< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

89/06/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : فرقهاي تعارض و تزاحم

فرق اول به بياني ديگر:

فرق اول كه گفته شد را به بيان فني مي توان دقيق تر گفت:

در تعارض تنافی در متعلق حکم است، مثل سوره در صلاة که وجوب و لاوجوب برآن عارض می شود نظیر عروض اعراض خارجیه بر اجسام.

و أما در تزاحم تنافی در موضوع حکم است - یعنی قدرت بر امتثال - که صرف آن در یکی از دو مزاحم موجب سلب قدرت از طرف دیگر است مانند انقاذ احد الغریقین.

توضیح: بدیهی است که شرائط احکام بطور کلی أعم از قدرت و غیره و أعم از عقلی و شرعی وأعم از اختیاری و غیراختیاری موضوعات مفروض‌الوجود نسبت به احکام متعلقات به حساب می‌آیند برخلاف متعلقات احکام که مطلوب‌الوجودند. یعنی: تحت طلب قرار می‌گیرد و بیان هر دو بصورت قضایای حقیقه طلبیه انجام می‌شود مثلاً یقول تعالي: «أقم الصلاة لدلوک الشمس»[1] زوال شمس موضوع است و صلاة متعلق حکم، یا «إذا غرق شخص فیجب إنقاذه» غرق موضوع است و إنقاذ متعلق.

نتیجه آنکه مورد تزاحم - یعنی قدرت - از موضوعات احکام است و مورد تعارض متعلقات احکام می‌باشد، زیرا تزاحم در قدرت، تزاحم در موضوع حکم است، و چنانچه ما قدرت را شرط تکلیف ندانیم کما علیه سیدنا الاستاد (قده) ولی بطور قطع شرط امتثال خواهد بود وتزاحم در آن معقول است، و أما متعلقات احکام مانند صلاة و صوم و حج و امثال آن مورد تعارض هستند. این بود خلاصه از تعبیر دو عنوان (تعارض و تزاحم).

و أما جهت سوم (فرق در کیفیت رفع تنافی)

أما در تعارض أدله بیان کیفیت رفع تنافی بین أدله متعارضه با شارع است زیرا حجیت امارات با امضاء یا تاسیس شارع انجام شده و لذا کیفیت رفع تنافی نیز با شارع خواهد بود و در این باره ابتدا رجوع می‌شود به جمع دلالی که طریقه عرفی در ادله متعارضه است.

و در صورت عدم امکان جمع دلالی مرجع اخبار علاجیه است که شارع مرجحاتی بیان نموده و در صورت عدم ترجیح مکلف مخیر است در عمل به هرکدام از دو اماره و این روش علي‌القاعده است زیرا اعتبار امارات شرعی است بیان کیفیت رفع تنافی نیز با او خواهد بود، زیرا مرحله، مرحله کشف مراد مولي است.

و أما در تزاحم در امتثال بیان کیفیت رفع تنافی با عقل خواهد بود زیرا اصل امتثال عقلی است و در این باره مرجحات باب تزاحم مطرح شده که تمامی با توجیهات عقلی بیان می‌شود، مانند تقدم به (زمان) چنانچه یکی از دو واجب مقدم بود بر دیگری مثلا دوران أمر بین روزه در روز اول ماه رمضان یا دوم یا رکوع در رکعت اول یا دوم و امثال آن یا تقدم بلحاظ (اهمیت) یا (لابدلیة) یا (قدرت عقلی) و در فرض تساوی از هر جهت عقل حاکم به تخییر خواهد بود، مانند انقاذ غریقین متساویین فی الأهمیة. البته هر کدام از مرجحات مذکوره مود بررسی است که تفصیل آن را بیان خواهیم نمود إن شاء الله تعالي.

و أما جهت چهارم (فرق در نوعیت رفع تنافی)

رفع تنافی در ادله متعارضه با بقاء موضوع انجام می‌ شود و اما در مورد تزاحم با رفع موضوع، مثال اول «اکرم العلماء و لا تکرم الفاسق» در مورد اجتماع این دو صفت در شخص واحد تعارض به وجود خواهد آمد و چنانچه دلیل تحریم را مقدم بداریم عنوان عالم در عالم فاسق باقی است و با حفظ عنوان (العالم) اگرام او ممنوع خواهد بود.

و اما در مورد تزاحم- با اعمال قدرت در امتثال یکی از دو واجب- قدرت در طرف دیگر به طور کلی منتفی خواهد شد، مثلاً: صرف قدرت در انقاذ یکی از دو غریق- نسبت به غریق دوم قدرت رأساً منتفی است، و وجوب انقاذ با انتفاء موضوع منتفی خواهد شد و به تعبیر دیگر امر مولا بانقاذ أحدهما تعجیز مولوی نسبت به فرد دیگر است، و تعجیز یعنی سلب قدرت تشریعاً.

این بود سخن در جهات فرق میان تعارض و تزاحم در چهار جهت و سپس مباحثی را در هر کدام از دو عنوان مطرح می‌کنیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo