درس خارج فقه آیتالله مکارم
80/10/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:کتاب النکاح/ ادامه مسئله 5 /
اتّحاد فحل بعنوان يكى از شرائط رضاع داراى دو شاخه بود، يكى به عنوان شرط در مسئله عدد و ديگرى به عنوان شرط مستقل در هر سه كميّتِ رضاع. در مسئله دو دسته روايت داشتيم، يك روايت هر دو شاخه را شامل مى شد و گروه دوّم احاديثى بود كه ناظر به شاخه دوّم بودند كه خود دو طايفه بودند يك طايفه اين شرط را اثبات مى كرد و طايفه ديگر رواياتى بود كه نفى مى كرد. بحث در روايات طايفه اوّل (روايات موافق) بود:
* ... عن عبداللّه بن سنان، قال: سألت اباعبداللّه(ع) عن لبن الفحل قال: هو ما ارضعت امرأتك من لبنك و لبن ولدك ولد امرأة اخرى فهو حرام.[1]
روايت هر دو شاخه از اتّحاد فحل را شامل است چون ظاهر كلمه فحل اين است كه وحدت فحل علّت تامّه است ولو مادر هم يكى است; ولى اتّحاد امّ، دخالتى ندارد چون راوى مى گويد «سألت عن لبن الفحل»، سلّمنا كه روايت هر دو معنا را بگويد در اين صورت حديث ابهام دارد و به آن استدلال نمى كنيم.
* ... عن احمد بن محمّد بن ابى نصر قال: سألت ابالحسن(ع) عن امرأة ارضعت جارية ولزوجها ابن من غيرها (ظاهراً بچّه دوّمى نسبى و بچّه زن اوّل رضاعى است) ايحلّ للغلام ابن زوجها أن يتزوّج الجارية الّتى ارضعت؟ فقال: اللّبن للفحل[2]
چون در سند «سهل بن زياد» وجوددارد، سند آن ضعيف است ولو طريق ديگرى هم دارد كه سهل بن زياد در آن نبوده و معتبر است.
از اين روايت شاخه دوّم را استفاده مى كنيم ولو مشكلاتى هم دارد، چون يك طرف رضاع و يك طرف نسب است.