درس خارج فقه استاد موسوی جزایری
97/12/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : بیتوته و زمان وقوف در مشعر/ وقوف در مزدلفه/اعمال حج تمتع/کتاب الحج؛
کلام حول بیتوته و اقامت شب تا طلوع فجر در مشعر الحرام بود. البته هنگام طلوع فجر نیز باید تجدید نیت کرده و با نیت تقرب برای حَجةالاسلام تا طلوع آفتاب در آنجا وقوف نمود.
بعضی از علما بیتوته شب را واجب دانستهاند و بعضی دیگر قائل به احتیاط شدهاند. البته قول مشهور احتیاط است. محقق خویی(ره) میفرماید: "و ان کان لم یثبت وجوبها"[1] این جمله احتیاط مستحب را افاده میکند.
ادله وجوب بیتوتهدلیل وجوب بیتوته، صحیحه حلبی بود که با مراجعه به اصل روایت معلوم شد که استنباط وجوب بهخاطر تقطیع بوده و روایت بدون تقطیع دلالت بر استحباب دارد. پس ما قائل به احتیاط و وجوب نشده و به استناد صحیحه حلبی قائل به استحباب هستیم.
دو روایت دیگر هم وجود دارد که به بررسیشان میپردازیم.
1. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ (ظاهرا محمد بن اسماعیل بن بزیع است.) عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ (روایت در غایت صحت است.) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَصْبِحْ عَلَى طُهْرٍ(طلوع فجر که شد، با طهارت باش) بَعْدَ مَا تُصَلِّي الْفَجْرَ (بعد از اقامه نماز صبح) فَقِفْ إِنْ شِئْتَ قَرِيباً مِنَ الْجَبَلِ وَ إِنْ شِئْتَ حَيْثُ شِئْتَ...[2] (در مشعر نزدیک کوه و یا هرجای دیگر که مایل بودی وقوف کن.)
برای وجوب بیتوته به این روایت استدلال شده است. گفتهاند: در این روایت، "اصبح علی طهر" آمده که نشان میدهد این شخص، شب در مشعر الحرام بوده است. البته جواب واضح است. این روایت بر حضور در مشعر کمی قبل از صبح دلالت دارد تا شخص با طهارت صبح کند. لذا بر بیتوته از اوائل شب دلالت نمیکند.
اما روایت دیگر، روایت عبدالحمید بن ابی الدیلم است.
2. وَ عَنْ أَبِيهِ (کلینی(ره) از علی بن ابراهیم و او از پدرش ابراهیم بن هاشم نقل نمودهاست.) عَنْ سَعْدٍ (سعد ابن عبدالله الاشعری کسی است که ابراهیم بن هاشم از او نقل کرده است.) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيه (محمد بن خالد) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ وَ عَبْدِ الْكَرِيمِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ أَبِي الدَّيْلَمِ (سند ضعیف است؛ زیرا عبدالحمید بن ابی الدیلم توثیق ندارد.
همچنین در سند این روایت نام محمد بن سنان آمده که او نیز محل کلام است. محقق خویی(ره) او را رد و مرحوم حکیم تایید کردهاند. این رد و تایید به خاطر جهات مضعفه و جهات محسنهای است که او دارد. ما قبلاً به تبعیت از سیدنا الاستاذ او را تضعیف کردیم. ولی بعد با کمی دقت بیشتر دیدیم که ادله در مورد ایشان متعارض بوده و انصافا او جای توثیقی هم دارد.)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُمِّيَ الْأَبْطَحُ أَبْطَحَ (ابطح به معنی درهایست که مسیل آب باشد و با بارش باران آب در آن جریان یابد. به پیامبر(ص) نیز ابطحی میگویند. بطحاء مکه، وادیی در آنجاست. وادی در زمان فارسی به دره ترجمه شده. اما معنای آن دره گود و عمیق نیست؛ بلکه زمینی مسطح و ممتد با شیب کمی حدوداً نیم یا یک متر است که آب از آن عبور میکند. ابطح وسط شهر مکه بوده و انتهایش به مسجد الحرام ختم میشد.
پیامبر اکرم را مکی، مدنی، ابطحی، هاشمی و تهامی نیز میگویند. تهامی یعنی از زمین تهامه. حجاز منطقهای به نام تهامه و منطقه دیگری به نام نجد دارد. اینها همه از خصائص رسول خدا(ص) هستند. پیامبر(ص) از تهامه بوده ولی مرکز و محل اصلی شیطان، نجد بوده و در روایات چنین وارد شده که محل زاد و ولد او آنجاست.)
لِأَنَّ آدَمَ ع أُمِرَ أَنْ يَبْتَطِحَ فِي بَطْحَاءِ جَمْعٍ (جُمَع همان مشعرالحرام است.) فَتَبَطَّحَ حَتَّى انْفَجَرَ الصُّبْحُ ثُمَّ أُمِرَ أَنْ يَصْعَدَ جَبَلَ جَمْعٍ- وَ أَمَرَهُ إِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَنْ يَعْتَرِفَ بِذَنْبِهِ فَفَعَلَ ذَلِكَ فَأَرْسَلَ اللَّهُ نَاراً مِنَ السَّمَاءِ فَقَبَضَتْ قُرْبَانَ آدَمَ.[3] (روایت دارد که خدا به حضرت آدم(ع) امر کرد که بر قفا بخوابد؛ به این حالت، "انبطاح" میگویند که ابطح از همین گرفته شده است. لذا کلمه "یبتطح" که در متن آمده، اشتباه و اصل آن انبطاح است که در منبع هم چنین وارد شده. حضرت آدم(ع) بعد از آن امر، دراز کشید و به پشت خوابید تا اینکه فجر طلوع کرد. بعد از آن خداوند به ایشان امر کرد تا به بالای کوه مشعر رفته و بعد از طلوع فجر تا طلوع آفتاب آنجا بماند. وقتی آفتاب درآمد، امر شد که به گناه خود اعتراف و توبه کند تا توبهاش پذیرفته شود.)
از این روایت برداشت می شود که انبطاح حضرت آدم(ع) از سر شب بوده است. لذا میگویند: بیتوته شبانه در مشعرالحرام کار صحیح و واجبی است. وقتی جدمان این کار را انجام داده، ما نیز باید چنین کنیم.
شیخ بهایی(ره) در شعری می فرماید:
در این شعر شیخ بهایی(ره) به خود خطاب کرده است.
بطحاء مشعر از بابت انبطاح حضرت آدم(ع) است، نه از بابت نام آن وادی. انبطاح اشاره به تکلیف حضرت آدم(ع) به دراز کشیدن به پشت از شب تا صبح دارد.
لکن اولاً؛ سند روایت ضعیف است و ثانیا؛ در این روایت اشاره نشده که ایشان برای حج و شب عید اضحی این کار را انجام داده است. حاصل اینکه این روایت به دلائل عدیده مردود بوده و قابل استدلال نیست.
وجوب وقوف در مزدلفه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عیدمسألة ۳۷۳: يجب الوقوف في المزدلفة من طلوع فجر يوم العيد إلى طلوع الشمس، لكن الركن منه هو الوقوف في الجملة، فإذا وقف مقداراً ما بين الطلوعين و لم يقف الباقي و لو متعمداً صح حجّه و إن ارتكب محرماً[4] .
مطلب دیگر راجع به اصل وقوف از طلوع فجر تا طلوع آفتاب در مشعر است.
حاجی پس از طلوع فجر نیز باید تجدید نیت کرده و بگوید: "اللهم انی تقربا الیک و طلبا لمرضاتک اقف فی المشعر الحرام لاجل اداء الواجب من حجة الاسلام من بدء طلوع الفجر الی طلوع الشمس".
این وقوف رکن بوده و شکی در آن نیست. حتی اگر حاجی عرفات را درک نکند ولی به مشعر برسد، حجش صحیح است. وقوف در مشعر از طلوع فجر تا طلوع آفتاب واجب است. اما رکن وقوف در مشعر مقداری از این زمان مثلا به اندازه دو یا پنج دقیقه است. وقوف به اندازه رکن برای تصحیح حج کافیست. حتی اگر کسی عمداً مقدار واجب وقوف را انجام ندهد، هرچند با ترک واجب معصیت کرده، ولی با درک مقدار رکن، حجش صحیح است.