< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

90/10/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : تمسک به عام بعد از تخصیص
 
 فروع و قواعد عام و خاص
 در سه فرع در بحث عام بحث مي كنيم كه محل ابتلاء و داراي ثمره عملی است:
  1. تمسك به عام بعد از تخصيص
  2. تمسك به عام در شبهات مفهوميه خاص
  3. تمسك به عام درر شبهات مصداقيه خاص
 صاحب كفايه فرع اول را در فصلي مستقل بحث کرده و فرع دوم و سوم را در فصل بعدش مفصل بحث می کند.
 مثال ها
 الف) قسم اول: لو قال المولي اكرم العلماء ثم قال لا تكرم النحاة در اين صورت عام تخصيص خورده است حال شك مي كنيم مثلاً اكرم العلماء شامل گروهي كه از جهتي مثل نحاة هستند مي شود، در اینجا آیا می شود به عام تمسک کرد یا نه؟
 ب) قسم دوم: مثل اينكه مولا بگويد اكرم العلماء و سپس بگويد لا تكرم الفساق و لكن مفهوم فاسق را ندانيم كه مرتكب الكبيرة به تنهايي است يا مرتكب الصغيرة را هم شامل مي شود. در اینجا آیا می شود نسبت به مرتکب صغیره تمسک به عام کرد یا نه؟
 ج) قسم سوم: مثل اينكه مولا بگويد اكرم العلماء الا فساقهم و سپس شك كنيم كه زيد فاسق هست يا نه، آیا در مورد وی می توان تمسک به عام کرد و وجوب اکرام را ثابت کرد یا نه؟
 فرع اول
 بیان شبهه: عام پس از تخصيص، از معناي حقيقي به معناي مجازي منتقل مي شود؛ چون قسمتی از او خارج شده و بقیه باقی مانده است؛ فساق که خارج شد قسمي از علماء خارج می شود و باقی افراد تحت عام باقی می ماند. حال که به معنای مجازی منتقل شد می گوییم معنای مجازی امرش مردد بين اقل و اكثر است و لذا مجمل مي شود و المجمل لا يمكن التمسك به.
 در نتیجه عام بعد از تخصیص از اعتبار سقوط می کند.
 فرمايش صاحب كفايه
 ايشان دو جواب و دو بیان در پاسخ به شبهه یاد شده داده است: 1- بیان اجمالي و ساده 2- بیان تفصيلي و دقيق؛ ناگفته نماند که این جواب دوم را مرحوم نائینی ره کاملاً تفصیل داده و سیدناالاستاد ره نیز آن را بیشتر شرح می دهد و می گوید طوری حرف استادم را شرح می دهم که اشکالاتی که به ایشان شده وارد نشود.
 بيان اول
 در مثال اكرم كلّ العلماء عام مركب از دو جزء است: ادات و مدخول آن، حال ببینیم مجازیت در کدامیک از این دو امده است؟ اما لفظ «كلّ» به معناي همه است و يا بالوضع و يا به اطلاق دال بر عموم هست و فرقي بين اكرم كل العلماء و اكرم كل العماء الّا فساقهم نيست در هر دو، كل براي همه است.
 و مدخولش نيز طبيعت مهمله است كه لا بشرط مقسمي است و در معناي حقيقي خودش باقي است و به معناي مجازي تبديل نشده است.
 بيان دوم
 در دلالات سه دلالت داريم: تصوري، تصديقي و جدی، حال بايد ملاحظه كرد که مجاز در کدامیک از اینها در عام مخصص لازم مي آيد؟
 دلالت تصوري تابع علم به وضع است و دلالت تصديقي ظهوري براي كلام دارد كه متكلم قصد تفهيم معنا كرده است و مستند به وضع است يعني الفاظ وضع شده اند براي تفهيم و تفاهم و دلالت جدي يعني اراده جدي مولا به آن معنا تعلق گرفته است.
 حال مي گوئيم تخصيص به دلالت تصوري تعلق نگرفته است و بلكه به دلالت تصديقي تعلق گرفته و لكن به معناي اينكه حجيت آن ساقط شده است نه اينكه ظهور آن از بين رفته باشد زيرا الشیء لا ينقلب عما عليه.
 پس تخصيص كه به اراده جدي تعلق گرفت ظهور دلالت دوم را از بين نمي برد و بلكه فقط حجيت آن را از بين مي برد.
 و لذا محقق نائيني ره مي گويد: مرحوم شيخ اعظم ره فرموده مخصصات و مقيدات وارده در كلام ائمه متأخر حجيت اطلاقات و عمومات را از بين مي برد نه اينكه ظهور آنها را از بين ببرد به اين معنا كه آن ظهورات اگر قيدي و خاصي در زمان ائمه متأخر نداشته به حجيت و ظهور خود باقي است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo