< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

81/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / مسئله 12 / فى المطلقة ثلاثاً و تسعاً

مسألة 12: لو طلّق الرجل زوجته الحرّة (در امه دو بار طلاق باعث حرمت مى شود و در حرّه سه بار) ثلاث طلقات لم يتخلّل بينها نكاح رجل آخر (سه بار طلاق دهد و دوباره رجوع كند و در وسط با ديگرى ازدواج نكند چون اگر با ديگرى ازدواج كند دوباره از اوّل شروع مى شود) حرمت عليه و لا يجوز له نكاحها حتّى تنكح زوجاً غيره بالشروط الآتية فى كتاب الطلاق (شرايط ديگر را نفرمودند و فقط سه بار طلاق را فرمودند، به عقيده اين بزرگواران همين كه سه طلاق حاصل شود كافى است) ولو طلّقها تسعاً للعدّة بتخلّل محلّلين (بعد از هر سه طلاق يك محلل) فى البين بان نكحت بغير المطلّق بعد الثلاثة الاولى و الثانية حرمت عليه ابداً و كيفيّة وقوع تسع طلقات للعدّة أن يطلّقها بالشرائط ثم يراجعها فى العدّة و يطأها (در مطلّقه ثلاث وطى را شرط نمى دانند ولى در مطلّقه تسع وطى را شرط مى دانند و وقتى وطى صورت گرفت نمى تواند طلاق دهد تا طهر غير مواقع واقع شود) ثمّ يطلّقها فى طهر آخر (چون وطى كرده نمى تواند در آن حالت طلاق دهد) ثم يراجعها ثمّ يطأ ثمّ يطلّقها الثالثة ثم ينكحها بعد عدّتها زوج آخر ثم يفارقها (محلّل طلاق مى دهد) بعد أن يطأها (در هر طلاق تسعى باعث حرمت نمى شود بلكه طلاق تسعى موجب حرمت است كه بعد از هر رجوع وطى حاصل شود) ثم يتزوّجها الاوّل بعد عدتها ثم يوقع عليها ثلاث طلقات مثل ما أوقع اوّلا (سه طلاق دوّم يعنى طلاق چهارم و پنجم و ششم مثل سه طلاق اوّل است) ثم ينكحها آخر (محلّل دوّم) و يطأها و يفارقها و يتزوّجها الاوّل و يوقع عليها ثلاث طلقات اخرى - مثل السابقات - الى أن يكمل تسعاً تحلّل بينهما نكاح رجلين فتحرم عليه فى التاسعة ابداً.

عنوان مسئله:

اين مسئله داراى دو فرع است:

فرع اوّل: مطلّقه ثلاث

اگر زن سه بار طلاق داده شود مادامى كه محلّل نباشد زن بر زوج حرام است.

فرع دوّم: مطلّقه تسع

اگر زن بعد از دو محلّل سه بار طلاق داده شود زن حرام ابدى مى شود.

اين مسئله هم در باب طلاق و هم در اينجا (باب نكاح) مطرح است چون يكى از اسباب تحريم نكاح مى باشد.

امام (ره) اين مسئله را با عبارت مفصّلى آورده اند براى اين كه كيفيّت حرمت ابدى با كيفيّت حرمت مشروط متفاوت است.

فرع اوّل: مطلّقه ثلاث

اصل مسئله (حرمت مشروط سه طلاقه و حلّيتش منوط به محلّل است) اختلافى نبوده و مسلّم است چون حكم آن صريحاً در قرآن آمده است.

اقوال:

از نظر اقوال مسئله مسلم است و اختلافى در آن نيست. مرحوم صاحب رياض مى فرمايد:

و اذا استكملت الحرّة طلقات ثلاثاً يتخلّلها رجعتان باىّ انواع الطلاق كان (چه خلع باشد و چه رجعى كه در طلاق خلع زن رجوع به بذل و مرد هم رجوع مى كند) حرمت على زوجها حتّى تنكح زوجاً غيره نكاحاً محلّلا مطلقا (اى دائماً) ولو كانت تحت عبد بالكتاب و السنة و الاجماع.[1]

مرحوم محقق ثانى در جامع المقاصد مى فرمايد:

اجمع علماء الاسلام على أنّ الحرّ اذا طلّق زوجته الحرّة ثلاث طلقات بينهما رجعتان حرمت عليه حتّى تنكح زوجاً غيره.[2]

ادلّه:

اين مسئله سه دليل دارد:

اجماع:

مسئله اجماعى است و اختلافى در آن نيست، ولى اجماع مدركى است و به عنوان مؤيّد خوب است.

آيات:

﴿الطلاق مرّتان فامساك بمعروف أو تسريحٌ باحسان...* فان طلّقها فلا تحلّ له من بعدُ حتّى تنكح زوجا غيرَه...﴾ .[3]

اين دو آيه محلّ بحث است و مرحوم صاحب جواهر از همه مفصّل تر آن را بحث مى كند.

در ﴿مرّتان﴾ دو احتمال موجود است:

احتمال اوّل: مرّتان به معنى «دو» است و طلاق رجعى دوتاست، يعنى ﴿الطلاق الذى فيه الرجوع مرّتان﴾ و طلاق سوّم ديگر رجعى نيست بلكه بائن است. رجعى را به قرينه مقام استفاده مى كنيم. بنابر اين تفسير ﴿امساك بمعروف﴾ به اين معنى است كه بعد از طلاق مى تواند رجوع كرده و با او زندگى كند و ﴿تسريح باحسان﴾ به اين معنى است كه بگذارد عدّه به خوبى تمام شود و او را رها كند. تسريح به معنى رها كردن است پس هر دو تعبير مربوط به دو طلاقى است كه در آن رجوع است.

منظور از ﴿فان طلّقها﴾ طلاق سوّم است و از آن استفاده مى شود كه نكاح محلّل بايد دائم باشد.

احتمال دوّم: ﴿مرّتان﴾ يعنى مرّة بعد مرّة كه سه طلاق را شامل مى شود پس عدد دو مراد نيست.

مطابق اين تفسير ﴿امساك بمعروف﴾ به معنى رجوع است امّا ﴿تسريح باحسان﴾ به معنى طلاق سوّم است يعنى طلاق سوّم را با نيكى و خوشى بدهد.

ان قلت: اگر هر سه طلاق در آيه 229 آمده است پس ﴿ان طلّقها﴾ در آيه 230 زائد است.

قلنا: اين تعبير توطئه و توضيح براى بيان محلّل است نه اين كه طلاق چهارم باشد به اين معنى كه آيه مى فرمايد يا زن را نگه دار و يا طلاقش بده و اگر بعد از دو طلاق دوباره طلاق دادى در اين صورت محلّل لازم دارد.

طبق هر دو تفسير فرقى در نتيجه حاصل نمى شود، ممكن است در شاخ و برگ طلاق اين دو تفسير با هم تفاوت پيدا كنند ولى در ما نحن فيه فرقى بين دو تفسير نيست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo