< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

80/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح/ مسئله 13 / اذا ارضعت امرأة... و مسئله 14

مسألة 13: اذا أرضعت امرأة ابن شخص بلبن فحلها ثمّ أرضعت بنت شخص آخر من لبن ذلك الفحل فتلك البنت و إن حرمت على ذلك الابن (چون هر دو شيرِ يك پدر و مادر را خورده اند) لكن تحلّ أخوات كلّ منهما لاخوة الاخر.

عنوان مسئله: اگر زنى پسر كسى را با دختر شخص ديگرى، از شير يك شوهر شير دهد (حسن ابن زيد و فاطمه بنت عمرو) حسن بر فاطمه حرام است ولى خواهران و برادران فاطمه بر برادران و خواهران حسن حلال هستند و مى توانند با هم ازدواج كنند.

اين مسئله نصّ خاصّى ندارد و همه هم متعرّض آن نشده اند; ولى كسانى كه متعرّض شده اند آن را از واضحات مى دانند.

مرحوم شهيد ثانى مى فرمايد:

عدم التحريم هنا واضح، لأنّ إخوة احد المرتضعين بالنسبة الى إخوة الاخر لا رابطة بينهم بالمحرميّة اصلاً، فانّهم ليسوا بمنزلة إخوة الإخوة الذين يحتمل فيهم التحريم، و انّما هم إخوة إخوة الإخوة.[1]

به عنوان مثال زيد پسرى به نام حسن و عمرو دخترى به نام فاطمه دارد. اين دو بچّه، شير شخص ثالثى را نوشيدند، در اين صورت خواهر و برادر رضاعى هستند و با هم و با بقيّه فرزندان نمى توانند ازدواج كنند. برادران حسن چه نسبتى با خواهران فاطمه دارند؟ برادران حسن إخوه نسبى حسن و حسن أخ رضاعى فاطمه و فاطمه هم اخت نسبى خواهران خودش مى باشد. پس برادران حسن با خواهران فاطمه «إخوةُ إخوةِ الاخوة» هستند. اخوه اوّل (حسن با خواهر و برادرانش) نسبى، اخوه دوّم (حسن و فاطمه) رضاعى، و اخوه سوّم (خواهران و برادران فاطمه) نسبى هستند. آن نسبى ها (خواهر و برادران حسن) بر اين نسبى ها (خواهر و برادران فاطمه) حرام نبوده و ازدواجشان جايز است چون از نظر نسب ارتباطى باهم ندارند و از نظر رضاع هم از يك شير نخورده اند.

فقهاء اين مسئله را از واضحات گرفته اند ولى اگر كسى قائل به عموم منزله باشد و بگويد كه لازم نيست حتماً عناوين سبعه حاصل باشد بلكه لوازم آنها هم حجّت است (مثل لوازم امارات كه در اصول آنرا حجت مى دانند) اگرچه يك واسطه يا بيشتر در بين باشد. پس طبق عموم منزله اخوة اخوة الاخ مساوى با اخوة است. شاذى از بزرگان قائل به عموم منزله شده اند كه طبق اين مبنا خيلى ها بر هم حرام مى شوند.

مسألة 14: الرضاع المحرّم كما يمنع من النكاح لو كان سابقاً يبطله لو حصل لاحقا (اى لاحقاً على النكاح) فلو كانت له زوجة صغيرة فأرضعتها بنته أو أمّه أو أخته أو بنت أخيه أو بنت أخته أو زوجة أخيه بلبنه رضاعاً كاملاً بطل نكاحها و حرمت عليه (حرام ابدى مى شود) لصيرورتها بالرضاع بنتاً أو اختاً أو بنت أخ أو بنت أخت له، فحرمت عليه لاحقا كما كانت تحرم عليه سابقاً، و كذا لو كانت له زوجتان صغيرة و كبيرة فأرضعت الكبيرة الصغيرة حرمت عليه الكبيرة، لانّها صارت امّ زوجته، و كذلك الصغيرة إن كانت رضاعها من لبنه أو دخل بالكبيرة لكونها بنتا له فى الاوّل و بنت زوجته المدخول بها فى الثانى نعم ينفسخ عقدها و ان لم يكن الرضاع من لبنه و لم يدخل بالكبيرة و ان لم تحرم عليه.

عنوان مسئله:

روابط ناشى از رضاع همان گونه كه قبل از ازدواج باعث حرمت مى شود، بعد از ازدواج هم باعث انفساخ و حرمت مى شود. يعنى قبلاً مانع است و اگر در ادامه راه باشد، موجب فسخ مى شود. مثلاً در مورد لاينكح ابو المرتضع... اگر مادربزرگ نوه دخترى اش را شير داد، در حالى كه مادرش از شوهرش طلاق گرفته است، نمى توانند مجدداً باهم ازدواج كنند و يا اگر در زوجيّت مرد است، بايد از هم جدا شوند. (طبق قول كسانى كه قائل به حرمت هستند).

اين مسئله مركّب از دو فرع است:

فرع اوّل: يكى در مورد نسبى ها است. مثلاً مردى زوجه صغيره اى دارد كه مادرش يا جده اش يا خواهرش و يا زن برادرش او را شير مى دهد در اين صورت زوجيّت آنها به هم مى خورد و منفسخ مى شود، چون يا خواهر است يا دختر برادر يا دختر خواهر....

فرع دوّم: در مورد سببى ها است. مثلاً شخصى يك زوجه صغيره و يك زوجه كبيره دارد، و كبيره صغيره را شير مى دهد، در اينجا عقد منفسخ مى شود.

امام اين دو فرع را در يك مسئله مى آورند. قسمت اوّل اين مسئله نصّ خاصّى ندارد; ولى قسمت دوّم، روايات متعدّدى دارد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo