< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

81/03/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 3 /

اين مسئله داراى دو فرع است:

فرع اوّل: اگر دخول به ام شود ربيبه عينا الى الابد حرام است وفرقى با دختر انسان ندارد

فرع دوم: اگر دخول به ام نشود جمع بين ام و بنت حرام است ولى حرمت موقتى است يعنى مادامى كه ام را تزويج كرده، بنت را نمى تواند تزويج كند.

اقوال در فرع اوّل:

مرحوم شيخ طوسى در كتاب خلاف، مى فرمايد:

اذا دخل بالام حرمت البنت على التابيد، سواء كانت فى جحره او لم تكن و به قال جميع الفقهاء. و قال داوود ان كانت فى جحره حرمت عليه و إن لم تكن فى حجره لم تحرم عليه (در واقع از قيد فى حجوركم كه در آيه شريفه آمده است مفهوم گرفته است) دليلنا اجماع الفرقة ( اهل سنّت هم در موارد شاذى اجماع دارند)[1] .

ابن قدامه پس از نقل حرمتِ بنت بعد از دخول به ام مى گويد:

اذا دخل بالام حرمت عليه سواء كانت فى حجره أو لم تكن فى قول عامة الفقهاء الا انّه روى عن عمر و على(عليه السلام) (مرحوم كاشف اللثام در كشف اللثام مى فرمايد اين نيز از دروغهايى است كه به على(عليه السلام)نسبت داده اند و على(عليه السلام) هرگز چنين حكمى نفرموده اند) انهمّا رخصّا (اجازه داده اند) فيها اذا لم تكن فى حجره و هو قول داوود.

ابن قدامه در ذيل كلامش مى گويد:

و إن لم يدخل بالمرأة لم تحرم عليه بناتها فى قول عامّة علماء الامصاراذا بانت من نكاحه(طلاق دهد) الاّ أن يموت قبل الدخول ففيه روايتان (در مسئله دو قول وجود دارد) احديهما تحرم ابنتها و به قال زيد بن ثابت و هى اختيار ابى بكر لأن الموت اقيم مقام الدخول فى تكميل العدة و الصداق.[2]

اگر غير مدخوله طلاق بگيرد عدّه ندارد ولى اگر شوهر قبل از دخول بميرد عدّه دارد، بنابراين در مورد عدّه، موت جانشين دخول شده است، در مورد مهر هم، چنين است، يعنى اگر غير مدخوله طلاق بگيرد، مهرش نصف است و اگر مدخوله طلاق بگيرد يا غير مدخوله بميرد، مهرش كامل است، پس در دو جا، موت جانشين دخول شده است، در اينجا هم قياس مى كنند و مى گويند اگر غير مدخوله بميرد، دخترش حرام ابدى مى شود، يعنى در مورد حرمت ربيبه، موت جانشين دخول مى شود.

در ادامه ابن قدامه مى گويد كه ما نمى توانيم نصّ (قرآن) را به خاطر اين قياسِ ضعيف كنار بگذاريم .

مرحوم نراقى مى فرمايد:

المسألة الثّانية: تحرم ايضاً بالوطىء اذا كان حلالاً (وطى حلال) بنت الموطوءة امّا بالتزويج فبالاجماع المحقق و الاية و الاخبار المتكثرة.[3]

اصحاب ما واكثر علماى عامّه اين مسئله را اجماعى مى دانند ولى بعضى از عامّه در دو قسمت از مسئله اختلاف كرده اند.

1- جايى كه مادر قبل از دخول بميرد

2- جايى كه در حجر نباشد، يعنى در خانه شوهر پرورش پيدا نكند يا مادر بعد از طلاق گرفتن از اين شوهر ازدواج كند و از او بچّه هايى پيدا كند.

ادلّه:

آيات:

الف: آيه ﴿و ربائبكم اللاتى فى حجوركم﴾[4]

دلالت آيه روشن است و حرمت را مشروط به دخول كرده است و از اين نظر صراحت دارد ولى قيد «فى حجوركم» قيد احترازى است يا غالبى؟

از ناحيه اصحاب ما اجماع قائم است كه اين قيد احترازى نيست بلكه قيد غالبى است.

ان قلت: اين قيد غالبى را براى چه مى آورند؟

قلنا: گاهى قيد غالبى رابراى معرّفى موضوع ذكر مى كنند كه اين معرّفى بالاكثريّت است، يعنى در تمام افراد نبوده بلكه در غالب افراد است و شبيه حكمتى است كه در باب تعليل مى گوييم (اين بحث در باب مفهوم وصف در اصول ذكر شده است).

ان قلت: از كجا مى گوييد اين قيد غالبى است؟

قلنا: زنى كه شوهرش مرده و بچه دارد و مى خواهد ازدواج كند غالبا جوان است، چون معمولاً پيرزن ها ازدواج نمى كنند و وقتى زن جوان باشد، بچّه اش هم كوچك بوده و در كنار او خواهد بود، پس غالب زنانى كه شوهر مرده هستند يا طلاق گرفته اند و دو باره ازدواج مى كنند بچّه شان كوچك و غالباً در دامان شوهر دوّم بزرگ مى شود.

نكته: بعضى گفته اند «ربيبه» در لغت مفهوم عامّى دارد يعنى «كسانى كه تربيت شده اند» ولى در اينجا وقتى مى گويد ﴿و ربائبكم اللاتى فى حجوركم...﴾ يعنى «دخترِ زنِ انسان» بنابراين قيد در آيه سه خاصيت دارد:

1- قيدِ توضيحى است.

2- قيدِ تعليلى است.

3- محدود كننده معنى عامِّ ربيبه است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo