< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

92/01/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : حجيت ظواهر
  خلاصه بحث تاسيس اصل: چهار دليل بر اصل عدم الحجية اقامه شده بود دليل اول دليل عقلي بود كه صاحب كفايه آنرا كافي مي دانست اين بود كه آثار حجيت فعليه مثل اسناد و استناد واينكه مخالفتش ولو خلاف واقع باشد تجري باشد و ... در صورتي است كه احراز حجيت شود والا حتما چنين نخواهد بود ولعمري هذا واضح لا يحتاج الي مزيد بيان واقامة برهان. [1]
  دليل دوم دليل نقلي بود كه شيخ تمسك نمودند به آيات ناهيه كه ما هم آنرا پذيرفتيم به همان بيان سابق كه نهي در آنها ارشادي مي باشد واگر هم مولوي باشد تمسك بعموم آن تمسك بعام در شبهه مصداقيه نيست بلكه شك در تخصيص زائد مي باشد كه رجوع به عام بلا مانع مي باشد.
  دليل سوم اصل استصحاب بود كه اينرا هم صحيح دانستيم و شبهه مرحوم ميرزا هم با جوابش گذشت.
  دليل چهارم اجماع مي باشد كه مرحوم شيخ آنرا نقل نموده است.
  هذا تمام الكلام في تاسيس الاصل عند الشك في الحجية.
  حجيت ظواهر
  بعد از امكان تعبد به امارات و بيان اصل عند الشك نوبت به ذكر مواردي مي رسد كه دليل براعتبارش اقامه شده از جمله آن، ظنون خاصه حجيت ظواهر است كه قبل از ورود به اصل بحث ذكر مقدمه اي لازم الذكر مي‌باشد.
  مقدمه: چهار بحث وجود دارد كه دو بحث آن صغروي و دو بحث ديگر كبرويست.
  بحث اول: آيا در حجيت ظواهر ظن به وفاق يا عدم ظن به خلاف معتبر است؟
  بحث دوم: آيا حجيت ظواهر مخصوص مقصودين به افهام مي باشد ؟ ايندو بحث كبروي مي باشد.
  بحث سوم وچهارم : آيا اينكه روايات وارده احتمالا به همراه قرائني بين امام (ع) و راوي بوده، مانع انعقاد ظهور براي ما مي شود؟ وآيا تقطيعي كه ميان روايات شده و هر قسمت حديث وارد باب خاص خود شده موجب اختفاء يا سقوط قرائني كه در ظهور تاثير دارد نشده است؟
 ايندو بحث صغروي مي باشد.
 بحث پنجمي هم با اخباريها در خصوص حجيت ظواهر قرآن وجود دارد كه تفصيل هر يك خواهد آمد.
 توضيح:
  بحث اول: اگر كسي به شما خبر دهد كه زيد از مسافرت آمد آيا اعتبار ظهور اين كلام متوقف است به اينكه شما از آن، ظن به مطابقت پيدا كنيد يا لااقل ظن به خلاف پيدا نكنيد؟ يا اينكه مطلقا ظاهر آن كلام معتبر مي باشد.
  عمده دليل اعتبار ظواهر سيره عقلاء مي باشد و بناء عقلاء هم براعتبار ظواهر است مطلقا لذا اگر عبدي مخالفت امر مولا را بكند به اين عنوان كه ظن به وفاق نداشتم يا ظن بخلاف داشتم از وي نمي پذيرند و او را مستحق مواخذه مي دانند.
  بحث دوم: آيا حجيت ظواهر مخصوص مخاطبين آن كلام ومقصودين به افهام آنست يا اينكه ظاهر براي همه معتبر مي باشد و اگر مولا از يكي از عبيدش چيزي بخواهد مثلا امر به آوردن آب كند و ديگري هم مطلع شود بايد امتثال كند.
  كسي كه در اينجا قائل به اختصاص شده مرحوم ميرزاي قمي است كه بر اساس آن ملتزم به انسداد باب علم و علمي مي باشند.
 ديدگاه شيخ اعظم ره
 به هر حال بهترين كلام در توجيه اين قول بيان شيخ اعظم مي باشد كه می‌فرماید:
 اعتبار ظهور از باب ظن نوعيست حال اگر كلام القا شده، از طرف متكلم به مخاطب كه مقصود به افهام است باشد بايد طوري بيان كند كه او به مراد مولا برسد در اينجا احتمال خلاف منحصر است به احتمال غفلت از متكلم يا مخاطب كه هر دو به اجماع علماء وعقلاء منتفي مي باشد ولي اين كلام براي غير مقصودين علاوه بر احتمال غفلت احتمال اختفاء قرينه هم در او مي رود كه براي نفي اين، سيره اي از عقلاء وجود ندارد لذا ظاهر كلام نمي تواند براي غير مقصودين حجت باشد. [2]


[1] . عبارت كفاية الاصول ص 323
[2] نگاه شود به رسائل ج1 ص80.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo