< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

91/12/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حجيت ظنون
 بحث در حجيت ظن در چهار مرحله است:
 يك: امكان ذاتي حجت براي ظن.
 دو: امكان وقوعي.
 سه: وقوع خارجي.
 چهار: ظن انسدادي در صورت نبودن ظن خاص.
 در مرحله اول نكته اي نسبت به مرحوم آخوند مطرح است كه اگر شك در ثبوت تكليف داشته باشيم ، به ظن اعتنا نميشود مگر آنكه مزين به حجيت گردد آنگاه تكليفي ثابت ميشود، و گرنه اصل برائت است كه البته در شبهات حكميه بعد از فحص و در شبهات موضوعيه ، فحص لازم نيست.
 بررسي صورت سقوط تكليف
 شبهه در «سقوط تكليف» است كه آيا در اينصورت ظن به تنهايي كافي است به سقوط تكليف در صورت اشتغال به تكليف؟ مقتضاي قاعده اين است كه در ثبوت و سقوط حكم يكسان است.
 عدم تفصيل بين ثبوت و سقوط تكليف
 اما صاحب كفايه از برخي محققين نقل ميكند كه به ظن اكتفاء نموده هر چند حجت نباشد و آن را توجيه ميكند به عدم وجوب دفع ضرر محتمل!
 قال في الكفايه: و ذلك لوضوح عدم اقتضاء غير القطع للحجية بدون ذلك ثبوتا بلا خلاف و لا سقوطا و إن كان ربما يظهر فيه من بعض المحققين الخلاف و الاكتفاء بالظن بالفراغ و لعله لأجل عدم لزوم دفع الضرر المحتمل فتأمل. [1]
 تحليل استاد خوئي ره
 سيدنا الاستاد با تعجب ميگويد: اين توجيهي كه بيان شده در عبارت قائل نيست اما مستند است به دفع ضرر محتمل .
 استاد ميفرمايد اين مطلب در ضرر دنيوي است مثلا فردي چاي ميخواهد بخورد اما احتمال ضرر ميدهد! آيا دفع ضرر محتمل واجب است؟ گفته ميشود واجب نيست!
 و يا ممكن است به منزل بخواهيم برويم اما احتمال تصادف است آيا نرويم؟ خير ميرويم و اعتنا نميكنيم بله در دفع ضرر دنيوي اينگونه است چرا كه باب همه چيز بسته ميشود اما در عقاب اخروي اينگونه نيست، در امور اخروي قطعا عقاب به سبب معصيت، هست و ممكن نيست به سبب چيزي كه حجت شرعي نيست، خود را به معصيت بيندازيم! چرا كه دفع عقاب محتمل قطعا لازم است پس در جايي كه ظن در سقوط تكليف باشد بايد حجت باشد .
 اصل در امكان وقوعي
 آيا اصلي داريم كه در صورت شك در امكان وقوعي اقتضا كند امكان آن را ؟ يعني بگوييم : اصل در امكان وقوعي است.
 ديدگاه مرحوم شيخ انصاري
 اگر شك در وقوع ظن داشتيم شيخ اعظم ميگويد: الاصل الامكان.
 قال في الفرائد الاصول: و استدل المشهور على الإمكان بأنا نقطع بأنه لا يلزم من التعبد به محال. و في هذا التقرير نظر إذ القطع بعدم لزوم المحال في الواقع موقوف على إحاطة العقل بجميع الجهات المحسنة و المقبحة و علمه بانتفائها و هو غير حاصل فيما نحن فيه. فالأولى أن يقرر هكذا إنا لا نجد في عقولنا بعد التأمل ما يوجب الاستحالة و هذا طريق يسلكه العقلاء في الحكم بالإمكان. [2]
 پاسخ مرحوم آخوند خراساني و نائيني
 صاحب كفايه سه اشكال ميكند:
 يك: بناء عقلاء بر امكان ثابت نيست. دو: بر فرض ثبوت ، حجيت بناء عقلاء مورد قبول نيست. سه: بناء عقلا مشخص نيست بر چيست! چرا كه شايد اين بناء بعد از وقوع است يعني بعد از ديدن حجيت ظن در خارج ، حكم به اعتبار آن نموده اند!
 مرحوم نائيني اشكال چهارمي مطح ميكند: بحث ما در امكان ولا امكان تشريعي است نه تكويني كه شما ميگوئيدو حجيت اعتبار ي محل كلام است و شما از موضوع بحث خارج شده ايد!


[1] . مصباح‌الأصول، ج 2، صفحه 94.
[2] . فرائدالأصول، ج 1، صفحه 40.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo