّن جايز است؟ عبداللّه بن مغيره گفت من با چشمان خودم ديدم كه پيامبر بر خفيّن مسح كرد، حضرت على(ع) پرسيد اين مورد را كه تو ديدى قبل از نزول مائده بوده يا بعد از آن؟ گفت: نمى دانم. حضرت فرمود اين جواز با آمدن سوره مائده نسخ شده است زيرا در سوره مائده آمده كه پا را مسح كنيد.

اين روايت ولو در مورد وضو است ولى صراحت دارد كه سوره مائده دو سه ماه به آخر عمر پيامبر نازل شده است.

حديث ديگرى هم مشابه اين حديث در باب صفات قاضى، داريم.

*... عن ابى بكر بن حزم قال: توضّأ رجل فمسح على خفيّه فدخل المسجد يصلّي فجاء على(ع) فوطأعلى رقبته فقال: ويلك تصلى على غير وضوء فقال: امرنى به عمر بن الخطاب قال: فأخذ به فانتهى به اليه فقال: انظر ما يروى هذا عليك و رفع صوته فقال: نعم انا امرته اِنّ رسول اللّه(ص) مسح على خفيّه فقال: قبل المائدة او بعدها؟ قال: لا ادرى قال: فلم تفتى و انت لا تدرى سبق الكتاب الخفّين.[9]

در اين روايت آمده حضرت على(ع) مشاهده كرد كه شخصى مسح بر خفّين كرده و نماز خواند، حضرت به او خطاب كرد كه چرا نماز بى وضو خواندى؟ عرض كرد عمر چنين گفته، او را پيش عمر برد و فرمود چرا چنين گفته اى؟ عمر گفت: وضو گرفتم حضرت فرمود: چرا مسح بر خفّين كردى؟ گفت: پيامبر چنين كرده، حضرت پرسيد قبل از مائده يا بعد از آن گفت: نمى دانم، و حضرت فرمود: مائده دو سه ماه به آخر عمر پيامبر نازل شده است.

پس هم قول مفسرين، هم شواهد تاريخى در خود سوره و هم بعضى از احاديث معتبر مى گويد كه سوره مائده آخرين سوره است. آيا با وجود اين مدارك محكم مى توانيم به آن چهار روايت كه بعضى معتبر و بعضى غير معتبر است عمل كنيم؟ با وجود اين مدارك ما نمى توانيم ناسخ بودن آيه مائده را انكار كنيم و اين 4 روايت را حمل بر تقيّه يا اشتباه راوى مى كنيم.

ان قلت: سوره «سأل مسائل بعذاب واقع» دليل است بر اين كه مائده آخرين سوره نيست.

قلنا: بعضى از آيات دو بار نازل شده است و اين سوره نيز دو بار نازل شده يكى قبل از حادثه غدير و ديگرى بعد از حادثه غدير.

تصور ما اين است كه مسح بر خفين براى زمان جنگ است كه نمى توانستند كفش را دربياورند و شاهد آن اين است كه خفّ براى سفرها و زمان جنگ بوده والاّ در غير جنگ نعل مى پوشيدند پس مسح بر خفّين مانند مسح بر جبيره و از باب اضطرار است و در حالت عادى، آن را اجازه نمى دهند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo