< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

78/07/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 18 /

*... عن الحسن بن عبداللّه بن محمد الرازى، عن ابيه، عن الرّضا عن آبائه(عليهم السلام) قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله)... و قال: لاتتّبع النظرة النظرة، فليس لك يا على إلاّ اوّل نظرة.[1]

جواب: اين روايت مطلق و منصرف به نگاه به نامحرم است و وجه و كفّين را هم ذكر نكرده است.

* و في معانى الأخبار، قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله): يا على أوّلُ نظرة لك و الثانية عليك لا لك.[2]

جواب: مثل روايات قبل منصرف است به نگاه به نامحرم.

حديثى هم از طرق عامه داريم:

* عن ابن بريدة عن أبيه قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله): لعلى(عليه السلام): يا على، لاتتّبع النظرة النظرة فإنّ لك الاولى و ليس لك الآخرة.[3]

در معناى اين پنج روايت روايات ديگرى هم داريم كه اوّلين نگاه را مباح و نگاههاى بعدى را جايز نمى داند و مخاطب هم غالباً على(عليه السلام)است. ظاهراً اين عبارت را يكبار پيامبر فرموده و اشخاص مختلفى آن را نقل كرده اند.

جمع بندى روايات:

از نظر سند: اين روايات چون متضافر هستند تضافر جانشين وثاقت راوى مى شود و از سند آن بحث نمى كنيم و مجموع من حيث المجموع كافى است.

از نظر دلالت: به نظر مى رسد كه منصرف است به نگاههاى شهوت آلود، نگاه اوّل بى اختيار و بدون قصد و غرض است، ولى وقتى تكرار مى شود لابد قصدى دارد و انسان بيهوده تكرار نظر نمى كند، پس به جهت تلذّذ است كه در اين صورت از بحث ما خارج مى شود.

اضف الى ذلك: حداقل دو حديث داريم كه در آنها قرينه داريم كه روايات جواز نظر براى جائى است كه نظر شهوت آلود نباشد و روايات عدم جواز نظر و حرمت تكرار براى جائى است كه از روى شهوت و يا خوف وقوع در حرام باشد.

* و باسناده عن ابن ابى عمير، عن الكاهلى قال: قال أبوعبداللّه(عليه السلام): النّظرة بعد النظرة تزرع فى القلب الشهوة و كفى بها لصاحبها فتنة.[4]

مرحوم صدوق از «ابن ابى عمير» و او هم از «كاهلى» نقل مى كند. كاهلى اسمش «عبداللّه بن يحيى» است كه دو برادر بودند و نام ديگرى «اسحق بن يحيى» است. «عبداللّه بن يحيى» از اصحاب امام صادق(عليه السلام) و امام كاظم(عليه السلام) است. در حالات او توثيق صريحى در كتب رجال نيست، ولى قرائنى داريم كه نشان مى دهد آدم خوبى بوده است.

قرينه اوّل: يكى اينكه نجاشى در حق او مى نويسد:

«كان وجهاً عند أبى الحسن» (در نزد امام كاظم(عليه السلام) شخص موجّهى بوده است) گاهى تصوّر مى شود «كان وجهاً» بالاتر از ثقه بودن است.

قرينه دوّم: نجاشى مى گويد امام كاظم(عليه السلام) به «على بن يقطين» سفارش او را كرد:

«قال له: اِضْمَنْ لى الكاهلى و عياله اَضْمُنُ لك الجنّة». ضامن چه چيزى بشود؟ شايد كاهلى تنگدست بوده و يا در دربار هارون مشكلى داشته است كه امام سفارش او را مى كند، پس قطعاً شخص خوبى بوده كه امام(عليه السلام) چنين سفارشى در مورد او مى كند.

قرينه سوّم: امام كاظم(عليه السلام) فرمود: «عبداللّه» خودت را آماده كن كه مرگت نزديك شده، عبداللّه نگران شد، امام فرمود: غصّه نخور تو در صف شيعيان ما هستى.

از قرائن من حيث المجموع بعيد نيست كه او به حد وثاقت برسد و دلالت حديث هم خوب بود، پس شاهد بر بحث ما مى شود كه مراد از نظر، نظر شهوت آلود است.

نكته: در مورد «ابن أبى عمير» بحث است كه او «لايُرسِلُ الاّ عن ثقة»يا «لايروى الاّ عن ثقة». معروف «لايرسل» است، ولى بعضى مى گويند «لايروى» است كه اين مشكل است چون اشخاصى هستند كه «ابن ابى عمير» از آنها نقل كرده در حالى كه از كذّابين هستند مثل «يونس بن ظبيان» كه مرد كثيفى بوده و ادّعاى الوهيّت هم داشته است، پس «لايروى» صحيح نيست. البتّه شايد در زمانى از او نقل كرده كه منحرف نبوده، پس «لايرسل» بهتر است.

* و فى الخصال باسناده عن على(عليه السلام) فى حديث الاربعة مأة قال: لكم اوّل نظرة إلى المرأة فلا تتّبعوها نظرة اخرى و احذروا الفتنة.[5]

شاهد در «احذروا الفتنة» است، يعنى نگاه دوّم و سوّم، شما را به گناه آلوده مى كند اگر سند اين روايت را نپذيريم مؤيد است.

نتيجه: قول سوّم قابل قبول نيست و بايد بگوئيم كه نگاه اوّل بى اختيار است و يا اگر با اختيار است بدون قصد و غرض مى باشد ولى اگر براى بار دوّم و سوّم نگاه كرد عن شهوة است كه ما هم مى گوييم اشكال دارد و جايز نيست. پس حق با قول اوّل است كه نگاه كردن به دست ها و صورت اگر هوس آلود نباشد، اگر چه براى بار دوّم و سوّم هم باشد، اشكال ندارد، البتّه احتياط در اين مورد پسنديده تر است خصوصاً در مورد جوانان.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo