درس خارج اصول استاد سیدمحمود مددی
96/11/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجج و امارات (خبر واحد / مقام اول: اثبات حجیت / اجماع و عقل)
• اجماع
• وجه اول: اجماع منقول از شیخ
• اشکال اول: اجماع منقول، زیرمجموعهی خبر واحد است
• اشکال دوم: نقل منکشف، خبر عنحدسٍ است
• وجه دوم: اتفاق همه به جز سید مرتضی
• اشکال: این اجماع مدرکی است
• وجه سوم: اجماع قولی تقدیری
• اشکال: حجیت خبر واحد به خاطر «انسداد و حجیت مطلق ظن»
• وجه چهارم: اجماع عملی
• اشکال: شاید بعضی علما علم به صدور روایات از معصومین داشته باشند
• نتیجه: حجیت خبر واحد را اجماع نمیتواند اثبات کند
• عقل
• استدلال: منجِّزیت علم اجمالی
خلاصه مباحث گذشته:
صحبت ما در حجیت خبر واحد بود، گفتیم که برای اثبات حجیت خبر واحد استدلال شده به ادلهی اربعه. نتیجه تا اینجا عدم دلالت کتاب و سنت شد بر حجیت خبر واحد. رسیدیم به دلیل سوم که اجماع است.
اجماع
جماعتی از علما، برای حجیت خبر واحد، استدلال به اجماع کردهاند. این اجماع را به چهار وجه میشود تقریر کرد:
وجه اول: اجماع منقول از شیخ
تقریر اول، اجماع منقول از شیخ در «عده» است؛ شیخ در «عده» ج1ص337 فرموده اجماع داریم بر حجیت خبر واحد.[1]
بر این وجه، دو اشکال وارد است:
اشکال اول: اجماع منقول، زیرمجموعهی خبر واحد است
اشکال اول این است که اجماع منقول، خودش زیرمجموعهی خبر واحد است؛ یعنی یکی از اصناف و انحاء خبر واحد، نقل اماع است. پس به اجماع منقول که حجیتش به خبر واحد اثبات میشود، نمیتوانیم حجیت خبر واحد را اثبات کنیم.
اشکال دوم: نقل منکشف، خبر عنحدسٍ است
ظاهر کلام شیخ، نقل منکشف است، نه نقل توافق و اتفاق را. و نقل منکشف، عنحدسٍ است، پس خارج از محل بحث است؛ چون خبر واحد اِخبار حسّی است، نه حدسی. بنابراین به این تقریر از اجماع هم نمیتوانیم اعتمادکنیم.
وجه دوم: اتفاق همه به جز سید مرتضی
تقریر دوم این است که همهی علمای شیعه و امامیه اتفاق دارند بر حجیت خبر واحد مگر سیدمرتضی؛ سیدمرتضی قائل به عدم حجیت اخبار در دایرهی احکام است. و مخالفت سید هم قادح این اجماع نیست؛ چون در تعریف «اجماع» گفتیم: «اتفاق عدد کبیر من العلماء»، وقتی که میگوییم: «همه به جز سید مرتضی»، پس «عدد کبیر» محقق است.
اشکال: این اجماع مدرکی است
درست است که «عدد کبیری از علما فرمودهاند: اجماع، حجت است.»، ولکن تقریباً علم داریم که این اجماع، اجماع تعبدی نیست، اجماع مدرکی است؛ یعنی وقتی که فقها میگفتند: «خبر واحد حجت است»، به همین آیات و روایات استدلال میکردهاند. احتمال نمیدهیم که به غیر از این مدارک و مستندات، این فتوا را دادهباشند. پس این اجماع، مدرکی است، یا لااقل محتملالمدرکیه است. این اشکال، به تمام تقاریر وارد است.
وجه سوم: اجماع قولی تقدیری
تقریر سوم این است که اجماع قولی داریم بر حجیت خبر واحد، حتی از خود سید و کسانی که حجیت خبر واحد را نفی میکردند. چون زمان سید، زمان انفتاح باب علم بوده، سیدمرتضی فرموده: «خبر واحد حجت نیست». اما زمان ما که زمان انسداد باب علم است، اگر سید هم در زمان ما بود، او هم میگفت: «خبر واحد حجت است»؛ چرا که بعید است سیدمرتضی قائل به احتیاط یا برائت در تمام مسائل بشود.
در پرانتز، توضیحی راجع به انسداد و انفتاح عرض کنم؛ انسداد علم، دو معنا دارد:
معنای اول، انسداد باب «علم» است؛ یعنی فقط باب «علم» منسد است؛ یعنی نمیتوانیم به «علم به احکام شرعی» برسیم، اعم از قطع و اطمینان. موارد نادری داریم که علمی است؛ مثل وجوب اصل نماز، و روزه و زکات و خمس. طبق این معنا، واضح است که زمان ما، زمان انسداد باب علم است.
معنای دوم، انسداد باب «علم و علمی» است؛ یعنی نه تنها به «علم» به احکام شرعی نمیتوانیم برسیم، بلکه حتی به «علمی» هم نمیتوانیم برسیم. علمی، امارهای است که ما عالم به حجیت و اماریتش هستیم. مثلاً وقتی خبر ثقه میگوید: «شرب عصیر عنبی حرام است»، علم نداریم، ولی چون خبر واحد حجت است، علمی داریم.
یک اجماع قولی داریم از همهی فقهای شیعه، بر حجیت خبر واحد، در زمان انسداد باب علم. چون زمان ما، انسداد باب علم است، پس طبق این اجماع، خبر واحد حجت است. و جناب سیدمرتضی که با این اجماع مخالفت کردند، در زمانی بودند که باب علم منسد نبود. پس بر حجیت خبر واحد در زمان انسداد باب علم، اجماع داریم و حتی سیدمرتضی هم با آن مخالف نیست.
اشکال: حجیت خبر واحد به خاطر «انسداد و حجیت مطلق ظن»
اگر از سیدمرتضی سؤال میکردیم: «در زمان انسداد باب علم، آیا خبر واحد حجت است؟»، شاید میگفت: «خصوص خبر واحد، حجت نیست؛ حجیتش از باب حجیت مطلق ظنّ در باب «انسداد» است. وگرنه، خبر ما هو خبرٌ واحد، حجت نیست.». بنابراین معلوم نیست کسی که قائل عدم حجیت خبر واحد در باب انفتاح است، قائل به حجیت خبر واحد در باب انسداد باشد، بلکه ممکن است قائل به حجیت مطلق ظنون در باب انسداد باشد.
وجه چهارم: اجماع عملی
تقریر چهارم، اجماع عملی است. گفتهاند: همهی فقهای ما، به خبر واحد عمل میکنند. وقتی به کتب فقهی و «درس خارج»ها نگاه میکنیم، میبینیم که همه از خبر واحد استفاده میکنند. پس اجماع عملی داریم بر این که خبر واحد، در باب احکام، حجت است.
اشکال: شاید بعضی علما علم به صدور روایات از معصومین داشته باشند
فقها به خبر واحد عمل میکنند، اما معلوم نیست که از باب حجیت خبر واحد باشد؛ شاید بعضی مثل مرحوم میرزای قمی از باب «انسداد» عمل میکنند؛ چون معتقد است باب علم منسد است، به خبر واحد عمل میکند. بعضی از این باب که این روایات از ائمه صادر شده به خبر واحد عمل میکنند؛ کما این که به بعضی علمای اخباری نسبت میدهند که تمام روایات کافی یا کتب اربعه از ائمه صادر شدهاست. پس بعضی از کسانی که به خبر واحد عمل میکنند، از این باب است که علم به صدور روایات دارند. بنابراین این تقریر هم ناتمام است و نمیتوانیم بگوییم: «اجماع عملی داریم بر خبر واحد».
نتیجه: حجیت خبر واحد را اجماع نمیتواند اثبات کند
در تقریر اول به اجماع منقول شیخ اخذشد، در تقریر دوم به اجماع قولی ما عدا السید اخذشد، در تقریر سوم به اجماع قولی مطلقاً اعم از سید و غیر سید اخذشد، و در تقریر چهارم به اجماع عملی فقها اخذشد. هر کدام از این تقاریر اشکال داشتند، و یک اشکال مشترک هم در همهی این تقاریر وجود دارد؛ که مدرکی یا لااقل محتملالمدرکیت است. بنابراین اجماعی تعبّدی که بتوانیم از آن رأی معصوم را کشف کنیم، نداریم.
عقل
در استدلال به عقل، حجیت خبر واحد را اثبات نکردهاند، بلکه از یک استدلال عقلی نتیجهای گرفتهاند که با «حجیت خبر واحد» یکی است.
استدلال: منجِّزیت علم اجمالی
ما مجموعهای از روایات را در باب احکام شرعی داریم، و این روایات مثلاً در کتاب «وسائل» موجود است. علم اجمالی داریم که عدد عظیمی از این اخبار، از امام صادر شدهاست، و اصلاً احتمال نمیدهیم که تمام این اخبار کاذب باشد و هیچکدام را ائمه نفرمودهباشند، شبیه تواتر اجمالی است. در جای خودش گفته شده که: «علم اجمالی، منجِّز است.»؛ پس به هر روایتی برخوردیم که گفته واجب است باید انجام دهیم، و به هر روایت برخوردیم که گفته حرام است، باید پرهیزکنیم. اگر به این دلیل «عقلی» میگوییم، از این باب است که «منجِّزیت علم اجمالی» عقلی است. این، بهترین دلیل عقلی بر حجیت خبر واحد است.
این استدلال، اثبات نکرد که خبر واحد حجت است، ولی نتیجهاش با حجیت خبر واحد، یکی است؛ در برخورد با هر روایتِ دال بر وجوب یا حرمت، باید احتیاط کنیم و به آن روایت عمل کنیم.
اشکالات جلسه آینده.