< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

94/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبيه اول/ اقل و اكثر عقلي/ اقل و اكثر

بحث ما در چهار مساله بود كه دليل اصل واجب و دليل جزء يا شرط، هر دو مطلق باشد يا هر دو مجمل باشند و يا دليل اصل واجب مجمل و ديگري مطلق و يا دليل اصل واجب مطلق و ديگري مجمل.

اشكال مشتركي در اينجا وجود دارد و آن اين است فردي كه نسيان كرده، آيا داخل در احكام است يا خير؟ چون كسي كه نسيان است، نمي داند اين حكم بر او است تا انجام داد، پس ناسي خارج است. حال اگر ناسي را به لحاظ آنچه كه نسيان كرده، خارج كرديم، اما نسبت به آنچه كه فراموش نكرده، آيا از آنها هم خارج است يا همان اجزاء فراموش نشده مورد امر هستند؟

اما نسبت به سوال اول: فرد ناسي حكم ندارد

جواب: ناسي ثبوتا حكم دارد، اما معتقد به حكمش نيست.

استاد اينگونه جواب مي دهد: تمام احكام اجزاء و شرائط يك امر كلي، در لسان شارع، احكام ارشادي است نه مولوي و ناسي را هم شامل مي شود و مي تواند انجام دهد.[1]

در نتيجه اگر از امر خارج شود، امر ضمني نسبت به نسيان وجود ندارد، اما نسبت به بقيه اشكال پيش مي آيد كه همه اجزاء وجوب ضمني هستند و به هم ارتباط دارند و اگر مكلف از يك جزء خارج شود، ارتباط بين بقيه اجزاء و شرايط خارج با آن جزء چه مي شود و بايد گفت همه خارج مي شود.

اما اگر جواب دهيم كه بر حكم ذمه شخص وجود دارد امر جزء جزء نمي شود و يك امر است و اگر يك قسمت آن جدا شود، همچنان امر وجود دارد و بايد بقيه انجام شود.

اشكال دوم: يكي از فرازهاي روايت رفع، نسيان است و حكم را از نسيان برداشته شده. چون اگر اصل حكم برداشته شود، خلاف امتنان است به اينكه اگر حكم منسي مرتفع شود، لازمه ارتفاع از اين جزء، ارتفاع از همه است و اگر فردي مثلا نمي تواند يك جزء از نماز را انجام دهد، بايد تمام نماز را ترك كند واين خلاف امتنان است. چون بين اجزاء بخاطر وجوب ضمني بودن ارتباطي است و با برداشته شدن وجوب از يكي، از بقيه هم برداشته مي شود و همين اشكال در اضطرار و... هم جاري است.

جواب: مراد در حديث رفع، رفع الزام است و در نتيجه رفع عقوبت بر احكام است نه رفع حكم واقعي. يعني كسي كه فراموش كرده يا مضطر به عدم انجام يكي از اجزاء است، عقاب بر ترك جزء نيست نه اينكه خود جزء، جزء امر نباشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo