< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

80/07/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح/ شرايط الرّضاع / الشرط الرابع

بحث در شرط چهارم از شرائط رضاع بود. بيان شد كه بچه شيرخوار، بايد در دو سالِ شيرخوارگى باشد، تا محرميّت حاصل شود و بعد از دو سال (ولو دو سال و يكروز) سبب حرمت نمى شود، دليل اين مسئله علاوه بر اجماع، آيات و روايات است كه از طرق عامّه و خاصّه وارد شده است.

روايات:

احاديث چهار طايفه هستند:

طايفه اوّل: احاديثى كه مى گويد «لارضاع بعد الفطام».

طايفه دوّم: احاديثى كه مى گويد «حولين» معتبر است.

طايفه سوّم: احاديثى كه هر دو (حولين و فطام) را با هم دارد.

طايفه چهام: احاديثى كه مى گويد رضاع در كِبَر فايده اى ندارد; ولى حدّاقلّ آن را بيان نمى كند.

طايفه اوّل:

* ... عن منصور بن يونس، عن منصور بن حازم، عن ابى عبداللّه(ع) قال: قال رسول اللّه(ص): لا رضاع بعد فطام و لا وصال فى صيام (روزه هاى متصّل به هم در شرع اسلام نيست) و لا يُتم بعد احتلام (بچه بعد از محتلم شدن، صغير و يتيم نيست) و لا صمت يوماً الى الليل (در اسلام روزه سكوت نداريم) و لا تعرُّب بعد الهجرة (بعد از آنكه اسلام آوردند، در جائى كه دينشان به خطر مى افتد حق ندارند به بلاد كفر برگردند) و لا هجرة بعد الفتح (فقط مسلمانانى كه قبل از فتح مكّه به مدينه آمدند، از مهاجرين بودند) و لا طلاق قبل نكاح و لا عتق قبل ملك و لا يمين للولد مع والده (پسر بدون اجازه پدر قسم نخورد) و لا للمملوك مع مولاه و لا للمرأة مع زوجها (قسم هائى كه مخالفت با حق شوهر داشته باشد) و لا نذر فى معصية و لا يمين فى قطيعة (اى قطع رحم).[1]

«منصور بن حازم» از بزرگان ثقات و از اصحاب امام صادق(ع) و امام باقر(ع) بوده است; ولى در «منصور بن يونس» اختلاف است. نجاشى شيخ علماء رجال، او را ثقه مى داند; ولى كشّى كه او هم از بزرگان رجال است، حديثى در ذمّ او نقل كرده و مى گويد: امام كاظم(ع) «منصور بن يونس» را احضار كرده و فرمود: على بن موسى را ببين، او جانشين من است و او را فراموش نكن، و با اينكه حضرت موسى بن جعفر(ع)، امام رضا(ع) را به او نشان داد، او جزو واقفيّه شد، لأموال كانت تحت يده لموسى بن جعفر(ع) (واقفيّه كسانى هستند كه موسى بن جعفر(ع) را آخرين امام مى دانند). علاّمه كه از بزرگان علماء رجال محسوب مى شود در كتاب خلاصه مى فرمايد: و عندى التوقّف فى امر الرّجل، چون كلمات علماء رجال در مورد «منصور بن يونس» تعارض دارد. ما هم اين روايت را ضعيف مى دانيم.

* ... عن الحلبى، عن ابى عبداللّه(ع) قال: لا رضاع بعد فطام.[2] (تنها روايتى كه در اين طايفه داراى سند صحيح است)

* ... انس بن محمّد، عن ابيه، عن جعفر محمّد، عن آبائه(ع) فى وصيّة النبى(ص) لعلى(ع) قال: يا على! لا رضاع بعد فطام و لا يتم بعد احتلام.[3]

«انس بن محمّد» مجهول الحال يا ضعيف است و در رجال توثيق نشده است.

* محمد بن محمد المفيد فى المقنعة (مرسله مفيد) قال: قال رسول اللّه(ص): لا رضاع بعد فطام و لا يتم بعد احتلام.[4]

نتيجه: عمده روايت در اين طايفه، روايت دوّم است; ولى تضافر اين روايات، براى تقويت سند كافى است.

دلالت احاديث: آيا فطام در اينجا بالفعل است يا بالقوّه، يعنى اگر بچّه را در يك سالگى هم از شير بگيرند و بعد از يكماه به دايه اى بدهند كه او را شير دهد، در نشر حرمت كافى نيست، يا معناى آن بعد از زمان فطام است كه دو سالگى است، اگر بعد از زمان فطام مراد باشد، دليل بر بحث ما مى شود ولى در صورت اوّل دليل بر بحث ما نمى شود، پس دلالت روايات اين طايفه مبهم است.

طايفه دوم:

* ... عن الحسن بن حذيفة بن منصور، (حسن بن حذيفة مجهول الحال است) عن عبيد بن زرارة، عن زرارة، عن ابى عبداللّه(ع) قال: سألته عن الرضاع، فقال: لا يحرم من الرضاع الاّ ما ارتضعا من ثدى واحد حولين كاملين[5] (آيا تمام دو سال يا در دو سال؟).

* و باسناده عن عبيد بن زرارة، عن الحلبى، عن ابى عبداللّه(ع): لا يحرم من الرضاع الاّ ما كان حولين كاملين.[6] (6)

اگر بتوانيم اين دو حديث را از نظر سند درست كنيم، مشكل دلالت دارد، چون مى گويد رضاع بايد دو سال باشد كه با هيچ فتوائى سازگار نيست، و ما حدّاكثر 15 مرتبه را قائل هستيم. براى رفع اين اشكال در روايت «فى» در تقدير گرفته اند (فى حولين كاملين).

جمع بين روايات طايفه اولى و ثانيه با اين توجيه اين است كه بگوئيم فطام در حولين باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo