< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری

91/08/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بررسی فروع مختلف در بحث اصالت تأخر حادث / تنبیهات استصحاب / استصحاب
 فرع سوم؛ اتمام به کرّیت و ملاقات با نجاست در آب قلیل:
 از جمله فروع بحث اصالت تأخر حادث که در گذشته نیز به آن اشاره کرده ایم لکن الان به مناسبت نکتهﻯ جدیدی آن را تکرار می کنیم، بحث تعاقب الحالتین می باشد. این فرع در جایی است که آب قلیلی داریم و می دانیم این آب، تبدیل به کرّ شده و از طرفی نیز ملاقات با نجاست کرده است لکن در تقدم و تأخر آنها شک داریم. اگر آن آب، در زمان قلیل بودن، ابتدا ملاقات با نجاست کرده باشد و سپس تبدیل به کرّ شده باشد، نجاستش باقی است و با کرّ شدن، نجاست آن از بین نمی رود. اما اگر ابتدا اتمام به کرّیت پیدا کرده و سپس ملاقات با نجاست، الان پاک می باشد. چون در هنگام ملاقات با نجاست، کرّ بوده و نجس نشده است. مقتضای قاعده در این فرع، تعارض استصحابین می باشد. یعنی تعارض استصحاب عدم ملاقات تا زمان کرّیت و استصحاب عدم کرّیت تا زمان ملاقات که نتیجهﻯ این تعارض، تساقط هر دو استصحاب می باشد و پس از آن، از جهت مشکوک الطهاره و النجاسه بودنِ این آب، نوبت به اصالت الطهاره می رسد. تعارض استصحابین، به دلیل این است که هر دو استصحاب عدمی، اثر شرعی دارند. به عبارت دیگر وجود آنها اثر شرعی دارد، یعنی وجود الکرّیت حین الملاقات و وجود الملاقات قبل الکرّیت (یعنی در زمان قلّت) بر سبیل کان تامه، منشأ اثر شرعی طهارت و نجاست هستند. دراینصورت برای نفی این دو اثر شرعی که مترتب بر وجود هستند، می توان استصحاب را در عدم جاری کرد. چراکه وجود آنها، قابل استصحاب نیست بلکه عدم آنها از جهت حادث مسبوق به عدم بودن، حالت سابقهﻯ عدمی دارد و در صورت شک در بقاء حالت سابقه، استصحاب عدم در هردو جاری می باشد. چون وجود هردو، اثر شرعی دارد.
 عدم جریان استصحاب عدم ملاقات تا زمان کرّیت در کلام محقق نائینی(ره):
 محقق نائینی(ره) در این بحث می فرمایند استصحاب عدم کرّیت تا زمان ملاقات که می خواهد نجاست را ثابت کند، صحیح است اما استصحاب عدم ملاقات تا زمان کرّیت که می خواهد بگوید قبل از زمان کرّیت، ملاقاتی اتفاق نیفتاده و طهارت را ثابت می کند، جاری نمی باشد و اثر طهارت، مترتب بر آن نمی شود. لذا ایشان قائل به نجاست آب شده است. دلیل ایشان بر عدم جریان استصحاب در عدم ملاقات تا زمان کرّیت، این است که برای نجس شدن به وسیلهﻯ ملاقات، عموماتی وجود دارد که می گویند «کُلُّ ما لاقَی نَجِساً یَتَنَجَّس» و خصوصاً در مورد آب نیز این ادلهﻯ عامه وجود دارد که دلالت بر تنجس آب در هنگام ملاقات با نجس می کنند. دلیل مخصصی که برای این عمومات وجود دارد، می گوید «إذا کانَ الماءُ قَدرَ کُرٍّ لایُنَجِّسُهُ شیء». یعنی اگر آب، کرّ باشد، حتی با ملاقات نیز نجس نمی شود. موضوع دلیل مخصص، کرّیت و حکم آن، عدم تنجس می باشد و از آنجا که هر موضوعی، رتبتاً مقدم و سابق بر حکم می باشد، در اینجا ابتدا باید کرّیت ثابت شود و سپس عدم تنجس آن به واسطهﻯ ملاقات با نجاست ثابت شود. حال آنکه به وسیلهﻯ استصحاب عدم ملاقات تا زمان کرّیت، چنین مطلبی فهمیده نمی شود. چراکه این استصحاب، عدم ملاقات نجاست را تا قبل از اتصال به زمان کرّیت، ثابت می کند. اما از آنجا که ما علم وجدانی به وقوع ملاقات با نجاست که طبق ادلهﻯ عامه، موجب تنجس آب می شود، داریم، سابق بودن کرّیت بر ملاقات که موضوع دلیل مخصصص است و باعث تخصیص حکم ادلهﻯ عامه می شود، از این استصحاب فهمیده نمی شود. چون این اصل عملی، فقط عدم ملاقات تا قبل از کرّیت را ثابت می کند و وقوع ملاقات، بعد از کرّیت یا سبق کرّیت بر آن، اصل مثبت می باشد. درنتیجه وقتی سبق کرّیت بر ملاقات ثابت نباشد، عموم عام، شامل این آب می شود و دلالت بر نجاست آن می کند چراکه موضوع دلیل مخصص، ثابت نمی باشد و از طرفی این آب، بالوجدان ملاقات با نجاست کرده است. بنابراین محقق نائینی(ره) در این فرع که دو حادث مجهول التاریخ، یعنی وقوع کرّیت و ملاقات با نجاست برای آب اتفاق می افتد، قائل به نجاست آب شده است.
 جواب ما از استدلال محقق نائینی(ره):
 جواب ما از استدلال محقق نائینی(ره) این است که سبق کرّیت بر ملاقات، از دلیل مخصص استفاده نمی شود بلکه آن چیزی که از دلیل مخصص فهمیده می شود، مانعیت کرّیت برای تنجس آب است. یعنی با آمدن کرّیت، از جهت وجود مانع، نجاست محقق نمی شود ولی قبل از کرّیت، مانعی برای نجاست وجود نداشته و با ملاقات، نجاست حاصل می شود.
 پس در اینجا لازم نیست اصل عملی، سبق کرّیت بر ملاقات را اثبات کند بلکه با اصل عدم ملاقات تا زمان کرّیت، ثابت می شود در زمان قلّت آب، ملاقاتی حاصل نشده و همین مقدار برای اثبات طهارت آب، کافی می باشد. لذا اینطور نیست که برای اثبات طهارت، نیازی به اثبات سبق کرّیت بر ملاقات داشته باشیم بلکه به مجرد تحقق کرّیت، عدم تنجس نیز می آید چراکه کرّیت، مانع از نجاست می باشد و قبل از کرّیت که مانعی برای نجاست وجود نداشته، اگر ملاقات حاصل شده باشد، نجاست نیز می آید. پس اصل عدم ملاقات تا زمان کرّیت، برای اثبات طهارت این آب، کفایت می کند.
  والسلام

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo