< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

79/12/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / مسئله 1 / لاتحرم العمّة ما لم تدخل فى عنوان العمّة

بحث در محرّمات هفت گانه نسبى بود كه عمده مباحث مطرح شد.

بقى هنا شىٌ:

براى محرمات سبعه نسبى به رواياتى استدلال شده است (ما روى قرآن و اجماع و ضرورت دين تكيه كرديم) كه اين روايات در پنج باب وارد شده است (ابواب ما يحرم بالنسب، باب 1 در تحريم امّ، باب 2 در تحريم بنت، باب 3 در تحريم اخت، باب 4 در تحريم عمه و خاله و باب 5 در تحريم بنت الاخ و بنت الاخت)، تحريم تمام اصناف سبعه در اين پنج باب آمده است.

استدلال به اين روايات خوب است ولى قليل الفائده است، چون:

اوّلاً: بسيارى از روايات متن آيه را ذكر كرده و چيز اضافه اى ندارد يعنى دليل مستقلى نمى شود، حتّى حكم «يحرم» هم ندارد و لذا فقط تأكيد است.

ثانياً: بقيه روايات هم فقط اصناف سبعه بلاواسطه را مى گويد، در حالى كه قرينه بر عموميّت در روايات نيست، بخلاف آيه كه قرينه داشت (احلّ لكم ما وراء ذلكم). اصناف سبعه بلاواسطه از واضحات است و مشكل در مورد مع الواسطه است، در حالى كه فقط يك روايت است كه تصريح به مع الواسطه دارد كه اين روايت در مورد بنت است.

* ... عن هانى بن محمد بن محمود، عن ابيه رفعه الى ابى الحسن موسى بن جعفر(ع) انّه قال للرشيد فى حديث يا اميرالمؤمنين (از باب تقيّه) لو انّ النّبى نُشر (پيامبر زنده شود) فخطب اليك كريمتك (دختر تو را) هل كنت تجيبه؟ فقال وَ لِمَ لا اجيبه؟ فقال ابوالحسن(ع): و لكنّه لا يخطب الىّ و لا اُجيبه، قال: وَ لِمَ؟ قال: لانَّه وَلَدَنى و لَم يَلدك.[1]

اين روايت از نظر دلالت خوب است; ولى مشكل سندى دارد (مرفوعه است)، البتّه به عنوان مؤيّد خوب است.

مسئله 1: لاتحرم عمّة العمّة و لا خالة الخالة ما لم تدخلا فى عنوانى العمّة و الخالة ولو بالواسطه و هما قد تدخلان فيهما فتحرمان كما اذا كانت عمتك اختاً لابيك لاب و ام أو لاب، و لابى ابيك اخت لاب أو امّ اولهما فهذه عمّة لعمّتك بلاواسطة، و عمّة لك معها، و كما اذا كانت خالتك اختاً لامّك لأمّها او لامّها و ابيها و كانت لامّ امّك اخت فهى خالة لخالتك بلاواسطة، و خالة لك معها، و قد لاتدخلان فيهما فلا تحرمان، كما اذا كانت عمّتك اختا لابيك لامّه لا لابيه و كانت لأبى الاخت اخت فالاخت الثانية عمّة لعمّتك و ليس بينك و بينها نسب اصلا، و كما اذا كانت خالتك اختا لامّك لابيها لا لامّها و كانت لامّ الاخت اخت فهى خالة لخالتك و ليست خالتك و لو مع الواسطة، و كذلك اخت الاخ أو الاخت انّما تحرم اذا كانت أختا لا مطلقا، فلو كان لك اخ او اخت لابيك و كانت لامّها بنت من زوج آخر فهى اخت لاخيك أو أختك و ليست اختا لك لا من طرف ابيك و لا من طرف امّك فلاتحرم عليك.

در اين مسئله دو مطلب مهم وجود دارد، يكى راجع به خواهرِ خواهر است و ديگرى راجع به عمّه عمّه و خاله خاله است كه اينها گاهى بر انسان حرام مى شوند و گاهى نه، مرحوم امام ابتدا عمّه عمّه و خاله خاله را بيان كرده است بعد خواهرِ خواهر را.

خواهرِ خواهر در كجا حرام است؟ خواهرِ خواهر در جائى كه همه ابوينى و يا ابى و يا امّى باشند، حرام خواهد بود. امّا اگر فاطمه كه با زيد خواهر ابى است، با زينب خواهر امّى باشد، زينب خواهر فاطمه است; ولى خواهر زيد نيست. چون نه پدرشان يكى است و نه مادرشان و با هم هيچ اشتراك نسبى ندارند. در اينجا نكاح خواهرِ خواهر بر زيد حرام نيست. حديث خوبى در اين باره داريم:

* ... عن ابى جرير القمى (زكريا بن ادريس ويا زكريا بن عبدالصمد كه هر دو را تأييد كرده اند و مى شود به آن اعتماد كرد، رجال قبلى سند هم خوب است و بعيد نيست كه حديث معتبر باشد) قال سألت أبا الحسن موسى(ع) أُزوّج أخي من امّي أختي من ابي؟ فقال ابوالحسن(ع) زوّج ايّاها ايّاه أو زوّج ايّاه ايّاها[2] (ظاهراً ترديد از راوى است).

روايت ديگرى هم داريم كه امام مى فرمايد: «ما احبّ ذلك»[3] كه ظاهراً حمل بر كراهت مى شود چون ممكن است كه مردم اشتباه كنند و فكر كنند كه نكاح اخت جايز است.

و من هنا يظهر الحال فى العمّة و الخالة:

پدر زيد خواهرى دارد به نام فاطمه كه از ناحيه مادر، خواهر اوست (خواهر مادرى) و عمّه زيد است. فاطمه پدرى دارد به نام بكر كه هيچ ربطى به زيد ندارد، زيرا پدر زيد و عمّه زيد فقط از ناحيه مادر با يكديگر ارتباط دارند و از پدر جدا هستند. بكر خواهرى دارد به نام زينب كه عمّه فاطمه است، فاطمه هم عمّه زيد است. پس زينب عمّه عمّه زيد است ولى عمّه زيد نيست چون رابطه زينب از طريق بكر است كه پدر عمّه زيد است، كه هيچ ارتباطى به زيد ندارد.

خاله هم همينطور است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo