< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

99/03/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یلاحظ علیه

در باب طلاق دو بحث داریم. یکی شناخت شدن مطلقه است. بحث دیگر مطلقه معین باشد. مثلا کسی چهار همسر دارد و بگوید یکی از آنها مطلقه است؛ صحیح نیست چون مطلقه معین نیست. بسیاری از بزرگانی که علم به مطلقه را شرط می دانند مراد آنها معین بودن مطلقه است. اما شناخت عمیق و شناخت خصوصیات مطلقه دلیل ندارد. به عبارت دیگر شهادت فی کل شئ بحسبه است. شهادت در قتل در صورتی است که ببیند قاتل مقتول را کشته است. ولی شهادت در طلاق که معین است اما شاهد او را نشناسد کفایت می کند به عبارت دیگر فلان خانم بنام هند مطلقه است کفایت می کند. البته صاحب جواهر این مقدار شناخت اجمالی را نیز لازم نمی داند.

دلیل دوم: دو روایت

روایات یک دلیل مهم هستند و صاحب مدارک به آن تمسک کرده اند.

روایت اول:

وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُطَهَّرٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ صَاحِبِ الْعَسْكَرِ ع أَنِّي تَزَوَّجْتُ أَرْبَعَ نِسْوَةٍ وَ لَمْ أَسْأَلْ عَنْ أَسْمَائِهِنَّ ثُمَّ إِنِّي أَرَدْتُ طَلَاقَ إِحْدَاهُنَّ وَ تَزْوِيجَ امْرَأَةٍ أُخْرَى فَكَتَبَ ع انْظُرْ إِلَى عَلَامَةٍ إِنْ كَانَتْ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ فَتَقُولُ اشْهَدُوا أَنَّ فُلَانَةَ الَّتِي بِهَا عَلَامَةُ كَذَا وَ كَذَا هِيَ طَالِقٌ ثُمَّ تَزَوَّجِ الْأُخْرَى إِذَا انْقَضَتِ الْعِدَّةُ.[1]

سند روایت

اصل روایت در کتاب کافی است. محمد بن عبد الله فرزند عبدالله بن جعفر حمیری است. در چاپ سابق محمد بن یحیی نقل کرده است، در نسخه های متعدد محمد بن عبد الله است و محمد ین یحیی نیست. و اینکه گفته شده محمد بن عبد الله بن جعفر حمیری است چون نوع روایات از عبدالله بن جعفر است که از مشایخ کلینی است. عبدالله بن جعفر حمیری، و از اجلاء ثقات است. محمد بن احمد بن مطهر، بغدادیٌ از اصحاب امام هادی است قهرا نیز از اصحاب امام عسکری است. توثیق خاص ندارد- نجاشی، کشی و شیخ طوسی توثیق خاص نکرده اند- ولی نامه های زیادی به امام عسگری نوشته و جواب هایی که امام ع به او داده است. این نشان ارتباط وثیق و عمیق و خصوصی بودن با امام عسکری است، چون شرایط امام حسن عسکری شرایط آسانی نبوده است.

دلالت روایت

مراد از «کتبت الی الحسن» امام هادی علیه السلام است چون امام هادی و عسکری هر دو در زندان بودند. محل شاهد شهادت بدهند که فلان زن که علامت معینه دارد مطلقه است.

یلاحظ علیه

روایت می فرماید مطلَّقه مبهم نباشد و در لزوم معین بودن آن دلالت ندارد.

روایت دوم: حسنه حمران

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ بُنَانِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يَكُونُ خُلْعٌ وَ لَا تَخْيِيرٌ وَ لَا مُبَارَاةٌ إِلَّا عَلَى طُهْرٍ مِنَ الْمَرْأَةِ مِنْ غَيْرِ جِمَاعٍ وَ شَاهِدَيْنِ يَعْرِفَانِ الرَّجُلَ وَ يَرَيَانِ الْمَرْأَةَ وَ يَحْضُرَانِ التَّخْيِيرَ وَ إِقْرَارَ الْمَرْأَةِ أَنَّهَا عَلَى طُهْرٍ مِنْ غَيْرِ جِمَاعٍ يَوْمَ خَيَّرَهَا قَالَ فَقَالَ لَهُ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ مَا إِقْرَارُ الْمَرْأَةِ هَاهُنَا قَالَ (يَشْهَدُ الشَّاهِدَانِ) عَلَيْهَا بِذَلِكَ لِلرَّجُلِ (حِذَارَ أَنْ‌ يَأْتِيَ بَعْدُ فَيَدَّعِيَ) أَنَّهُ خَيَّرَهَا وَ هِيَ طَامِثٌ فَيَشْهَدَانِ عَلَيْهَا بِمَا سَمِعَا مِنْهَا الْحَدِيثَ.[2]

سند روایت

سند شیخ طوسی به محمد بن احمد بن یحیی صاحب نوادر الحکمه صحیح است. آدم خوبی است ولی از ضعفاء زیاد روایت می کند لذا نودار الحکمه استثناء شده اند و قایل اعتماد نیستند. بُنان بن محمد بن عیسی، با فتح باء خوانده می شود ولی با ضم باء درست است. او برادر احمد بن محمد بن عیسی است. اسم او عبد الله و لقب او بُنان است. توثیق خاص ندارد. بر خلاف برادر که شیخ القمیین و وجههم و رئیسهم است؛ فوق توثیق خاص است. ابن محبوب، محمد بن علی بن محبوب است. علی بن رئاب از شیوخ و رؤسای شیعه در زمان امام صادق علیه السلام بوده. یمان بن رئاب که از سران خوارج بود، و برادر علی بن رئاب است که در سال دو روز با هم آشتی می کردند که به بحث و مجادله می گذشت. حمران بن اعین از اصحاب خاص امام باقر و امام صادق علیهما السلام است، عظیم القدر، جلیلٌ.

دلالت روایت

« و شاهدین یعرفان الرجل و یریان المرئة» بنابرین شناخت مطلِّق و مطلَّقه لازم است.

به کلام شیخ طوسی استناد کردند در حالی که کلام ایشان نظر به مبهم نبودن دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo