< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری - مقدمات و مباحث الفاظ

93/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : مقدمات/ صحیح و اعم/ مقدمه سوم/ مبنای محقق نائینی
مبنای محقق نائینی
ایشان می فرمایند چه اعمی بشویم و چه صحیحی تصویر جامع مشکل است لذا باید قید جامع را بزنیم و بگوییم جامع قابل تصویر نیست، پس موضوع له لفظ «صلاه» چیست؟ نماز مختار، مراد از نماز مختار نماز کامله مِن جمیع الجهات است، در اینجا مختار در مقابل عاجز است و اختیاری نیز در مقابل اضطراری است، لذا نماز نشسته را شامل نمی شود، همچنین نماز خوف را، نماز غرقی و المهدوم علیهم هم همینطور، کسی که دارد غرق می شود یا کسی که آوار روی سرش خراب شده و می داند که در شُرُف موت است در حالی که نمازش را نخوانده چگونه باید نماز بخواند؟ گفته شده به جای هر رکعت یک تسبیحات اربعه بخواند، اگر نمی تواند یک بار هم کافی است، باز اگر نمی توانست در دلش نیت بکند.
همه اینها نماز اضطراری است و در مقابل اینها نماز مختار و جامع الشرایط است، نماز کامل و اکمل، لفظ «صلاه» موضوع از برای این مرتبه علیا می باشد و استعمالش در مرتبه های دیگر استعمال حقیقی نیست و محتاج مسامحه و تنزیل و مجاز است.
دو علاقه برای این مجاز و تنزیل بیان می کنند، علاقه اول علاقه «تنزیل الفاقد منزله الواجد» است زیرا این مراتب مختلفه حتی در نمازهای صحیحه خیلی از شرایط نماز اکمل و اتمّ را ندارند، تنزیل می کنیم فاقد را به منزله نمازِ واجد، علاقه دوم «تنزیل در حصول امتثال» است، همانطوری که نماز صحیحه مختار موجب امتثال است نماز اضطراری نشسته یا خوابیده هم موجب امتثال است، به جهت همین اشتراک در حصول امتثال، مرتبه سافله تنزیل می شود منزله مرتبه علیا.
در همه نماز ها و جمیع مراتب صلاتی هم هر دو راه حل هم امکان دارد، مثلا نماز نشسته برای کسی که متمکّن از نماز قیامی است موجب امتثال نیست اما با نظر به کسی که عاجز از نماز قیامی است موجب امتثال است، پس به لحاظ یک حالت صحیح است و به لحاظ حالتی دیگر فاسد، در برخی حالات موجب امتثال است و همان برخی حالات مسوِّغ و مجوّز علاقه «تنزیل در حصول امتثال» است، چون نسبت به برخی از حالات قابل تطبیق و صدق است، غرض این است که همانطور که علاقه اول جاری است علاقه دوم هم جاری است.
اما این علاقه «تنزیل در حصول امتثال» تا کجا ادامه دارد؟ بالاخره یک نماز فاسدی داریم که صلاحیّت صحّت را نداشته باشد که همان نازلترین مرتبه صلاتی باشد، نازلترین مرتبه نماز که در همه حالی فاسد است، نازلترین مرتبه نماز، نمازِ غرقی است حالا حالتی را از همان نماز غرقی تصوّر کنید که فاسد باشد، آن مرتبه مرتبه ای است که به هیچ عنوان موجب امتثال نیست، تنها در این مورد است که علاقه «تنزیل در حصول امتثال» جاری نمی شود و فقط اکتفاء به علاقه «تنزیل الفاقد منزله الواجد» می شود. به هر حال یکی از دو علاقه هم که باشد کفایت می کند.[1]
وفیه
حصول امتثال واقعا یک علاقه و شباهتی است اما «تنزیل الفاقد منزله الواجد» چه ملاک و منشأی دارد؟ مثلا سجّاده ای که مُهر نماز ندارد سجّاده نیست، آیا می توان گفت حالا که فاقد مُهر است ما به منزله واجد می گیریم و می گوییم سجّاده است؟ نمی توان، نمی توان علی الاطلاق این تنزیل را جاری نمود مگر اینکه تفاوت بسیار اندک و ناچیز باشد، مثلا در اوزان و مقادیر اگر مقدار بسیار کم باشد به گونه ای که در نظر عرف بی اهمیت باشد مسامحه می کنند، مثلا اگر در یک بار پنج تُنی چند گرم کم بود، از نظر قواعد صدق پنج تُن نمی کند اما عرف مسامحه می کند چون در پنج تُن چند گرم به چشم نمی آید، اما آیا میان نماز ایستاده و نماز نشسته هم همینقدر تفاوت کم است؟ خیر، لذا جریان این علاقه در در بسیاری از موارد نماز های مختلف که اختلاف مراتب بسیار است را نمی پذیریم چون عرف این تنزیل را نمی پذیرد. مراتب صحیحه از نماز چه شباهتی دارند به نماز کامله؟ نماز غرقی چهار مرتبه تسبیحات اربعه است چه شباهتی به نماز کامله دارد؟
مسئله دوم این است که ایشان فرموده اند غیر از مرتبه کامله از نماز استعمال «صلاه» در بقیه مراتب نماز استعمال مجازی است در حالی که این خلاف واقع است، هم در عرف مولی و هم در عرف متشرّعه نماز نشسته را نماز می دانند، حتی در نماز نافله و مستحبّی انسان مخیّر است میان اینکه کامل بخواند یا نشسته، در نظر عرف هر دو یصدق علیه صلاه و اینکه بگوییم لفظ «صلاه» صدق نمی کند مگر بر مرتبه علیا این خلاف عُرف متشرّعه است.
مسئله سوم این است که ما گاهی اوقات قرینه قطعیّه داریم که مراد اعم است، مانند عمومِ «یا ایّها الذین آمنوا اقیموا الصلاه» آیا عمومِ «الذین آمنوا» شامل مومنین عاجز می شود یا نمی شود؟ قطعا می شود، فرض هم این است که عاجز است و نماز قیامی هم از او ساقط است، پس چگونه «اقیموا الصلاه» را انجام بدهد؟ یا باید از عمومِ «یا ایّها الذین آمنوا» دست بردارید و بگویید اختصاص به قادرین دارد که لا یقول به احد، یا باید بپذیرید «اقیموا الصلاه» هم شامل نماز قیامی است و هم غیر قیامی، تا بتواند شامل غیر قادرین هم بشود.
از جمع این مطالب سر هم این استفاده می شود که مبنای ایشان صحیح نیست.
ادامه فرمایش محقق نائینی
در ادامه ایشان می فرمایند با توجه به این مبنایی که ما گفتیم نزاع صحیحی و اعمّی هم ثمره ای نخواهد داشت.
اگر مقصود این است که موردی برای نزاع نمی ماند بله، حرف درستی است زیرا لفظ «صلاه» موضوع برای مرتبه عالی از نماز است و جمیع مراتب صحیحه و فاسده که مادون مرتبه عُلیا هستند از بحث خارج می شوند زیرا خارج از موضوع له هستند، ابتدا باید مروری بکنیم ثمره بحث صحیح و اعم را.
ثمره بحثِ صحیح و اعم این است که در موارد اجمال خطاب آیا می توانیم به اطلاق رجوع بکنیم یا خیر، می گویند اگر اعمّی شدیم خطاب اطلاق پیدا می کند و اگر در جزئیت چیزی در نماز شک کردیم می توانیم به این اطلاق رجوع بکنیم ولی اگر صحیحی شدیم خطاب اجمال پیدا می کند و دلیل اطلاقی ندارد که عند الشک به آن مراجعه بکنیم.
در جایی به اطلاق رجوع می شود که شک در چیزهای زائد بر اصلا طبیعت باشد، مثلا اگر در «اعتق رقبه» شک در دخالت وصف ایمان کردیم، رجوع به اطلاق می کنیم زیرا وصف ایمان مقوِّم رقبه نیست، زائد بر رقبه است، مولی هم گفته «اعتق رقبه» پس امتثال به ذات الرقبه حاصل می شود چه مومن و چه کافر، با رجوع به اطلاق قید ایمان را بر طرف کردیم، پس رجوع به اطلاق در قیود زائده بر طبیعت است، اما اگر یک قیدی مقوِّم ذات طبیعت باشد با رجوع به اطلاق قابل رفع نیست، زیرا اجمال دارد و نمی دانیم طبیعت بدون آن قید حاصل می شود یا نمی شود.
در ما نحن فیه هم همینطور است، اگر صحیحی شدیم و شک در جزئیّت کردیم فی الواقع نمی دانیم نماز صحیحه بدون آن قید حاصل می شود یا نمی شود، تمسّک به اطلاق معنی ندارد، در واقع مانند این است که در «اعتق رقبه» شک بکنیم آیا این رقبه ای هست یا رقبه ای نیست، تمسّک به اطلاق معنی ندارد، اما اگر اعمّی شدیم می دانیم نماز اعم بدون این جزء هم حاصل می شود، لذا شک ما خود بخود به زائد بر ذات تعلّق گرفته است نه به اصل ذات.
محقق نائینی می فرمایند بنابر قول ما این ثمره ساقط است زیرا موضوع له عبارت شد از مرتبه علیا و جمیع مراتب مجازند و محتاج به تنزیل اند و اصل هم عدم تنزیل است، بنابراین ثمره ای هم بین صحیح و عدم باقی نمی ماند. [2]


[1] اجود التقریرات، سید ابوالقاسم خوئی-تقریرات محمد حسین غروی، ج1، ص52.
[2] اجود التقریرات، سید ابوالقاسم خوئی-تقریرات محمد حسین غروی، ج1، ص54.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo