< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

81/12/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / القول فى الكفر (ادامه) /

حضرت آية اللّه العظمى مكارم شيرازى مدّظلّه العالى در آخرين جلسه درس خارج فقه قبل از ايّام محرّم، نكاتى را در رابطه با وظايف طلاّب در ايّام تبليغ متذكّر شده و ضمن اشاره به موقعيّت ممتاز حوزه علميّه قم فرمودند:

امتيازى كه حوزه علميّه قم بر تمام حوزه هاى علميّه در طول تاريخ اسلام دارد اين است كه طلاّب در ايّام تحصيل و در حين درس خواندن به تبليغ اسلام اشتغال دارند و چنان نيست كه بعد از اتمام دروس و مراجعت به شهرستان ها مشغول تبليغ شوند. اين افتخار بزرگى براى حوزه علميّه قم است و اگر اين برنامه هاى تبليغى نبود وضع به گونه ديگر بود.

معظّم له در ادامه ضمن اشاره به اين نكته كه ايّام تبليغ، ماه محرم و عزادارى سيدالشهدا(ع) نزديك است فرمودند:

لازم مى دانم نكاتى را خدمت شما عزيزان عرض كنم:

نكته اوّل: اگر بخواهيم دنيا را متوجّه دستورات شيعه و اسلام كنيم جز از طريق رفتار و عمل ممكن نيست، و نويسنده، گوينده، مبلّغ هر چند كه ماهر باشد نمى تواند به اندازه عمل مؤثّر باشد. بايد مخاطبين را تشويق كرد كه با عمل ديگران را جذب كنند، (كونوا دعاة الناس بغير السنتكم). پدر و مادرها نسبت به فرزندان و فرزندان نسبت به پدر و مادر، ارباب مكاسب با مشترى و مشترى ها با فروشنده ها و كارمندان با ارباب رجوع و ارباب رجوع با كارمندان...، همه را دعوت كنيد كه با يكديگر خوب رفتار كنند.

در تبليغ سراغ مصاديق برويد و كلى گوئى نكنيد و همه را به عمل دعوت كنيد اگر قشر متديّن عمل نشان دهد خواهيد ديد كه تا چه اندازه اسلام پيشرفت مى كند و تأثير دارد. به عنوان مثال يكى از مناطقى كه مسلمانان در آنجا زياد هستند جنوب شرقى آسيا است كه بزرگترين كشورهاى اسلامى مثل اندونزى در آنجا واقع است در حالى كه سربازان اسلام به آنجا نرسيدند و آن مناطق به دست مسلمانان فتح نشد و يك شمشير هم در آنجا كشيده نشد دليل گرايش آنها به اسلام اين بود كه عدّه اى تاجر براى تجارت به آنجا رفتند مردم آن مناطق مشاهده كردند كه آنها انسان هاى مؤدب، خوش اخلاق، امين و به سود كم قانع هستند. آنها با پياده كردن آداب تجارت اسلامى باعث شدند كه مردم به اسلام گرايش پيدا كنند كه مصداق آيه ﴿يدخلون فى دين اللّه افواجاً﴾[1] مى باشد. اين آيه اشاره به رفتار پيامبر است كه وقتى مشركان رفتار پيامبر را ديدند كه بعد از فتح مكه انتقام نگرفت دسته دسته مسلمان شدند. بنابراين تاريخ پيامبر و بعد از ايشان و تاريخ معاصر نشان مى دهد كه هر جا كه اخلاق اسلامى نشان داده شود، مردم به اسلام گرايش مى يابند.

بعضى از اهل علم با رفتار مذهبى يك فاميل عظيم را متحوّل كرده اند. خصوصاً در رفتار با جوانان و دانشجويان اين برنامه ها را به كار بريد و عملا آنها را دعوت كنيد.

نكته دوّم: خودتان را مافوق جناح هاى سياسى قرار دهيد، شما متعلّق به همه هستيد، حتّى با كسانى كه در خطّ درستى نيستند خوش رفتارى كنيد. ما به استقلال مملكت و نظام وفادار هستيم ولى تعلق به جناح خاصى نداريم و در مسير اسلام و انقلاب و ارزش هاى انقلاب در خدمت همه هستيم حتّى مخالفين را هم با محبّت جلب مى كنيم.

قرآن از حضرت ابراهيم(ع) نقل مى كند كه وقتى ملائكه بشارت فرزند را به او دادند با خدا در مورد قوم لوط صحبت كرده و شفاعت مى كند، بعد به او دستور داده مى شود كه كار آنها تمام شده و جاى شفاعت نيست، تا اين اندازه منحرفين را در نظر دارند. قرآن مى فرمايد ﴿قل للذين آمنوا يغفروا للذين لايرجون ايّام اللّه﴾[2] يعنى به منكران معاد (غير مسلمانان) محبّت كنيد.

نكته سوّم: در تبليغات همه اش سراغ مسائل سياسى نرويد بلكه مسائل سياسى را در حدّ كلى بيان كنيد. مشكل مفاسد اخلاقى زياد است بايد بيشتر به آنها پرداخت. نتيجه مفاسد اخلاقى مثل طلاق، اعتياد، بى بند و بارى ها را بيان كنيد. آدم هاى مذهبى معتاد نمى شوند و به زندان نمى روند، بايد گفت اگر مى خواهيد بچّه هاى سالمى داشته باشيد به اسلام و تعليمات دينى اهميّت دهيد و ارزش هاى مذهبى را زنده كنيد.

چرا عدم اعتماد تمام بازار را فرا گرفته است؟! تمام اينها به جهت عدم تقوى و ايمان است با تمام محكم كارى ها در معاملات باز به هم اعتماد نمى كنند اينها جريمه هايى است كه مردم بر اثر بى تقوايى و بى ايمانى مى پردازند.

بايد از بركت امام حسين و در سايه اين پرچم كوشيد تا مشكلات سياسى، عقيدتى و اجتماعى مردم حل شود كه اينها از بركات مجالس امام سين(ع) است.

* * *

بحث درباره نكاح مرد مسلمان با زن كتابيه و كافره، به ادلّه قائلين به حرمت ازدواج مطلقا رسيد دليل اوّل آيات بود كه آيه اوّل آن بحث و بررسى گرديد و به آيه دوّم كه آيه 10 سوره ممتحنه بود رسيديم.

در ذيل اين آيه رواياتى داريم كه تأييد مى كند جمله «ولا تمسكوا بعصم الكوافر» اشاره به نكاح است وقتى استدامه جايز نبود ابتداى به طريق اولى جايز نيست.

*... عن زرارة بن اعين، عن ابى جعفر(ع) قال: لا ينبغى نكاح اهل الكتاب قلت جعلت فداك و أين تحريمه؟ قال: قوله: ولا تمسكوا بعصم الكوافر.[3]

اين روايت مرسله را مرحوم طبرسى در مجمع البيان در ذيل آيه سوره مائده نقل مى كند: روى ابوالجارود، عن ابى جعفر(ع) انّه منسوخ بقوله تعالى ولا تنكحوا المشركات حتّى يؤمنّ و بقوله ولا تمسكوا بعصم الكوافر.[4]

بر اساس اين روايت، آيه مائده با آيه سوره بقره و با آيه سوره ممتحنه منسوخ شده ولى روايت از نظر سند ضعيف است چون ابى جارود شخص ضعيفى است و حتّى گفته شده است كه يك فرقه انحرافى را به نام جاروديّة پايه گذارى كرده پس اين روايت خيلى دلگرم كننده نيست.

جواب از آيه: اين آيه دلالتش خوب و از آيه بقره هم بهتر است چون تعبير «كوافر» دارد كه تمام اصناف كفار را شامل است ولكن اشكالش اين است كه به كمك آيه سوره مائده نسبت به اهل كتاب يا تخصيص خورده و يا نسخ شده است بلكه نسخ بهتر است، چون قرآن مى فرمايد ﴿اليوم احلّ لكم الطيّبات﴾ يعنى از امروز حلال شد و قبل از نزول آيه حلال نبوده است. امّا اين كه از بعضى از روايات استفاده مى شود كه آيه بقره و ممتحنه آيه مائده را نسخ مى كند، نمى توانيم اين را بپذيريم چون ناسخ بايد متأخر باشد در حالى كه در اينجا منسوخ متأخر است و اگر يك روايت بگويد آيه مائده منسوخ است نمى توان اين خبر واحد را قبول كرد. غالب مفسرين سوره مائده را مؤخر مى دانند علاوه بر اين آيه غدير هم در اين سوره واقع است و ظاهر اين است كه اين ﴿اليوم﴾ مثل ﴿اليوم اكملت لكم دينكم﴾ و براى زمانى است كه اسلام كامل شده و اين مسئله در اواخر عمر پيامبر(ص) بود، پس نمى توانيم آيه مائده را منسوخ بدانيم.

3- آيه ﴿و من لم يستطع منكم طولا أن ينكح المحصنات المؤمنات فمن ما ملكت ايمانكم من فتياتكم المؤمنات﴾.[5]

كسى كه نمى تواند محصنات مؤمنات را تزويج كند - كه به قرينه مقابله منظور حرائر است - و در زحمت شديد است با كنيزان ازدواج كند. پس ظاهر آيه نشان مى دهد كه ازدواج با كنيز در حال عادى حرام است.

«عَنَت» به معنى شكستن مجدّد استخوان از همان محلّى كه سابقاً شكسته و كنايه از زحمت شديد است.

در آيه دو بار صفت «مؤمنات» آمده، گرچه وصف مفهوم ندارد ولى در اينجا چون در مقام احتراز بوده داراى مفهوم است و نشان مى دهد كه ازدواج كافرات جايز نيست، پس اين آيه دلالت مى كند بر اين كه وقتى با كنيز كافر نمى شود ازدواج كرد، با حرّه كافره به طريق اولى نمى توان ازدواج كرد چون وقتى در كنيز كه شديداً محلّ ابتلا بوده اجازه داده نشده، حرّه كه محل ابتلا نيست به طريق اولى جايز نيست.

جواب: دلالت آيه خوب است چون «مؤمنات» مى گويد كه نقطه مقابل آن كافرات است و همه اقسام كافر را شامل مى شود. ولى تنها چيزى كه مى توان در مقابل آيه بگوييم اين است كه آيه مائده بعد از اين آيه نازل شده است و اين آيه را نسخ مى كند و اگر نسخ را نپذيريد لااقل اين است كه تخصيص مى زند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo