< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری - مقدمات و مباحث الفاظ

93/01/17

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه
در جلسه گذشته گفتیم که مشهور علم اصول را تعریف کرده اند به : «هو العلم بالقواعد الممهَّده لاستنباط الاحکام الشرعیّه، عن ادلّتها التفصیلیّه» لکن صاحب کفایه از این تعریف عدول کرده و اینگونه تعریف کرده است: «صناعه یعرف بها القواعد التی یمکن ان تقع فی طریق الاستنباط، او التی یُنتَهی الیها فی مقام العمل کالاصول العملیه و حجیت الظن علی الحکومه»[1]. در این تعریف اولا «العلم بالقواعد» را تبدیل کرده به «صناعه» دوماً اکتفا نکرده به استنباط احکام بلکه قسمت دیگری اضافه کرده «او التی یُنتَهی الیها فی مقام العمل» شاهد مثال ایشان اصول عملیه و حجیت ظن علی الحکومه بود .
مروری بر مباحث باب انسداد
گفتیم یک یادآوری بشود از رسائل[2] و کفایه[3] در مورد حجیّت ظن، البته ما که انسدادی نیستیم، از اعلام هم کسی قائل به انسداد باب علم و علمی نیست، از گذشتگان محقق قمی انسدادی بوده و به اخبار هم از باب حجیت مطلق ظن عمل می کرده است، حجیت مطلق ظن خودش نتیجه یک مقدماتی است که به اختصار بیان می کنیم.
مقدمات دلیل انسداد می گویند ما مثل بهائم نیستیم و مسئولیت داریم و از طرف دیگرعلم اجمالی به وجود احکام الزامیه در شریعت داریم، این علم اجمالی باعث می شود که احکام برای مکلف منجز بشود لذا هر چه که پیش بیاید باید احتیاط بکند، علم تفصیلی که ندارد لذا در جمیع موارد باید احتیاط بکند لکن این احتیاط یا موجب اختلال نظام است و یا عسر و حرج، لذا یا واجب نیست و یا جایز نیست. اگر موجب اختلال نظام باشد حرام است و اگر موجب عسر و حرج باشد واجب نیست.
حالا که واجب نیست به این معنا نیست که کلّا رها بشود و هیچ اعتنایی به علم اجمالی نشود، بلکه به آن مقدار که موجب اختلال نظام و یا عسر و حرج نشود باید عمل نمود. وقتی بررسی می کنیم می بینیم برخی از این موارد مشکوک اند برخی مظنون اند و برخی موهوم اند. عقل به ما می گوید حالا که میخواهی به برخی از اینها عمل بکنی، ترجیح مرجوح بر راجح جایز نیست، بلکه باید راجح را بر مرجوح ترجیح داد، لذا نتیجه این می شود که باید به ظن عمل نمود، این که می گویند نتیجه انسداد حجیت مطلق ظن است به این معنی است.
اگر کسی قائل بشود به انسداد باب علم، نتیجه انسداد به سه نحو بیان می شود:
1-حجیت الظن علی الکشف، به این معنی است که وقتی مقدمات انسداد را سر هم می گذاریم کشف می کنیم که شارع ظن را در حال انسداد حجت کرده است، پس ظن در حال انسداد حجّه ی بجعل الشارع.شیخ انصاری قائل به کشف بوده است[4]، میرزای شیرازی به حکومت تمایل داشته است، چون چشمهای شیخ ضعیف بود کتاب رسائل را به میرزای شیرازی داد برای تصحیح، برخی از عباراتی که در رسائل آمده و از آن تمایل به حکومت فهمیده می شود به دلیل تصحیح های میرزای شیرازی است.[5]
2-حجیت الظن علی الحکومه، به این معنی که وقتی مقدمات انسداد را سر هم می گذاریم عقل حکم می کند به حجیت ظن، جعل حجیت هم از وظایف شارع است و عقل چنین حقی ندارد؟ لذا مرجعش این می شود که عقل حکم می کند به منجزیت و معذریت ظن، یعنی استحقاق عقاب و عدم آن، مراد آخوند هم از حجیت الظن علی الحکومه همین است.[6]
3-مبنای سوم که در کلمات محقق نائینی آمده و تمایل به این مبنی داشته «کفایت امتثال ظنی» است،[7] یعنی چون ما علم اجمالی به احکام داریم و این علم اجمالی موجب تنجر آن احکام است و این احکام هم پخش در همه وقایع هستند و ما باید در مورد همه وقایع احتیاط بکنیم و گفتیم که احتیاط در همه موارد ممکن نیست، لذا اکتفا می کنیم به امتثال ظنی، یعنی برما که واجب شده است به علم اجمالی عمل بکنیم و احکام معلوم بالاجمال را امتثال بکنیم، زیرا نمی توانیم احکام معلوم بالاجمال را امتثال بکنیم، به امتثال ظنی اکتفا میکنیم، یعنی به مقداری عمل می کنیم که موجب ظن به امتثال بشود. چون امتثال علمی غیر مقدور است و از گردنمان ساقط است، با این حساب دیگر حجیت ظنی در کار نیست نه علی الکشف و نه علی الحکومه، بلکه چیزی که در آخر کار به دست می آید کفایت امتثال ظنی است، امتثال احکامی که منجز شده اند با علم اجمالی، که مرادمان از علم اجمالی کبیر هم همین است.
این سه قول هست و مباحث گسترده ای هم دارد، صاحب هر قولی ادله ای دارد و اقوال دیگر را تخطئه می کند، مثلا قول به حکومت به قول به کشف می گوید شارع شاید به حکم عقل اکتفا کرده و شما کشف را از کجا می فهمید و چه محرزی دارید؟ اینها مباحث گسترده ای است که ما در صدد تعرض به آنها نیستیم و فقط می خواستیم معنای اقوال سه گانه را بفهمیم، این را هم گفتیم که از گذشتگان فقط میرزای قمی انسدادی بوده است، البته من دیدم در نجف بزرگانی را که تمایل به انسداد داشتند لکن جرأت نمی کردند که مطرح بکنند و می ترسیدند اما معتقد بودند.
اشکال به آخوند در مورد قسمت دوم تعریف
جواب صاحب کفایه را هم دیروز دادیم و گفتیم که استنباط اعم است از استنباط کشفی و استنباط تنجیزی و تعذیری، عنوان استنباط می تواند شامل اقامه المنجِّز و المعذِّر علی الحکم المشکوک بشود لذا همه اینها اصول عملیه و حجیّت الظن علی الحکومه وارد در چتر تعریف قدما می شود، در محاضرات هم دیدم که محقق خوئی هم همین مطلب را فرموده اند[8]، گاهی ما نسبت به یک حکم شرعی علمی پیدا می کنیم، گاهی علم نداریم ولی اماره ای برای ما قائم می شود، گاهی اماره هم نداریم به اصول عملیه مراجعه می کنیم همه اینها مشمول عنوان استنباط هستند.
اشکال به آخوند در مورد تبدیل «العلم بالقواعد» به «صناعه»
اما در مورد اینکه صاحب کفایه «العلم بالقواعد» را تبدیل کرده به «صناعه» این هم به نظر ما ضرورتی ندارد زیرا می گوییم:
اگر مرادتان از صناعت معنای اصطلاحی است، یعنی علمی که در علوم دیگر به کار برود ما در خود تعریف گفته ایم «الممهَّده لاستنباط الاحکام» یعنی اصول علمی است که کاربردش در فقه است، لذا همان مطلب به شکل دیگری گفته شده و نیازی به تبدیل کلمه علم به صناعت نیست.
اگر مراد از صناعت معنای لغوی اش است، یعنی ملکه ای که انسان را در یک فنی حریف بکند تا مثلا این اجتهاد را در جای خودش بتواند پیاده بکند -مانند صنعت زرگری و مسگری که هر کدام ملکه ایست که زرگر و مسگر را قادر می کند بر کیفیت عمل مسگری و زرگری، به طوری که بقیه مردم نمی توانند مانند آنها مسگری و زرگری کنند- در این صورت کلمه صنعت انصراف دارد به صنایع محسوسه و استعمالش در علم اصول خلاف متعارف است.
اشکال سومی به تعریف آخوند
در تحریر الاصول اشاره به نکته دیگری هم کرده ایم که ایراد سومی است به صاحب کفایه[9]، در باب امارات اختلافی هست که مجعول در باب امارات چیست؟ طریقیت است یا منجزیت و معذریت است یا حجیّت است، اقوالی داریم که بماند برای جای خودش. بحث اینجا این است که اگر گفتیم مجعول در باب امارات طریقیت است این حرف خوبی است و امارات وارد در قسمت اول تعریف می شوند.
لکن ظاهر از برخی کلمات آخوند این است که مجعول در باب امارات را معذریت و منجزیت است[10]، اگر این حرف را زدیم امارات هم مانند اصول عملیه معذّر و منجّز هستند و امارات هم وارد در صف اصول عملیه و مصداق «او التی یُنتَهی الیها فی مقام العمل» می شود و باید در امثله ای که ذکر کرده بود امارات را هم اضافه می کرد و اینطور خیلی وضع تعریف ایشان خراب می شود.
ولی ما جواب دادیم که معنای استنباط شامل همه اینها می شود و نیازی به تغییرات آخوند نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo