< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

80/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح/ ادامه مسئله 12 /

از نظر سند: راوى آخر اين حديث كيست؟ آيا «على بن مهزيار» است يا «عيسى بن جعفر بن عيسى»؟ همه گفته اند كه «على بن مهزيار» است كه موثّق است; ولى ما معتقديم كه راوى آخر «عيسى بن جعفر» است چون اگر آخرين راوى «على بن مهزيار» بود، مفهومش اين بود كه من نشسته بودم كه عيسى چنين گفت و امام چنين جواب داد «فقال له و قال الامام» و حال آنكه مى گويد «فقال لى، فقلت له» معلوم مى شود كه «على بن مهزيار» آنجا نبوده است و سائل «عيسى بن جعفر» است و در غير اين صورت ضميرها غلط بود و عبارت غلط مى شد. حال كه آخرين راوى عيسى بن جعفر است او را مورد بررسى قرار مى دهيم، در كتاب رجاليه شخص مجهولى است و فقط همين يك روايت را دارد، و معلوم مى شود كه شخصيّتى معروف نبوده است، پس اين روايت را ضعيف مى دانيم.

ان قلت: ضعف سند را با عمل اصحاب جبران مى كنيم.

قلنا:

اوّلا:ً شهرت محل بحث است، بعضى شهرت را در حليّت و بعضى در حرمت مى دانند.

ثانياً: عمل اصحاب به خاطر اين بوده كه خيال مى كردند راوىِ آخر اين حديث «على بن مهزيار» است و لذا گفته اند صحيحه است; ولى ما با دقّت در متن حديث دريافتيم كه راوى آخر «عيسى بن جعفر» است، پس در اينجا عمل اصحاب جبران ضعف نمى كند. تنها چيزى كه مى توان گفت اين است كه على بن مهزيار به عيسى اعتماد داشته، در حالى كه اگر اين را بگوئيم ديگر روايتى ضعيف باقى نمى ماند چون در مورد همه اصحاب «لا يروون الاّ عن ثقة» نداريم، حتّى ما اصحاب اجماع را هم قبول نكرديم كه «لا يروون الاّ عن ثقة» و على بن مهزيار هم از اصحاب اجماع نيست.

از نظر دلالت: آخر حديث مى فرمايد «و كنّ فى موضع بناتك» يعنى بچّه هاى صاحب لبن به منزله دختر ابوالمرتضع هستند، چرا؟ چون خواهر رضاعى پسرش مى باشد.

اوّلاً: خواهر رضاعى كه دختر انسان نمى شود، چون خواهر مادرى است و از طرف پدر يكى نيست. خواهر نسبى مادرى فرزند كسى به او محرم نيست تا چه رسد به خواهر رضاعى مادرى فرزند مگر اينكه ربيبه اى باشد كه مادرش مدخول بها است; ولى در اينجا چنين نيست چون مادرِ دختر، زوجه صاحب لبن است نه ابوالمرتضع، پس به منزلة بناتك در اينجا مفهومى ندارد.

ثانياً: مشهور اين گونه دلالتهاى التزامى را قبول نكرده و مى گويند بايد عناوين سبعه صدق كند و اينكه به دلالت التزامى خواهرِ پسر انسان، دختر انسان است، اين دلالت در ابواب رضاع پذيرفته نشده و اگر اين دلالت هاى التزامى را بپذيريد، بايد خيلى چيزها را حرام بدانيد، حتّى تمام پسران صاحب لبن بر دختران ابوالمرتضع حرام باشد، چون همه اينها خواهر و برادر مى شوند.

نتيجه: روايت از نظر سند و دلالت مشكل دارد.

اللهم الاّ أن يقال: اين روايت را حمل بر كراهت كنيم و بگوئيم امام مى فرمايد اين شبيه دختر توست و اگر با او ازدواج نكنى بهتر است همان گونه كه ازدواج با قابله انسان مكروه است، چون حكم مادر را دارد، كه در اين صورت مشكلات دلالى آن حل مى شود.

نتيجه: تا اينجا ادلّه مشهور را خدشه دار كرديم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo