< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

80/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح/ شرايط الرّضاع / الشرط الرابع

الشرط الرابع: ان يكون المرتضع فى اثناء الحولين و قبل استكمالها، فلا عبرة برضاعه بعدهما، و لا يعتبر الحولان فى ولد المرضعة على الاقوى، فلو وقع الرضاع بعد كمال حوليه نشر الحرمة اذا كان قبل حولى المرتضع.

عنوان مسئله:

اين مسئله داراى دو فرع است: فرع اوّل در مورد سنّ بچّه شيرخوار و فرع دوّم در مورد سنّ بچّه زن شيردهنده است.

فرع اوّل:

از نظر اقوال مسئله مسلّم است.

اقوال:

مرحوم نراقى مى فرمايد:

لا عبرة برضاعة بعدهما (بعد الحولين). إجماعاً محقّقاً، و محكيّاً عن الخلاف و الغنية، و فى التذكرة و المختلف و القواعد و شرحه و الايضاح ونكت الشهيد و المسالك و شرح الصيمرى و غيرها.[1]

مرحوم صاحب جواهر مى فرمايد:

فلا خلاف معتدٍّ به في اعتبار كون الرضاع في حولي المرتضع فلا عبرة بما بعدهما ولو في الشهر أو الشهرين، بل الاجماع بقسميه عليه.[2]

از تعبير به ﴿فلا خلاف معتدّ به﴾ معلوم مى شود كه مخالفى در مسئله هست; كه قابل توجّه نيست; ولى ظاهراً كسى در اين مسئله مخالفت نكرده و به همين جهت احتمال دارد كه اشاره به مخالفت عامّه باشد چون عامّه هم اكثراً به اين شرط قائل هستند و زير دو سال بودن را شرط مى دانند.

مرحوم شيخ طوسى در كتاب خلاف، اقوال عامّه را نقل كرده و مى فرمايد: الرضاع اِنما ينشر الحرمة إذا كان المولود صغيراً، فأما اِن كان كبيراً فلو ارتضع المدة الطويلة لم ينشر الحرمة; ولى در ادامه از عايشه و اهل الظاهر (اخباريون عامّه) نقل مى كند كه: رضاع الكبير يحرم كما يحرم رضاع الصغير.[3]

ادلّه قول مشهور:

1- اصل: اصول عمليّه (اصالة الحليّة) مى گويد كه بعد از دو سال محرميّت نمى آيد.

ان قلت: آيا استصحاب هم جارى است به اين معنى كه اين بچه اگر قبل از دو سال شير مى خورد محرميّت حاصل مى شد، پس بگوئيم بعد از دو سال هم همان حالت باقى است، استصحاب هم مقدّم است بر اصالة الحليّة، چون ادلّه استصحاب اخصّ از ادلّه اصالة الحليّة است.

قلنا: اوّلاً استصحاب در شبهه حكميه جارى نمى شود، ثانياً در اينجا حكمى نيست و فقط يك «اگر» است كه يك امر ذهنى اعتبارى است، پس اين استصحاب تعليقى است و استصحاب تعليقى يعنى موضوع استصحاب مركب از دو چيز است (قيد و مقيّد يا شرط و مشروط)، يك جزء كه بچه است حاصل و شيرخوارگى كه جزء دوم است، حاصل نبوده و با «اگر» كه يك امر ذهنىِ اعتبارى است مى خواهيم آن را درست كنيم، بنابراين قابل استصحاب نيست.

2- آيه شريفه: ﴿و الوالدات يرضعن اولادهن حولين كاملين لمن اراد أن يتمّ الرضاعة﴾[4]

آيا مفهوم آيه اين نيست كه بعد از دو سال، ديگر رضاع نيست و در واقع نفى حكم به لسان نفى موضوع است، ولو عرفاً شير مى خورد.

اگر بتوانيم از اين آيه اين مفهوم را بفهميم دليل ديگرى بر قول مشهور خواهد بود.

گاهى به آيه ﴿و وصيّنا الانسان بوالديه إحسانا حملته اُمه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلاثون شهراً﴾ هم استدلال كرده اند.[5]

گفته اند كه اقلّ حمل شش ماه است، و اكثر رضاع 24 ماه است معلوم مى شود كه شارع اكثر رضاع را 24 ماه قرار داده است و بيشتر از آن را رضاع نمى داند. ولى استدلال به اين آيه خالى از تكلّف نيست و جالب اين است كه رواياتى كه مى گويند رضاع بايد در حولين باشد و بيشتر از دو سال اعتبار ندارد، به همين آيه تمسّك جسته اند، البته صاحب جواهر اشاره اى به اين آيه نمى كند و فقط در فرع دوم به اين آيه استدلال مى كند و بهتر بود كه در هر دو فرع استدلال مى كرد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo