< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری

93/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : مقدمات/ صحیح و اعم/ مقدمه سوم/ تصویر جامع بنابر اعم
تصویر جامع بر مبنای حضرت امام
ایشان می فرمایند که امور دو دسته اند، برخی امور تکوینی اند و برخی اعتباری، در مورد امور اعتباری باید به اعتبار مُعتبِر نگاه بکنیم، قوام یک شئ درنگاه مُعتبِر گاهی با مادّه آن است و گاهی به هیئت و صورت آن است و مُعتبِر آن شئ را نسبت به مواد لا بشرط قرار داده است، مثلا در مورد لفظ «دار» خانه ممکن است از سنگ یا آخر یا سیمان یا حتی از جنس چوب باشد، چون میزان و قوام وحدت در خانه هیئت آن است و نسبت به مواد لا بشرط است لذا از هر جنسی که باشد اشکالی ندارد، این نکته ای است که حضرت امام ابداع کردند و نظرشان را از دیگران متمایز می کند که همان اهتمام به هیئت است.
سپس می فرمایند در همین جهت هیئت هم می توان جنبه های «لابشرطیّت» لحاظ نمود، مثلا همین هیئت خانه ممکن است مربع باشه، یا مثلث باشد، یا کثیر الاضلاع باشد، هیئت خانه آن چیزی است که مثلا محیطی باشد و سقفی داشته باشد، چه مدوّر باشد چه مربّع، جامعی دارد، این جامع در مواد نیست بلکه در خود هیئت است لکن در عین حالی که جامع است منعطف هم هست و جمود ندارد و می تواند نسبت به برخی مسائل لا بشرط باشد.
در مثل نماز هم همینطور، یک هیئت خاصی دارد که از تکبیره الاحرام شروع می شود و رکوع و سجده و اینها در آن هیئت هست، خود این هیئت هم انعطاف پذیر است و شامل نماز جلوسی و قیامی و قصر و تمام و اینها می شود، تا می رسیم به یک مواردی از نماز که عرفا صدق «صلاه» نمی کند مانند نماز غرقی و مهدوم علیهم، اینها در عین حالی که شارع آنها را مُجزی از نماز دانسته لکن عرفا صدق «صلاه» نمی کند.
سپس می فرمایند وقتی به نظر عرف مراجعه می کنیم می بینیم که میزان اجزاء است و شرایط در تسمیه دخالتی ندارند و مقوّم نیستند، شرایط دخیل در صحّت هستند ولی دخیل در تسمیه نیستند، لهذا این تصویر هم اعمّی است زیرا وقتی شرایط را از تسمیه خارج نمودید به تبع لفظ «صلاه» بر نماز بدون شرایط هم صدق می کند در عین حالی که باطل است.[1]
بررسی نظر حضرت امام
در دوره گذشته ما ایراد گرفتیم و گفته ایم که همان ایرادی را که مرحوم حضرت امام به محقق اصفهانی گرفته اند به خودشان وارد است، محقق اصفهانی فرموده بودند که موضوع له مثلا «صلاه» لا بشرط است و مثال به خمر زدند که وضع شده برای هر مایع مُسکری، فرقی نمی کند مُتخَذ از چه چیزی باشد، این اسکار یک علامتی است که همیشه همراه آن خمر است، ایراد این فرمایش این بود که لابشرطیت به لحاظ جمیع مواد معنایش این است که هیچ واقعیت ثابتی ندارد، امام آنجا فرمودند اهمال در مقام ثبوت غیر معقول است و نمی شود یک چیزی به حسب واقع مجمل و غیر معلوم باشد نمی شود، تسمیه ی شئ به لحاظ واقعیّت شئ است، نمی شود یک چیزی هیچ واقعیّتی نداشته باشد، ما گفتیم همین ایراد به خود حضرت امام هم وارد می شود زیرا امام اینجا هم می فرمایند از لحاظ مواد فرقی نمی کند چه باشد این همان اهمال در مقام ثبوت است.
لکن اکنون می خواهیم بگوییم که عدول می کنیم از این ایراد و فرمایش امام را تایید می کنیم زیرا محقق اصفهانی اسمی از هیئت نبرده لذا هیچ معیار و محور وحدتی باقی نگذاشت و باطن و ذات را از همه جهات لا بشرط نمود و فقط یک علامت باقی گذاشت، علامت هم خارج از ذات شئ است لذا ایراد امام بر محقق اصفهانی وارد بود ولی این ایراد بر خود حضرت امام وارد نیست زیرا امام محور تسمیه و معیار وحدت را هیئت قرار داد لذا لا بشرطیّت از بابت مواد ضرری به تسمیه نمی رساند زیرا تسمیه دایر مدار هیئت است نه مواد، تسمیه آمد روی هیئت و خود این کفایت می کند برای تسمیه لذا این دو نظریه با هم قیاس نمی شوند.
لکن مشکلی که باقی می ماند این است که هیئت جامعی دیگر این وسط نداریم، نماز با ایماء و اشاره ی چشم هم صدق «صلاه» می کند در حالی که هیئت نمازش هیچ شباهتی به صلاه المختار ندارد، لذا اگر بیاییم سراغ هیئت موارد و افراد آن بسیار زیاد می شود و نمی توان برای آن هیئت واحده و حالت وحدانی تصویر نمود، لذا انصافا هیئت را نمی توان میزان قرار داد زیرا هیئتها و مراتب صلاتی از لحاظ هیئت شدید الاختلاف اند و نمیتوان مین هیئات جامع واحدی را تصویر نمود والسلام علیکم و رحمه الله .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo