< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

89/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : بحث ضدّ/ مقدمات بحث

هل الامر بالشيئ يقتضي النهي عن ضده؟

ادامه بررسي كلمات مطرح شده در عنوان

2. نهي

کلمه نهي ظهور در حرمت دارد يعني آيا فعل ضد حرام است؛ اگر مساله به اين صورت مطرح شود مسأله فقهيه خواهد بود ولي اگر ملازمه بين وجوب شيء و حرمت ضدش را در نظر بگيريم مسأله اصولي است.

در اينجا سوالي مطرح مي شود به اين صورت كه اين بحث چه نقشي دارد و جايگاهش كجاست؟ در پاسخ مي گوييم جايگاه اين بحث در مبادي تصديقيه احكام است؛

توضيح اينكه : گفته شده دو نوع مبادي احكام داريم: مبادي تصوريه و مبادي تصديقيه

مبادي تصوري: يعني تعريف موضوعات و محمولات علم

ممبادي تصديقي: يعني کبرياتي که در هر علمي اگر صغريات به آن ضميمه شود نتيجه مسأله آن علم خواهد بود. مشخص است كه مانحن فيه از مبادي تصوريه نيست بلكه از مبادي تصديقيه مي باشد.

الا اينكه سؤالي ديگر مطرح مي شود و آن اينكه : در مسأله اصولي بايد مسأله مستقل باشد و نياز به ضميمه کردن مسأله ديگري نداشته باشد ولي در ما نحن نياز به ضميمه مسأله ديگري است.

استاد پاسخ مي‌دهد اگر يک طرف مسأله جواب بدهد کافي است، مثلاً در حجيت خبر واحد که مسأله اصولي است اگر بنا باشد خبر واحد حجت نباشد اثري ندارد و اگر حجت باشد اثر دارد و لذا يک طرف کافي است.

حال اگر امر به شيئ مقتضي نهي از ضدش نباشد، نماز صحيح است. همين يك طرف براي اصوليت مساله كافي است.

3. اقتضاء

اقتضاء به معناي دلالت است اگر به لفظ امر بخورد؛ و به معناي ملازمه است اگر به معناي حکم بخورد يعني هل الوجوب يقتضي النهي عن ضده لذا اقتضاء را به معناي لابديت مي‌گيريم که جامع بين هر دو معنا است.

4. ضد

در اصطلاح منطقي، امر وجودي معاند با امر ديگر است که لايجتمعان في محل واحد ولي در اينجا اعم است از هر امر وجودي معاند با امر وجودي ديگر و بلکه اعم است از امر وجودي و امر عدمي و لذا توسعه‌اي در مفهوم ضد داده شده است پس ضد وجودي خاص و ضد وجودي عام و نقيض را شامل مي‌شود.

بر اين اساس در 2 مرحله بحث مي‌شود:

1. ضد وجودي: اعم از فرد خاص و مطلق ضد وجودي

22. ضد عدمي

مثال:

مسجدي نجس شده و شخصي وارد مسجد مي‌شود و بايد از مسجد ازاله نجاست کند به جهت فوريت امر به ازاله و نماز هم نخوانده است و وقت واجب(نماز) موسع است. و گرچه يکي فوري و ديگري موسع است ولي دو واجب در مقام امتثال تزاحم دارند، و سؤال اين است که اگر امر به واجب فوري ترک شود و مشغول نماز شود، آيا نمازش صحيح است يا نه؟

استدلال قائلين به فساد

اقوال مختلف است، قائلين به فساد نماز 2 راه را طي کرده‌اند:

1. از راه مقدميت : ترک نماز مقدمه ازاله نجاست است و مقدمه واجب، واجب است.

2. از راه تلازم : وجود تطهير مسجد ملازم ترک صلاة است و متلازمين در وجود بايد متلازم در حكم باشند.

راه مقدميت:

1. در ضدين، وجود يكي مانع ديگري است يعني وجود نماز مانع ازاله نجاست است.

2. عدم المانع از مقدمات است؛ زيرا اجزاء علت عبارت است از شرط، مقتضي و عدم المانع .

3. مقدمه واجب، واجب است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo