< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

78/07/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / مسئله 17 / النظر الى المحارم

بعد از ذكر دو مسئله از تحرير الوسيله چهارده مسئله را كه در مورد مستحبّات است و بحث علمى چندانى ندارد رها مى كنيم و به سراغ مسئله هفدهم مى رويم.

مسألة 17: يجوز للرجل أن ينظر إلى جسد محارمه ما عدا العورة إذا لم يكن مع تلذّذ و ريبة، (خوف وقوع در فعل حرام يعنى به قصد لذت نگاه نمى كند ولى مى ترسد كه اين نگاه ها منجر به حرام شود، پس تلذّذ و ريبه دو چيز است) و المراد (بيان صغرى) بالمحارم: من يحرم عليه نكاحهنّ من جهت النسب أو الرضاع أو المصاهرة (سببى)، و كذا يجوز لهنّ النّظر إلى ما عدا العورة من جسده بدون تلذّذ و ريبة.

اقوال:

صاحب جواهر مى فرمايد:

و كذا له اَن ينظر الى المحارم... عدا العورة مع عدم التلذذ و الريبة بلا خلاف فى شىء من ذلك بل هو من الضروريّات[1] (آيا فى الجمله از ضروريّات است يا نگاه كردن به تمام جسد از ضروريات است؟ خواهيم ديد كه تمام جسد از ضروريّات نيست، شايد صاحب جواهر فى الجمله را مى خواسته از ضروريّات بداند، بعد از مرحوم علاّمه و ظاهر تحرير و از بعضى از شافعيّه نقل مى كند كه محرم به بدن عريان محرم نمى تواند نگاه كند، و اين قول را ضعيف مى داند پس معلوم مى شود كه مخالف در مسئله وجود دارد.

و امّا آنچه كه از كلام صاحب رياض و نراقى استفاده مى شود اين است كه مسئله ذات اقوال ثلاثه است، به احتمالى هم چهار قول است.[2] [3]

قول اوّل: رؤيت تمام بدن ما عدا العوره جايز است.

مشهور قائلند كه نظر به جميع بدن محارم غير از عورت جايز است بل قيل أنّه مقطوع به فى كلام الاصحاب بل حكى عن بعضهم عليه الإجماع، (حداقل شهرت را مى توان قبول كرد.)

قول دوّم: رؤيت مواضع زينت جايز است.

بالاباحة (النظر) فى المحاسن خاصّة، و فسرّها بمواضع الزّينة (موهاى سر، مقدارى از سينه، تمام گردن، صورت، مقدارى از ساعد و مچ دست كه محل بستن دستبند است، بعضى بازو را هم گفته اند كه بازوبند به آن مى بستند، مقدارى از ساق پا كه محلّ بستن خلخال بوده) بنابراين نظر به تمام بدن جايز نيست (مثلاً، مادر نمى تواند جلوى پسرش پيراهن خود را درآورد) قائل اين قول معلوم نيست.

قول سوّم: محارم مانند اجنبى هستند و فقط رؤيت وجه و كفّين جايز است.

قيل بالمنع (لايجوز النّظر إلاّ إلى الوجه و الكفّين و القدمين)، اين قول از علاّمه و شافعيّه نقل شده است.

و از كتاب تنقيح نقل شده كه مورد ديگرى را هم استثنا كرده اند، و آن استثناء الثدى فى حال الإرضاع است. احتمال دارد اين استثناء قول چهارم باشد.

پس در مسئله اقوال مختلف است و مسلّم نيست.

ابن قدامه مى گويد:

و يجوز للرجل أن ينظر من ذوات محارمه الى ما يظهر غالباً كالرقبة و الرأس و الكفين و القدمين و نحو ذلك و ليس له النظر الى ما يستتر غالباً كالصدر و الظهر و نحوهما مرد مى تواند به محارمش نگاه كند، آن مقدار كه معمولاً ظاهر مى شود، مانند گردن، سر، كفّين و قدمين و نحو ذلك بعضى ها گفته اند كه تمام بدن را مى توان نگاه كرد ماعدا العورة (يعنى افراد نسبت به محارمشان مثل هم جنس با هم جنس هستند) بعضى گفته اند بايد موها را هم بپوشاند سپس از ضحّاك نقل مى كند: لو دخلت على امّى لقلت ايّتها العجوز غطىّ شعرك (موى سرت را از من بپوشان).[4]

جمع بندى اقوال: از جمع بندى اقوال عامّه و خاصّه معلوم مى شود كه در بين عامّه و خاصه مسئله داراى سه قول است منتها يك تفاوت جزئى بين آنها وجود دارد.

ادلّه قول مشهور:

مشهور دلائلى مطرح كرده اند:

آيه حجاب:

﴿وقل للمؤمنات يَغْضُضْنَ﴾ (فرو اندازند = كوتاه كردن نگاه) ﴿من أبصارهنّ و يحفظنَ فروجهنّ و لايُبدين زينتهنّ إلاّ ما ظهر منها وليضربن بخمرهن﴾ (مقنعه كه آنرا روى گردن مى اندازند تا سينه ها را بپوشاند) ﴿على جيوبهنّ ولايبدين زينتهنّ إلاّ لبعولتهنّ﴾ (هفت طائفه از محارم ذكر مى شود) ﴿أو آبائهنّ أو آباء بعولتهنّ أو ابنائهنّ أو أبناء بعولتهنّ أو اِخوانهنّ أو بنى اِخوانهنّ أو بنى أخواتهنّ﴾.[5]

سئوال: در اينجا چرا دائى ها و عموها را ذكر نشده؟

جواب: چون به دلالت التزامى از بنى أخوانهنّ و بنى أخواتهنّ معلوم مى شود.

جواب از دليل: دو گونه زينت داريم: زينت ظاهرى و زينت باطنى، آشكار كردن زينت ظاهرى بر همه جايز است (مثل سرمه و انگشتر) و همان گونه كه گردى صورت اشكال ندارد، اينها هم اشكال ندارد و امّا حدّاكثر آنچه كه آيه استثنا كرده، زينت باطنه است كه ديدنش بر محارم اشكال ندارد و اين آيه دلالت ندارد كه محارم مى توانند تمام بدن را ما عدا العوره ببينند، پس استدلال به اين آيه خالى از اشكال نيست.

در اينجا يك دلالت التزامى بيّن داريم، به اين معنى كه وقتى زينت ظاهر را مى شود آشكار كرد، محل الزّينة هم آشكار مى شود و وقتى زينت باطن را بر محارم مى توان آشكار كرد محل زينت را هم مى توان آشكار كرد (مثلا گردنبند كه در گردن است وقتى آشكار كردنش جايز باشد آشكار كردن جاى آن، كه مقدارى از سينه است، نيز جايز است) پس لازمه اظهار زينت، اظهار محلّ زينت است.

و من هنا يعلم اين كه بعضى زينت را به مواضع زينت معنى كرده اند وجهى ندارد بلكه مواضع زينت به دلالت التزام معلوم مى شود و اگر بخواهيم زينت را مواضع زينت معنا كنيم يا بايد چيزى در تقدير بگيريم (مواضع) يا قائل به مجاز شويم يعنى «زينت» مجازاً به معنى محل الزينة باشد (به علاقه حال و محل) كه اين دو خلاف ظاهر است.

بقى هنا شىءٌ: از آيه مى توان استفاده كرد كه لباسهاى زينتى را هم نمى تواند نشان دهد، ولو تمام بدن پوشيده است امّا نشان دادنش به غير محرم حرام است، چون ﴿و لايبدين زينتهنّ﴾ لباسهاى زينتى را هم مى گيرد و اينكه گفتيم زينت به معنى حقيقى استعمال شده نه به معنى محلّ زينت، ثمره اش در همين جا ظاهر مى شود.

نتيجه: اين آيه نه تنها دلالت بر قول مشهور ندارد بلكه دلالت بر قول دوّم دارد كه مى گفت محارم فقط مواضع زينت را مى توانند ببيند. پس از اين آيه صرف نظر مى كنيم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo