< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری

93/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ایراد چهارم استاد به محقق خوئی
الرابع: ایشان در تایید خودشان فرمودند که این مبنا موافق مبنای ما در وضع است، در باب وضع ایشان فرموده بود که وضع عبارت از تعهّد است یعنی واضع تعهّد می کند هر زمان که اراده کردم این معنی را از این لفظ استفاده می کنم، از طرف دیگر ما در کلام به این تضییق معانی اسمیه احتیاج داریم، لذا چنین تعهّدی صورت گرفته که برای چنین تضییقاتی از حروف استفاده بشود.، ما می گوییم چه ربط منطقی یی میان این دو وجود دارد؟ مثلا ما که گفتیم حروف نِسَب و روابط اند آیا نمی توانیم این حرف را بزنیم؟ ما هم می گوییم حروف نِسَب و روابط اند و به مقتضای تعهّد و تبانی باید چنین تعهّدی را بکند که برای نِسَب و روابط از حروف استفاده بکند، لذا ما هم می توانیم همان حرف را طابق النعل بالنعل بزنیم و هر مبنایی که در وضع حروف داشته باشیم قابل انطباق بر مسلک تعهّد در باب وضع هست و دلالت و تاییدی بر مبنای شما نمی کند.
از طرف دیگر هر مبنای دیگری که ما در وضع بگیریم هم فرقی نمی کند، مثلا ما که قائل به تعهّد نیستیم و قائل شدیم به جعل علامیّت، باز در چنین جایی که نیاز به استعمال نِسَب و روابط داریم سوال می کنیم چه کار باید بکنیم؟ می گوییم حروف جعل شده اند به عنوان علامت برای نِسَب و روابط، غرضمان این است که فرمایش ایشان از دو طرف قابل مناقشه است.
برسی عموم و خصوصِ وضع و موضوع له
بحث بعدی این است که محقق نائینی در آخر کلامشان یک حرفی می زنند خلافا للمشهور، ایشان می فرمایند وضع و موضوع له در باب حروف هر دو عام است، در حالی که سایر آقایان فرموده بودند وضع عام و موضوع له عام است، اکنون می خواهیم این مطلب را مجددا بررسی نماییم.
وضع عام یعنی چه؟ یعنی مُتَصوَّر حال الوضع عام است، یعنی واضع وقتی می خواهد لفظی را برای معنایی وضع بکند ابتدا باید آن معنا را تصوّر بکند، این تصوّر را اصطلاحا می گویند«وضع» مثلا وقتی که می خواهد لفظ «مِن» را برای «نسبت ابتدائیّت» وضع بکند چگونه وضع کرده؟ چگونه «وضع» را تصوّر کرده؟ لفظ «مِن» موارد استعمال زیادی دارد ممکن است از اهواز یا بصره یا کوفه یا هر کجای دیگر باشد همه را که نمی تواند تصور بکند پس چه کار می کند؟ یک مفهوم عامّی را به نام «نسبت ابتدائیّت» تصوّر می کند که همه این موارد استعمال را زیر چتر واحد جمع بکند، لذا می گویند در وضع حروف «وضع عام» است.
اما وضع کرده برای همین مفهوم عام؟ یا برای مصادیقش؟ وقتی محقق نائینی می فرماید موضوع له عام است یعنی حروف را وضع کرده اند برای همان مفهوم عام، این نمی شود زیرا لفظ مِن را برای جامع تصور می کند ولی نمی تواند برای همان وضع بکند، بلکه برای مصادیقش باید وضع بکند، لفظ «مِن» موضوع است برای چه؟ برای چیزی که بالحمل الاولی نسبت ابتدائیّت است یا برای چیزی که بالحمل الشایع نسبت ابتدائیّت است؟ قطعا حمل شایع، اگر برای حمل اولی بود لازم می آمد که لفظ «مِن» را بتوان به جای کلمه «الابتداء» استفاده کرد حال آنکه غلط است، پس لفظ مِن وضع شده برای واقعیّات نسبت ابتدائیّت نه مفهوم آن. لذا اینجا ما از محقق نائینی جدا می شویم.
المختار فی مسئله وضع الحروف
پس به نظر ما معانی حرفیه همان نسب وروابط اند، لکن نِسَب و روابط خارجیه یا ذهنیّه؟ ظاهر کلمات محقق اصفهانی خود نِسَب و روابط در عالم خارج است لکن ما این را قبول نداریم، بلکه حروف موضوع اند برای نِسَب و روابط ذهنیّه در قالب کلام که احتیاج داریم کلمات در زمان تکلّم ربط پیدا بکنند رابطشان حروف است. این معانی هم نه ایجادیّه هستند و نه اخطاریّه بلکه حکایی هستند و با این حکایتشان از ارتباط است که ربط به وجود می آید، اخطاریه بودن به این معنا که معانی استقلالی باشند مانند معانی اسمیّه این هم صحیح نیست لذا به نظر ما همان حکایی بودن صحیح است.
الخبر و الانشاء
محقق خراسانی بعد از پایان معنای حرفی وارد در بحث خبر و انشاء می شوند و می گویند بعید نیست که اختلاف در خبر و انشاء هم همینطور باشد، یعنی چه؟ ایشان در مورد معانی اسمیّه و حرفیه اینگونه فرموده بودند که معنای اسمی و معنای حرفی ذات و موضوع لهشان یکی است لکن واضع شرط کرده که یکی را به صورت استقلالی استعمال کن و دیگری را آلی، اینجا هم همین را بگوییم یعنی جمله خبریه و جمله انشائیّه ذاتِ معنای موضوع لهشان یکی باشد لکن واضع شرط کرده یکی را در موارد خبری به کار ببرند و دیگری را در موارد انشائیّه. این کلیّت مطلب مابقی اش بماند برای جلسه بعد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo