< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

90/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : تمسک به عام در شبهه مصداقیه
 
 اشكال و نقد به تمسك به عام
 خاص متصل و منفصل ظهور جدي عام را از بين مي برد و در واقع عامي وجود ندارد كه به آن تمسك كرد، گر چه در ظهور استعمالي با هم نسبت به عام تفاوت دارند.
 حال در مورد شك در مصداق كه آيا مصداق خاص هست يا نه، نمي توان به عام تمسك كرد زيرا عامي در مراد جدي مولا وجود دارد و بايد به اصول علميه مراجعه كرد.
 فرع اول
 اولين اصل، استصحاب عدم ازلي است. در فرع اول مي گوئيم استصحاب عدم الدم من الدماء الثلاثه مي كنيم زيرا موضوع رواياتي كه مي گويد خاص است و مي توان نماز خواند دو چيز است: دم اقل از درهم و اينكه از دماء ثلاثه نباشد و هر دو در ازل سابقه عدمي داشته اند و حال كه دم موجود شده است شك مي كنيم متصف به دماء ثلاثه هست يا نه، اصل عدم كونه من الدماء الثلاثه است.
 به عبارت دیگر، موضوع عفو در فرع اول عبارت است از دمی که اولا اقل از درهم است و ثانیا از دماء ثلاثه نیست، حال در مورد شک، استصحاب عدم ازلی جاری می کنیم و به واسطه او موضوع احراز می شود.
 اگر كسي استصحاب عدم ازلي را در اين فرع نپذيرد به اصل برائت مي تواند مراجعه كند زيرا فرض اين است كه اصل اجتهادي نيست واستصحاب نيز وجود ندارد. بنابراین اگر شک کنم در اینکه آیا در این لباس مانعی نیست که در او نماز بخوانم یا هست؟ در اینجا اصل برائت جاری می شود.
 فرع دوم
 در فرع دوم استصحاب عدم ازلي «عدم كون الدم اقل من الدرهم» را ثابت مي كند كه در نتیجه نمي توان در آن نماز خواند.
 و اگر استصحاب عدم ازلي را قبول نكنيم قاعده اشتغال جاری خواهد شد چون شك می كنيم با نمازي كه خون در آن است و شك داريم اقل از درهم است يا نه فراغ ذمه حاصل می شود یا نه؟ و آيا تكليف از ما ساقط می شود يا نه؟ الاشتغال الیقینی یستدعی الفراغ الیقینی؛ لذا اصل احتياط مقتضي عدم تجويز و اكتفا به آن صلاة خواهد بود.
 فرع ديگر
 مرحوم سيد فرع ديگري را در کتاب النکاح مسئله 50 مطرح كرده است كه چون رابطه مستقيم با آيه غض بصر دارد، لذا اول آيه را بررسي مي كنيم.
 قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ يحَفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكىَ‌ لهَمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا يَصْنَعُونَ «سوره نور، آیه 30»
 بررسي آيه
  قُل: صاحب الميزان مي گويد قل يعني امر كن و بگو تا تأثير بگذارد
 يَغُضُّواْ: این جمله اطلاق دارد و مقصود غضّ نظر از ما يحرم النظر اليه است.
 نکته ای که باید توجه کرد این است که غضّ بصر با سدّ بصر فرق می کند زیرا سدّ بصر به معنای بستن پلک چشم است در حالی که غضّ بصر به معنای پایین انداختن چشم است.
 در برخی از تفاسیر آمده است که مراد از غضّ بصر عبارت است از غضّ بصر نسبت به عورت یکدیگر که مرحوم علامه و صاحب مجمع نیز این را می گویند
 مرحوم آیت الله خوئی می فرمود: غضّ بصر معنایش اعراض و صرف نظر است یعنی در نگاهت دنبالش نکن و صورتت را برگردان.
 ذَلِكَ أَزْكىَ‌ لهَمْ: فساد جامعه منشأش همین نگاههای حرام و اختلاط دختر و پسر است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo