< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

80/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح/ مسئله 2 / لو زوّج ابنه الصغير... و مسئله 3

مسألة 2: لو زوّج ابنه الصغير بابنة أخيه الصغيرة ثم أرضعت جدتهما من طرف الأب أو الأم احدهما و ذلك فيما اذا تزوّج الأخوان الأختين انفسخ نكاحهما، لأنّ المرتضع إن كان هو الذكر فإن أرضعته جدّته من طرف الأب صار عمّاً لزوجته، و إن أرضعته جدّته من طرف الأم صار خالاً لزوجته، و إن كان هو الانثى صارت هى عمّة لزوجها على الأول و خالة له على الثانى، فبطل النكاح على أىّ حال.

عنوان مسئله:

اين مسئله از آثار مسئله اوّل و فرض نادرى است. دو برادر، دو خواهر را تزويج مى كنند (حسن و حسين، فاطمه و زينب را تزويج مى كنند) و هر دو صاحب فرزند مى شوند (يكى دختر و ديگرى پسر). بچّه شيرخوار حسن با بچّه شيرخوار حسين ازدواج مى كند (ازدواج صغيرين). اگر مادربزرگ بچّه ها، يكى از آن دو را شير دهد ،در اين صورت عقد باطل و منفسخ شده و حرمت ابدى مى آيد ـ اين مادربزرگ مى تواند من ناحية الاب باشد (مادر حسن و حسين) و مى تواند من ناحية الام باشد (مادر فاطمه و زينب) ـ چون اگر مادربزرگ أبى، نوه را شير دهد يعنى پسر حسن وقتى شير مادربزرگ خود را بخورد بمنزله برادر حسن و حسين است و طبعاً عموى دختر حسين مى شود و عمو نمى تواند با دختر برادر ازدواج كند، پس عقد باطل مى شود، و اگر دختر حسين، شير مادر حسين را بخورد خواهر پدرِ خودش و در واقع عمّه پسر حسن است و عمّه نمى تواند با پسر برادر ازدواج كند.

امّا اگر يكى از اين دو بچّه شير مادربزرگ مادرى را بخورند (شير مادر فاطمه و زينب) در اين صورت اگر پسر باشد برادر فاطمه و زينب و اگر دختر باشد خواهر فاطمه و زينب مى شود و نسبت به بچّه شيرخوار ديگر خاله يا دائى مى شود. پس مسئله در واقع تطبيق يك كبراى كلّى بر مصاديق است و دليل خاص نمى خواهد.

نتيجه اين شير دادن اين است كه عقد باطل شده و صغير و صغيره براى هميشه محرم مى شوند.

ان قلت: علاوه بر اينكه عقد صغير و صغيره به هم مى خورد اين مسئله داخل در «لاينكح ابوالمرتضع فى اولاد صاحب اللبن» است و عقد مادر بچه شيرخواهر هم فاسد مى شود، حال چرا مرحوم امام(ره) به اين فرض اشاره نفرموده اند.

قلنا: بله در يك شقّ از مسئله عقد مادر هم باطل مى شود، يعنى در جائى كه مادرِ مادر (جدّه امّى) نوه را شير داده باشد عقد مادر بچه شيرخوار هم باطل مى شود; ولى اگر مادر بزرگ ابى باشد اشكالى پيش نمى آيد و شايد مرحوم امام در مقام بيان از اين جهت نبوده اند.

مسألة 3: اذا حصل الرضاع الطارىء (رضاع بعد العقد) المبطل للنكاح فإمّا أن يبطل نكاح المرضعة (كبيره) بارضاعها كما فى ارضاع الزوجة الكبيرة لشخص زوجته الصغيرة بالنسبة الى نكاحها و إمّا أن يبطل نكاح المرتضعة كالمثال بالنسبة الى نكاح الصغيرة، و امّا أن يبطل نكاح غيرهما كما فى إرضاع الجدّة من طرف الاُم ولد بنتها، و الظاهر بقاء استحقاق الزوجة للمهر فى الجميع الاّ فى الصورة الاولى فيما اذا كان الارضاع و انفساخ العقد قبل الدخول، فانّ فيها تأمّلاً، فالاحوط التخلّص بالصّلح، بل الاحوط ذلك (صلح) فى جميع الصوّر و ان كان الاستحقاق أقرب (احتمال دارد كه به هر سه صورت بخورد و احتمال دارد به صورت اوّلى كه محلّ بحث بود بخورد) و هل تضمن المرضعة ما يغرمه الزوج من المهر قبل الدخول فيما اذا كان ارضاعها مبطلاً لنكاح غيرها؟ قولان (دعوى منحصر به صورت سوّم نيست بلكه در صور ديگر هم مى آيد) اقواهما العدم، و الاحوط التصالح.

عنوان مسئله:

اين مسئله بحث مهمّى است كه مربوط به مسئله 14 (زوجه صغيره و كبيره) و در مورد مهريه است و داراى دو فرع است. كه فرع اوّل در مورد مهر و فرع دوّم در مورد ضمان است.

فرع اوّل: مهريّه: حال كه نكاح كبيره و صغيره باطل شد آيا مهريّه اى تعلق مى گيرد.

اين مسئله در تمام موارد فسخ ( عيوب و خيار) مى آيد كه آيا در موقع فسخ، مهريّه ثابت است يا نه؟ بسيارى از علماء اين مسئله را ذكر كرده اند.

تحريرالوسيله سه صورت تصوّر مى كند:

صغيره اى باشد كه از خودش اراده و اختيارى ندارد.

كبيره اى كه با ميل و اختيار خودش صغيره را شير مى دهد.

شخص ثالثى شير داده و اين زن عقدش باطل شد (مثلاً مادربزرگ نوه را شير داده و اين دختر در خانه شوهر عقدش باطل شده است.)

آيا در تمام اين صور مهر ثابت است؟

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo