درس خارج فقه استاد موسوی جزایری
98/09/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: صوم بدل از هدی/ذبح در منا/واجبات وقوف در منا/وقوف در منا/اعمال حج تمتع/کتاب الحج؛
بررسی توالی در روزههای سه و هفت روزه بدل از هدیبحث ما در صوم بدل از هدی بود. گفتیم: روزه سه روزی که در حج است، باید متوالی باشد. شبههای در این مورد نیست. اما کلام در هفت روز است .گفیتم نظر قطعی ما و مشهور این است که توالی در هفت روز لازم نیست. استناد ما به یکی از روایات صحیحه بود که در آن سوال از تفرق در هفت روز شده. در روایت شخصی از امام در مورد ضرورت سفرش به بغداد و قطع توالی روزهها سوال کرد و حضرت اجازه داد.[1] این روایت صریح در مدعاست.
محقق خویی(ره) در این مسئله احتیاط نمودهاند. وجه احتیاط ایشان از باب تاویلیست که در روایت نموده و آن را طور دیگری معنای کردهاست؛[2] اما گفتیم: فرمایش ایشان خلاف ظاهر بود و ما را قانع نکرد. پس همانطور که مشهور است، توالی در هفت روز لازم نیست.
اما متعارف و طبیعی در توالی سه روز، روزهداری در هفتم تا نهم ذی الحجه است. تنها اگر حاجی نتواند روز هفتم را روزه بگیرد -مثلا دیر رسیده و روز هفتم در راه بوده- بنا بر روایاتی که خواندیم میتواند روز هشتم و نهم را روزهدار باشد و به جای روز هفتم یک روز را بعد از ایام تشریق روزه بگیرد. اما اگر روزه روز هشتم را نتوانست انجام دهد، باید تمام سه روز را بعد از ایام تشریق به صورت متوالی روزه بگیرد.
پس اگر تکلیف این شد که یک روز یا سه روز روزه را بعد از ایام تشریق بگیرد، احوط است که بعد از بازگشت از منا به این کار مبادرت ورزد.
مبادرت به روزه بعد از ایام تشریقدر روایاتی مثل صحیحه یحیی الازرق یا صحاح دیگر، کلمه "بعد" آمده است. اما آیا ظهور این کلمه در بعد متصل است یا به معنای بعدیت نسبت به ایام تشریق و البته هر وقت که میل داشت روزه بگیرد؟ البته برداشت دوم خلاف ظاهر است. بعدیت ظهور در بعد متصل دارد؛ مثلا اگر می گویند که وقتی انسان نماز خواند، بعد از آن تعقیب بخواند، به معناست که بلافاصله بعد از آن تعقیبات را به جا آورد یا اگر گفته شود که این قرص را بعد از ناهار بخور، ظهور دارد که در بعد عرفی از ناهار، قرصش را بخورد. البته اتصال به دقت عقلیه لازم نیست؛ بلکه اتصال به صدق عرفی کفایت میکند. لکن ممکن است گاهی بر خلاف این مطلب نیز استعمالی انجام شود، ولی خلاف ظاهر است. پس ظهور عرفی در اتصال است. لهذا حداقل این است که احتیاط واجب نماییم و بعد را بر بعدیت متصله حمل کنیم؛ یعنی بلافاصله بعد از ایام تشریق باید روزه گرفت. محقق خویی(ره) هم در متن مناسک مبادرت را احتیاط واجب دانسته است.[3]
حرمت روزه در ایام تشریقبحث مفصل دیگری نیز در اینجا وجود دارد که در متن مناسک بیان نشده است.
به حسب روایات متعدده صحیحه و سنت قطعیه، پیامبر(ص) در منا دستور فرمود تا کسی روزه نگیرد و فرمود: "ان هذه الأيام ایام اکل وشرب".[4] مرحوم صدوق نیز عبارت"و بعال"[5] -یعنی زناشویی- را به این روایت اضافه نموده است.
در کتاب الصوم اقسامی برای صیام بیان شده است. روایات تصریح کرده و فقها فتوا داده اند که یکی از اقسام صومِ حرام، صوم ایام تشریق در مناست. پس شک و شبههای در این مطلب نیست و مبدا آن خود پیامبر اکرم(ص) است. اینجا چند روایت با مضامینی قدر مختلف وجود دارد.
علاوه بر مطالبی که گفتیم، صحیحه عبدالرحمن بن حجاج نیز نمونهای از روایاتیست که دلالت بر حرمت روزه ایام تشریق در منا دارند. وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ (از اجله است) عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ النَّخَعِيِّ (صحیح است) عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى (از اصحاب اجماع و مشایخ ثقات است) عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ ( عبدالرحمن هم معلوم است؛ پس سند روایت صحیح است) قَالَ: كُنْتُ قَائِماً أُصَلِّي (سر پا بودم و نماز میخواندم) وَ أَبُو الْحَسَنِ ع قَاعِدٌ قُدَّامِي(امام کاظم(ع) جلوی من نشسته بود) وَ أَنَا لَا أَعْلَمُ (من متوجه نبودم) فَجَاءَهُ عَبَّادٌ الْبَصْرِيُّ (عباد فقهای اهل سنت است) فَسَلَّمَ ثُمَّ جَلَسَ (سلام کرد و نشست) فَقَالَ لَهُ يَا أَبَا الْحَسَنِ مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ تَمَتَّعَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ هَدْيٌ (کسی که هدی ندارد و حج تمتع به جا آورده تکلیفش چیست؟) قَالَ يَصُومُ الْأَيَّامَ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى(روزهایی که خدا فرموده -یعنی سه روز و هفت روز- را باید روزه بگیرد) قَالَ فَجَعَلْتُ سَمْعِي إِلَيْهِمَا (عبدالرحمن میگوید دقیق شدم چه چیز بینشان رد و بدل میشود) فَقَالَ لَهُ عَبَّادٌ- وَ أَيُّ أَيَّامٍ هِيَ (اینها چه روزهایی هستند) قَالَ قَبْلَ التَّرْوِيَةِ بِيَوْمٍ وَ يَوْمُ التَّرْوِيَةِ وَ يَوْمُ عَرَفَةَ (روز هفتم تا نهم) قَالَ فَإِنْ فَاتَهُ ذَلِكَ (اگر در این روزها نتوانست روزه بگیرد) قَالَ يَصُومُ صَبِيحَةَ الْحَصْبَةِ وَ يَوْمَيْنِ بَعْدَ ذَلِكَ (حضرت(ع) فرمود: روز حصبه و دو روز بعد از آن را روزه بگیرد. اینجا تفسیری نیامده که حصبه چیست. در تفسیر این کلمه اختلاف هست؛ در مجمع البحرین و همچنین نقل از بعضی از اهل لغت این است که منظور روز چهاردهم بوده و بعضی نیز گفتهاند که روز سیزدهم مراد است) قَالَ فَلَا تَقُولُ كَمَا قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ (عرض کرد که مثل عبدالله بن الحسن فتوا نمی دهید؟) قَالَ فَأَيْشٍ (حضرت(ع) فرمود: او چه فتوا داده است؟) قَالَ: قَالَ يَصُومُ أَيَّامَ التَّشْرِيقِ (فتوا داده که این روزهها در خود ایام تشریق -یعنی یازدهم تا سیزدهم-گرفته شوند.) قَالَ إِنَّ جَعْفَراً كَانَ يَقُولُ (حضرت(ع) – برای اقناع بیشتر- از زبان پدرشان پاسخ دادند. از طرف دیگر تعبیر به "جعفر" تعبیریست که اهل سنت به کار میبرند) إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) أَمَرَ بُدَيْلًا (بدیل بن ورقة از اصحاب پیامبر(ص) بود) يُنَادِي إِنَّ هَذِهِ أَيَّامُ أَكْلٍ وَ شُرْبٍ فَلَا يَصُومَنَّ أَحَدٌ (حضرت(ص) به او دستور داد که ندا کند که اینها روزهای خوردن و نوشیدن است و کسی روزه نگیرد) قَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ اللَّهَ قَالَ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ قَالَ كَانَ جَعْفَرٌ يَقُولُ ذُو الْحِجَّةِ كُلُّهُ مِنْ أَشْهُرِ الْحَجِّ.[6] (او به امام (ع) ایراد گرفت و عرض کرد: بیان شما که میفرمایید بعد از ایام تشریق باید روزه بگیرد، خلاف آیه است؛ چون آیه فرموده: "ثلاثة فی الحج" و آخر حج ایام تشریق است که نمیتوان در آن تاخیر انداخت. حضرت(ع) جواب فرمود: ایام حج تا آخر ذی الحجه است و با اتمام ایام تشریق از ایام حج ادامه دارد و از آن خارج نمیشود.)
در گذشته شلوغ نبوده و اعمال حج تا آخر ایام تشریق تمام میشد. ولی حالا که بسیار شلوغ است، اعمال حج طول میکشد. حالا در ذیل روایت تصریح فرمود به اینکه پیامبر(ص) دستور داد تا ندا دهند در ایام تشریق کسی حق ندارد روزه بگیرد و جزء روزه های حرام است.
اما معنای یوم الحصبة در روایت تفسیر نشده است. هرچند در پرانتز آمده که به معنای یوم النفر است. البته معلوم نیست چه کسی این تفسیر را آورده است. اگر یوم النفر باشد یقینا نفْر دوم مقصود است. ما دو نفْر داریم؛ نفْر اول، روز دوازدهم و نفْر دوم، روز سیزدهم است. پس مقصود نفر دوم است. این در صورتی است که صبح زود بعد از رمی از منا بروند یا حاجی از کسانی باشد که روز دوازدهم نفر کرده و روز سیزدهم را در مکه است. این طور هم معنا ممکن است؛ یعنی برای کسی که نفرش را تا غروب روز دوازدهم انجام داده و روز سیزدهم در مکه است، امکان دارد. لذا آن سنت قطعیه (حرمت روزه در ایام تشریق در منا) نباید تحت هیچ عنوانی زیر پا گذاشته شود. پس برای اینکه روز سیزدهم، شروع روزه باشد، لازم است که روزه قبل (یعنی دوازدهم) از منا به مکه آمده باشد. بعضی یوم الحصبه را روز چهاردهم نیز معنا کردهاند. این صورت واضح تر است. در هرصورت نباید از آن قاعده اصلی و مسلم، دست برداریم.
دو سه روایت داریم که یکی از آنها صحیحه عیص است. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مُتَمَتِّعٍ يَدْخُلُ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ وَ لَيْسَ مَعَهُ هَدْيٌ قَالَ فَلَا يَصُومُ ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ لَا يَوْمَ عَرَفَةَ وَ يَتَسَحَّرُ لَيْلَةَ الْحَصْبَةيُصْبِحُ صَائِماً وَ هُوَ يَوْمُ النَّفْرِ وَ يَصُومُ يَوْمَيْنِ بَعْدَهُ.[7]
در این روایت معنای يوم الحصبة نیامده و شخصی که معلوم نیست چه کسی است، بین دو خط، یوم الحصبة را معنا نموده است.
اولا این تفصیل ثابت نشده و معارض دارد؛ بسیاری فرموده اند: مراد روز چهاردهم است. روز چهاردهم یوم النفر نیست؛ چون دو یوم النفر داریم که روز دوازدهم و سیزدهم است. در روایت هم نیامده که منظور يوم النفر است. پس روایت صحیحه عیص را باید این طور معنا کرده و بگوییم: مراد از یوم الحصبه یا روز چهاردهم است که اهل لغت معنا نموده اند و یا همین معنای ذکر شده در روایت. در فرض اخیر فقها فرمودهاند: باید مراد از آن روز سیزدهم باشد؛ البته این برای کسیست که در منا نمانده و به مکه آمده باشد. اما کسی که روز سیزدهم در منا مانده، حق ندارد روزه بگیرد؛ چون روز سیزدهم از ایام تشریق است و روزه در این ایام در منا جایز نیست. فقها به درستی این طور فرمودهاند.
صحیحه حماد نیز میفرماید: وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ قَالَ عَلِيٌّ ع صِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ قَبْلَ التَّرْوِيَةِ بِيَوْمٍ وَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ وَ يَوْمَ عَرَفَةَ فَمَنْ فَاتَهُ ذَلِكَ فَلْيَتَسَحَّرْ لَيْلَةَ الْحَصْبَةِ يَعْنِي لَيْلَةَ النَّفْرِ وَ يُصْبِحُ صَائِماً وَ يَوْمَيْنِ بَعْدَهُ وَ سَبْعَةً إِذَا رَجَعَ.[8]
بازهم معنای لیلة الحصبه رو بین دو خط گذاشته و معلوم نیست این عبارت را چه کسی اضافه کردهاست. لکن به نظر ما این معنا درست نیست. اگر حاجی در روز سیزدهم منا باشد، حق روزه ندارد؛ چون سنت قطعیه است. لذا در تفسیر لازم است گفته شود که در روز سیزدهم (نفر ثانی) روزه به این شرط ممکن است که حاجی از شب قبل به مکه رفته باشد. پس اگر روز سیزدهم در مکه باشد، روزه اشکالی نخواهد داشت.
دو روایت دیگر در باب 51 داریم که شیخ(ره) آنها را رد نموده است.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشَّابِ عَنْ غِيَاثِ بْنِ كَلُّوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِيهِ أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يَقُولُ مَنْ فَاتَهُ صِيَامُ الثَّلَاثَةِ الْأَيَّامِ الَّتِي فِي الْحَجِّ فَلْيَصُمْهَا أَيَّامَ التَّشْرِيقِ فَإِنَّ ذَلِكَ جَائِزٌ لَهُ.[9]
روایت دیگری هم مثل همین روایت وارد شدهاست که صاحب وسائل(ره) ذیل آن میفرماید: أَقُولُ: ذَكَرَ الشَّيْخُ أَنَّ هَذَيْنِ الْخَبَرَيْنِ شَاذَّانِ مُخَالِفَانِ لِسَائِرِ الْأَخْبَارِ فَلَا يَجُوزُ الْمَصِيرُ إِلَيْهِمَا.[10]
سایر فقها نیز گفتهاند: اینها اخبار شاذی هستند و برای کسی ایام تشریق در مناست، قطعا روزه جایز نیست.
محقق خویی(ره) این مساله را به این صورت در مناسک نیاوردهاست. اما مرحوم امام در مناسک خود به طور واضحتری به عدم جواز روزه در ایام تشریق اشاره دارد.[11] و از این ایام فقط سیزدهم آنهم در فرض حضور شخص در مکه، استثناء شدهاست.
وظیفه کسی که باید بعد از اعمال منا روزه بگیرد ولی فرصت ماندن در مکه ندارداگر کسی که باید یک یا سه روز در مکه بماند و روزه بگیرد از منا به مکه برگشت ولی کاروان به او مهلت نمی دهد چه باید بکند؟
اگر روزه های باقیمانده یک روز است باید یک روز و اگر هیچ روزه نگرفته باید سه روز در مکه روزه بگیرد.
وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مُتَمَتِّعٍ لَمْ يَجِدْ هَدْياً قَالَ يَصُومُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ يَوْماً قَبْلَ التَّرْوِيَةِ وَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ وَ يَوْمَ عَرَفَةَ- قَالَ قُلْتُ: فَإِنْ فَاتَهُ ذَلِكَ قَالَ يَتَسَحَّرُ لَيْلَةَ الْحَصْبَةِ- وَ يَصُومُ ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ يَوْمَيْنِ بَعْدَهُ قُلْتُ فَإِنْ لَمْ يُقِمْ عَلَيْهِ جَمَّالُهُ أَ يَصُومُهَا فِي الطَّرِيقِ (شتربان ها حاضر نیستند منتظرش بمانند) قَالَ إِنْ شَاءَ صَامَهَا فِي الطَّرِيقِ وَ إِنْ شَاءَ إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ.[12] (اگر دلش خواست در راه بگیرد)
این صحیحه شخص را مخیر نموده و میفرماید: یا روزه را در راه بگیرد و یا وقتی به شهر خود بازگشت. سه روز را هم مثل هفت روز بجای آورد. ولی باید این سه روز را به صورت متوالی باشد. البته باید میان سه و هفت روز -یک هفته یا ده روز- فاصله ایجاد شود. به عبارت دیگر حاجی مجاز نیست که همه ده روز را باهم روزه دار باشد؛ چرا که باید صدق عرفی کند که این دو به هم ربطی ندارند.
باید توجه داشت که انجام این روزه در سفر اشکال ندارد؛ زیرا حجاج در ایام حج و وقتی به مکه، منا و عرفات میروند مسافر محسوب میشوند. بنابراین سفر ضرری به روزه این سه روز وارد نمیکند.
اما در مقابلش این نقل، صحیحه عبدالله بن مسکان وجود دارد.
وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ وَ لَمْ يَجِدْ هَدْياً قَالَ يَصُومُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ (کسی که گوسفند ندارد، سه روز روزه بگیرد) قُلْتُ لَهُ أَ فِيهَا أَيَّامُ التَّشْرِيقِ (آیا در ایام تشریق میتواند این روزهها را بگیرد؟) قَالَ لَا وَ لَكِنْ يُقِيمُ بِمَكَّةَ حَتَّى يَصُومَهَا وَ سَبْعَةً إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ(حضرت(ع) میفرماید: نمیتواند و باید بعد از بازگشت از منا در مکه بماند تا روزه این سه روز را بهجا آورد) فَإِنْ لَمْ يُقِمْ عَلَيْهِ أَصْحَابُهُ (در صورتی که اگر اصحابش او را همراهی نکردند) وَ لَمْ يَسْتَطِعِ الْمُقَامَ بِمَكَّةَ فَلْيَصُمْ عَشَرَةَ أَيَّامٍ إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ (حضرت(ع) فرمود: وقتی به شهر خود برگشت ده روز را روزه بگیرد) ثُمَّ ذَكَرَ حَدِيثَ بُدَيْلِ بْنِ وَرْقَاءَ.[13]
سند این روایت بسیار طولانیست. معلوم است که خلطی در آن رخ دادهاست. مرحوم شیخ(ره) در تهذیب، روایت را به ابن مسکان نسبت داده[14] و ظاهراً طریق اول مخدوش است.
روایت ظهور در تعیینیت دارد و حضرت(ع) در اینجا نفرموده "فی الطریق". آن روایت به صراحت قائل به تخییر شد و این یکی ظهور اطلاقی در تعیینیت دارد. امری بر هر چیزی، وقتی تنها باشد، ظهور اطلاقی پیدا میکند که مستند به مقدمات حکمت است. این ظهور در برابر آن تصریح امام(ع) به تخییر است. لذا به مقتضای صحیحه معاویة بن عمار، صحیحه بن مسکان را بر یکی از افراد تخییر حمل کرده و میگوییم: این یکی از دو فرد تخییر است. امر در اینجا تعیینی نیست و شخص مخیر است که روزه را در شهر یا در طریق بهجای آورد.
وجوب تفریق بین سه و هفت روز روزه بدل از هدیالبته چنان که گفته شد، به اقتضای صحیحه علی بن جعفر، لازم است میان سه و هفت روز فاصلهای ایجاد شود. بسیاری از روایات نسبت به صورت روزه هنگام برگشت به شهر ساکتند و نفرموده اند که ده روز را باید چگونه روزهدار بود. اما در صحیحه علی بن جعفر آمده که "یفرق بينهما" و تصریح کرده که بین سه و هفت روز باید فاصله وجود داشته باشد.
محقق خویی(ره) نیز در مناسک فرموده: "و لکن لا یجمع بین الثلاثة و السبعة"؛[15] میان آن دو نباید جمع شود. ما هم در تعلیقه کلام ایشان نوشتهایم "لصحیحة علی بن جعفر".
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْعَلَوِيِّ عَنِ الْعَمْرَكِيِّ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ صَوْمِ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ أَ يَصُومُهَا مُتَوَالِيَةً أَوْ يُفَرِّقُ بَيْنَهَا قَالَ يَصُومُ الثَّلَاثَةَ أَيَّامٍ لَا يُفَرِّقُ بَيْنَهَا وَ السَّبْعَةَ لَا يُفَرِّقُ بَيْنَهَا وَ لَا يَجْمَعُ بَيْنَ السَّبْعَةِ وَ الثَّلَاثَةِ جَمِيعاً.[16]
میفرماید: باید سه روز را متوالی و هفت روز را هم باهم بگیرد. ولی میان سه و هفت روز جمع نباید کرد.
صاحب وسائل(ره) در ادامه این روایت می فرماید: "وَ رَوَاهُ عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ مِثْلَهُ"؛ قطعاً این روایت، صحیح است.
عدم اتیان روزه سه روز تا ماه محرمفان لم يصم الثلاثة حتى أهلّ هلال محرّم سقط الصوم و تعيّن الهدي للسنة القادمة.[17]
گفته شد که روزه ها باید در ماه ذی الحجه انجام شوند. اما در صورتی که حاجی نتواند آنها را در ماه ذی الحجه و حتی تا فرارسیدن ماه محرم بهجا آورد، روزه ساقط شده و بر او لازم میشود که در ماه ذی الحجه سال بعد هدیی را ذبح نماید.