< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

89/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : امر بعد از امر

أمر بعد از أمر تأکید است یا تأسیس؟

چنانچه (آمر) در أمر تکرار کند مثلا بگوید (صلّ)، (صلّ) آیا مخاطب باید دو مرتبه (صلاة) انجام دهد یا یک مرتبه کافی است؟

در پاسخ باید گفت که تکرار ممکن است به چند صورت انجام شود که در بعضی تکرار لازم است:

1- تکرار بعد از امتثال أول که در این صورت باید عمل تکرار شود، زیرا أمر أول با امتثال ساقط شده و أمر دوم تکلیف جدید است.

2- ماده را تقیید کند به (مرة أخری) مثلا بگوید (صلّ) (صلّ مرة أخری) که باید تکرار شود.

3- امر بر دو ماده مختلف تعلق بگیرد، مانند صلّ و صم که باید هر دو امتثال شود.

4- برای هر کدام از دو أمر سببی جداگانه ذکر کند، مثلاً بگوید (ان افطرت اعتق رقبه) و( ان ظاهرت اعتق رقبة).

در این فرض نیز مقتضیای قاعده تکرار است زیرا هر کدام از دو سبب مسبب جداگانه‌ای را طلب می‌کند گرچه در بحث مفاهیم بحثی جداگانه درباره تداخل در اسباب مطرح شده ولی آن در مقام امتثال است نه تشریع.

5- یکی از دو امر مطلق و دیگری مشروط به شرط مثلا بگوید: (اعتق رقبه) سپس بگوید (ان ظاهرت فاعتق رقبة).

این صورت نیز گفته شده که موجب تکرار است، ولی ملاحظه قرائن اولی است.

6- برای هیچ کدام سببی ذکر نکند و تکرار أمر به صورت مطلق انجام شود و بگوید (صلّ) (صلّ).

7- برای هر دو یک سبب ذکر شود مثلا گفته شود: «اذا دخل الوقت فصلّ» «اذا دخل الوقت فصلّ».

محل کلام در این مبحث صورة (6 و 7) است زیرا حکم صورتهای قبل از این دو، به سبب قرائن موجوده ظاهر است و جای تأمل نیست و از محل بحث باید خارج شود و جهت توضیح بیان شد.

شبهه

و أما در دو صورت أخیر (6 و 7) شبهه‌ای مطرح شده و آن تعارض اطلاق ماده و هیئت است.

أما ماده فی نفسها منهای هیئت دلالت میکند بر اکتفاء به یک مرتبه زیرا مفهوم صرف الطبیعه است بدون زیاده مثلا مولی بگوید (الصلاة الصلاة) البته مفاد این تعبیر فقط طلب صرف طبیعة است که با یک فرد امتثال می‌شود، مثال عرفی؛ شخصی برای رفع عطش بگوید آب آب.

و أما مفاد هیئت چون مفید طلب است دال بر تکرار طلب خواهد بود یعنی طلب دوم، طلب جدید است نه تکرار اولی بنابراین تعارضی میان ماده و هیئت به وجود خواهد آمد مضافا به اینکه اجتماع دو طلب بر طبیعت واحده اجتماع مثلین است.

پاسخ

ولی در کفایه

[1] پاسخ این اشکال را داده است که منسبق در ذهن تقدیم ظهور ماده است بر هیئت.

قال (قده) «و المنسبق من اطلاق الهیئة و ان کان هو تأسیس الطلب لا تأکیده إلا أن الظاهر هو انسباق التاکید عنها فیما کانت مسبوقة بمثلها و لم یذکر هناک سبب أو ذکر سبب واحد».

محصّل گفتار اینکه: در صورتی که سببی ذکر نشود برای هیچ کدام از دو أمر، یا آنکه یک سبب برای هر دو ذکر شود ظهور انسباقی با تقدم اطلاق مادّه است نه اطلاق هیئت یعنی تأکید نه تأسیس و نعم ما قال.

بحث نواهی

در بحث نواهی از سه مطلب در سه فصل بحث می‌شود که هر کدام نسبت به فصل بعدی حالت مقدمیت را دارد:

فصل اول: در دلالت ماده و صیغه نهی بر حرمت

فصل دوم: در اجتماع أمر و نهی

فصل سوم: در دلالت نهی بر فساد منهی‌عنه

{مخفی نماند که این روش أسلوب قدماء از اصولیون

[2] بوده، و أما پس از محقق کمپانی روش جدیدی طبق نوشته ایشان (الاصول علی النهج الحدیث) اتخاذ شد و فصل دوم و سوم را در مباحث عقلی وارد کرده‌اند و از مباحث لفظی خارج شده است.

و روش ما تبعا للمحقق الخوئی (قده) بر منهج کفایه است یعنی مسلک قدماء.}

أما در فصل أول از سه أمر بحث می‌کنیم:

أمر اول: در دلالة مادّه و صیغه (نهی) لغة «انهاک ان تشرب الخمر- لا تشرب الخمر».

أمر دوم: تعلق أمر به ترک فعل.

أمر سوم: انحلال نهی به افراد عرضی و طولی.

[1] . کفایة الاصول، ص 145.

[2] - مانند صاحب قوانین و صاحب فصول و غیرهما.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo