< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

92/07/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: مقدمات دلالت آیه بر حجیّت خبر واحد/ استدلال بر آیه نفر
 خلاصه
 بحث در مقدماتی بود که دلالت آیه شریفه بر حجیت خبر واحد، متوقف برآنها می‌باشد.
 مقدمه اول: گفته شد باید عام در آیه، عام استغراقی می‌باشد که عرض شد، ظاهر آیه هم، بر همین مطلب بود، اما اگر عام مجموعی باشد چون مفید علم می‌شود تنها خبر متواتر را می‌گیرد نه خبر واحد محل بحث ما را.
 مقدمه دوم: انذار، موجب خوف عملی شود نه مجرد خوف نفسانی، یعنی بر آن انذار، اثر عملی، مترتب شود، این هم از آیه شریفه استفاده می‌شود و از این جهت مشکلی وجود ندارد.
 مقدمه سوم: نتیجه انذار واجب، وجوب تحذّر علمی باشد‌ٌٌُُ، این هم ثابت است، یعنی وقتی انذار، واجب شد، تحذّر هم، باید واجب باشد و الّا أمر به إنذار، لغو خواهد بود مثل اینکه، بر شخصی، واجب باشد که بگوید: «نماز واجب است» ولی بر مستمع و مکلف، واجب نباشد عمل کند، پس این مطلب هم، روشن است.
 حال با توّجه به این سه مقدمه، آیه، دلالت می‌کند بر لزوم إتّباع و ترتّب عملی نسبت به إنذار و إخبار مخبر واحد، و هو المطلوب.
 خلاصة ما یستفاد من الآیه؛
 یک:‌ وجوب نفر که به معنای وجوب تعلّم و فهم أحکام دین است، که بر طائفه‌ای، واجب است نه همه، البته این وجوب، از جهت حصول علم و عدم حصول آن، اطلاق دارد.
 دو: وجوب إنذار و تعلیم آن احکام به دیگران، این هم اطلاق دارد یعنی چه مفید علم باشد یا نباشد إنذار واجب است.
 سه: وجوب تحذر، یعنی باید بر آن إخبار و إنذارها، ترتیب اثر عملی داده شود، در اینجا هم، چه علم حاصل شود یا نشود، ترتیب اثر لازم است، پس در همه‌ی مراحل، آیه شریفه، اطلاق دارد بنابراین خبر واحد را شامل می‌شود نتیجه اینکه، دلالت آیه بر مطلب، تمام است.
 بررسی شبهات در آیه
 شبهه اول: آنچه در آیه آمده است، بیان وظیفه‌ی مُنذِر است ولی از جهت بیان وظیفه‌ی مُنذَر، ساکت بوده در مقام بیان، نیست لذا دلالتش بر حجیت خبر واحد، تمام نیست و عبارت(لعلّهم یحذرون) از باب ذکر فائده إنذار آمده است نه اینکه وجوب و تکلیفی نسبت به تحذّر برای منذَر باشد.
 جواب سیدنا الاستاذ:‌
 اولا؛ ظاهر آیه اینست که از هر دو جهت در مقام بیان است و عند الشک، اصل اینست که متکلم، در مقام بیان است نه اهمال یا اجمال.
 ثانیا؛ قرآن، تبیان لکل شئ است و کتاب عزیز ظهور و موضوعیتش اینست که، وظیفه‌ی همه را بیان کند نه طائفه‌ای خاص.
 ثالثا؛ آیه ظهورش اینست که به انذار، عمل نماید نه اینکه، اگر علم حاصل شد به علمش عمل نماید پس این کلام شما، موجب ارتکاب خلاف ظاهر در آیه می‌شود.
 رابعا‌؛ تقیید به علم، مستهجن است چون تقیید به فرد نادر است.
 شبهه‌ی دوم: انذار و تخویف، شأن وعّاظ و فقهاست، و اما راوی، انذار نمی‌کند بلکه نقل خبر می‌کند هر چند مراد از حدیثی که نقل می‌کند را نفهمد، تا چه رسد به اینکه بخواهد انذار کند.
 جواب: این چنین نیست که راوی هیچ نفهمد، بلکه روایاتی هست که فهم آنها، حتّی بر علماء مشکل است، پس به کمک عدم قول به فصل در اعتبار اخبار راوی، ثابت می‌کنیم تمام أخبار وی معتبر است هرچند مراد از روایتی را نفهمند، بلکه امر فقاهت در عصر ائمه (علیهم‌السلام) به صعوبت الان نبوده است.
 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo