< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری

91/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: استصحاب صحت / تنبیهات استصحاب / استصحاب
 جریان استصحاب صحت در شبههﻯ موضوعیه و شبههﻯ حکمیه:
 تنبیه دیگری که مرحوم شیخ(ره) در رسائل متعرض آن شده اند، استصحاب صحت در صورت شک در مانعیت و قاطعیت به نحو شبههﻯ حکمیه یا شبههﻯ موضوعیه می باشد.
 شک در مانعیت یا قاطعیت به نحو شبههﻯ موضوعیه به معنای این است که نمی دانیم چیزی که مانع یا قاطع نماز است، در اثناء نماز اتفاق افتاده است یا نه. مثلاً نمی دانیم در اثناء نماز، محدث شدیم یا نه یا اینکه در اثناء نماز، قهقهه ای اتفاق افتاد یا نه. در این صورت که شک در حدوث مانع یا قاطع داریم، استصحاب عدم آن مانع یا قاطع و همچنین استصحاب صحت نماز جاری می شود و هیچکدام مانعی ندارند. چراکه می دانیم نمازمان صحیح بوده لکن نمی دانیم موجبی برای بطلان که حادث مسبوق به عدم است، تحقق پیدا کرده یا نه.
 شک در مانعیت یا قاطعیت به نحو شبههﻯ حکمیه به معنای این است که نمی دانیم چیزی که اتفاق افتاده، از لحاظ شرعی، مبطل نماز هست یا نه. یعنی نمی دانیم آن عمل، مانعی از موانع به حساب می آید یا نه. مرحوم شیخ(ره) می فرمایند در این صورت استصحاب صحت جاری نمی شود.
 استدلال مرحوم شیخ(ره) بر عدم جریان استصحاب صحت در شبههﻯ حکمیه:
 استدلال مرحوم شیخ(ره) بر عدم جریان استصحاب صحت این است که اگر مراد از استصحاب صحت، صحت کل عمل است، این استصحاب از جهت مشکوک الحدوث بودن، جاری نمی باشد. چون در مانعیت آن عمل، شک داریم و در صورتی که آن عمل مانع باشد، مجموع نماز باطل خواهد بود. لذا یقین به صحت مجموع نماز وجود ندارد. اما از آنجا که این عمل مشکوک المانعیه در اثناء نماز اتفاق افتاده است، اگر مراد از استصحاب صحت، صحت مقداری از نماز که تا قبل از عروض این عارض، انجام شده و با عروض آن، بطلان آن مقدار از نماز، مشکوک شده است باشد، بازهم استصحاب جاری نمی شود. چرا که این صحت، یک صحت تنجیزیهﻯ کامله که به معنای امتثال عمل و اسقاط قضا و اعاده باشد، نیست. چون چنین صحت کامله ای، درصورت صحت کل عمل محقق می شود نه صحت قسمتی از عمل. لذا صحت قسمتی از عمل، صحت تأهلیه می باشد که به معنای کونُه بِحَیثُ لَو إنضَمَ عَلَیه الباقِی صَحِیحاً لَصارَ العَمَلُ صَحِیحاً تاماً است و این معنای از صحت نیز، مقطوع البقاء است. چون إنَّ الشَیء لایَنقَلِبُ عَمّا هُوَ عَلَیه. لذا از آنجا که این مقدار از عمل در ظرفی که واقع شده، به صورت صحیح واقع شده است، صحت تأهلیه برای آن، وجود دارد و عارض شدن چیزی که مشکوک المانعیه است ضرری به این صحت وارد نمی کند. چراکه اصل این صحت، اگری و لوی است و می گوید اگر مبطلی نیاید و این عمل تا آخر طبق دستور شرع انجام شود، امتثال حاصل می شود. پس این صحت، مقطوع البقاء است و تا روز قیامت از بین نمی رود. علاوه بر اینکه استصحاب صحت تأهلیه به درد ما نمی خورد و شک ما بر مبطل بودن یا نبودن آن عمل را برطرف نمی کند. چون ما در استصحاب صحت، نیاز به صحت کامله ای داریم که مسقط قضا و اعاده و محصِّل امتثال باشد. چنین صحت منجز و کامله ای نیز از جهت مانع و مبطل بودن این عمل، مشکوک الحدوث است. بنابراین استصحاب صحت در شبههﻯ حکمیه جاری نمی باشد.
 جریان استصحاب تعلیقی صحت در کلام مرحوم شیخ(ره):
 مرحوم شیخ(ره) می فرمایند می توان در اینجا استصحاب تعلیقی صحت را که مربوط به صحت کل می شود، جاری کرد. یعنی می توان گفت اگر آن فعل محتمل المانعیه اتفاق نمی افتاد، کل این عمل، صحیح بود. پس از اتفاق افتادن آن فعل مشکوک المانعیه، از جهت اینکه علم به بطلان نداریم، می توانیم استصحاب تعلیقی را جاری کنیم و بگوئیم در صورت اتفاق نیفتادن آن عمل مشکوک، قطعاً این نماز، متصف به صحت کامله بوده است و الان که این عمل مشوک، اتفاق افتاده و نمی دانیم نماز از حالت صحت خارج شده یا نه، می توانیم آن صحت تعلیقی را استصحاب کنیم.
 به نظر ما استصحاب تعلیقی صحت نیز جاری نمی شود. به دلیل اینکه استصحاب تعلیقی در موضوعات جاری نمی شود. مثلاً نمی توان گفت اگر این آدم، زید باشد اقتدا به او جایز است و الان که شک داریم، استصحاب تعلیقی جاری می کنیم. چراکه هیچکس قائل به جریان استصحاب تعلیقی در موضوعات نشده است.
 استدلال مرحوم شیخ(ره) به واسطهﻯ محال بودن انقلاب:
 استدلال مرحوم شیخ(ره) بر عدم جریان استصحاب صحت، صحیح است لکن ما می خواهیم در عبارت ایشان تغییری بدهیم. مرحوم شیخ(ره) فرموده اند استصحاب صحت، در صحت تأهلی جاری می شود و صحت تأهلی نیز مقطوع البقاء است به دلیل اینکه در فلسفه ثابت شده است انقلاب در شیء، محال است. به عبارت دیگر إنَّ الشَیء لایَنقَلِب عَمّا هُوَ عَلَیه. انقلاب یعنی واقعیت خاصی که یک شیء دارد، در عین وجود آن شیء، منقلب به واقعیت دیگری شود که این امر محال است.
 در این استدلال عقلی، مرحوم شیخ(ره) می فرمایند وقتی قسمتی از اعمال نماز در ظرف خودشان به صورت صحیح واقع می شوند، اگر قرار باشد پس از آن، اتفاقی بیفتد که در همان ظرف خودشان باطل باشند، انقلاب لازم می آید. چون فرض این است که در ظرف خودشان صحیح بوده اند. پس تا روز قیامت امکان ندارد در عین صحیح بودن، در همان ظرف، باطل باشند.
 جواز انقلاب در صورت قائل شدن به شرط متأخر:
 به نظر ما عبارت مرحوم شیخ(ره) در صورتی صحیح است که ما قائل به شرط متأخر نباشیم. کما اینکه ظاهراً خود مرحوم شیخ(ره) و محقق نائینی(ره) منکر شرط متأخر هستند. به عبارت دیگر در صورت امکان داشتن شرط متأخر، یک چیزی می تواند در ظرف خودش صحیح باشد ولی به واسطهﻯ شرط متأخری که دارد، بعداً منقلب و باطل شود. یعنی اگر شرط متأخر در زمان خودش واقع نشود، لازم می آید آن چیز از ابتدا باطل شود.
 پس اگر قائل به امکان شرط متأخر شدیم، باید انقلاب را جایز بدانیم. در ما نحن فیه نیز صحت نماز، منوط به واقع نشدن حدث در اثناء نماز می باشد. چون نماز، یک واجب ارتباطی است که در آن، صحت اجزاء متأخره، شرط صحت اجزاء سابقه است. پس واقع شدن مانعی در آخر نماز، موجب باطل شدن نماز از ابتدا می شود. چراکه اجزاء آن ارتباطی هستند. یعنی اجزاء نماز، صحتاً و فساداً به همدیگر مربوط هستند. در این صورت اگر شرط متأخر را قبول داشته باشیم (کَما هُوَ الحَق)، استدلال مرحوم شیخ(ره) که مبتنی بر انکار شرط متأخر است، صحیح نمی باشد. چون یک عمل می تواند در ظرف خودش، صحت تأهلیه داشته باشد اما با واقع شدن مانع متأخری که صحت کل نماز، مشروط به عدم آن مانع است، در زمان خودش، شرط صحت را از دست بدهد و باطل شود.
 البته در صورت شک در جعل مانعیت، می توانیم اصالت البرائه از مانعیت که یک اصل سببی است را جاری و عدم مانعیت و صحت عمل را نتیجه بگیریم لکن ما الان نمی خواهیم از آن راه داخل شویم و عمل را تصحیح کنیم بلکه فرض ما تصحیح عمل به وسیلهﻯ استصحاب صحت است. لذا شیخ انصاری(ره) با آن عظمت نیز می دانسته که در صورت شک در جعل مانعیت، اصالت البرائه جاری می شود و شک در مانعیت را برطرف می کند لکن ایشان در این فرض، می خواهد عمل را به وسیلهﻯ استصحاب صحت، تصحیح و امکان داشتن این استدلال را بررسی کند.
 نتیجه اینکه به نظر ما استدلال مرحوم شیخ(ره) خدشه دارد و باید سیاق آن را عوض کنیم. چون همانطور که امکان دارد صحت تأهلیه باقی بماند، همچنین امکان دارد به واسطهﻯ وجود مانعی، از بین برود. چون اجزاء نماز از ابتدا تا انتها، ارتباطی هستند و صحت و فساد همهﻯ آنها، وابسته و منوط به همدیگر است و با واقع شدن مانعی در انتهای نماز، کل نماز باطل می شود و صحت تأهلیهﻯ خود را از دست می دهد. عوض کردن سیاق استدلال مرحوم شیخ(ره) را در جلسهﻯ آینده مورد بررسی قرار می دهیم.
  والسلام

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo