درس خارج فقه استاد موسوی جزایری
97/10/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائلی در سعی/سعی/اعمال عمره تمتع/کتاب الحج؛
تقدیم سعی بر طوافمسألة ۳۳۳: محل السعي إنما هو بعد الطّواف و صلاته فلو قدّمه على الطّواف أو على صلاته وجبت عليه الإعادة بعدهما، و قد تقدّم حكم من نسي الطّواف و تذكره بعد سعيه.[1]
محل سعی بعد از انجام طواف و نماز آن است. روایاتی بر این مطلب دلالت داند. از جمله این روایات، روایات بیانیه هستند که کیفیت حج رسول الله (ص) را بیان کردهاند. علاوه بر آن، حکم، متسالم علیه و سیره مسلمین است.
نیت در سعیمسألة ۳۳۴: يعتبر في السعي النية بأن يأتي به عن العمرة إن كان في العمرة و عن الحج إن كان في الحج قاصداً به القربة إلى اللّٰه تعالى.[2]
با توجه به عبادیت سعی، این عمل نیاز به نیت دارد. در سعی دو گونه نیت معتبر است. یکی قصد قربت که در هر امر عبادی معتبر است و دیگری قصد تعیین؛ چرا که سعی، تنها در عمره تمتع نبوده و در حج و همچنین عمره مفرده معتبر است و لذا در نیت باید معین شود که سعی برای چیست.
ابتدا و انتهای سعیمسألة ۳۳۵: يبدأ بالسعي من أول جزء من الصفا، ثم يذهب بعد ذلك إلى المروة، و هذا يعدّ شوطاً واحداً، ثم يبدأ من المروة راجعاً إلى الصفا إلى أن يصل إليه فيكون الإياب شوطاً آخر، و هكذا يصنع إلى أن يختم السعي بالشوط السابع في المروة[3] .
سعی از صفا شروع میشود و به مروه ختم میشود. وقتی شروع سعی از صفا باشد، خود به خود پایانش در مروه خواهد بود. ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ﴾[4]
این ترتیب در روایات آمده و سیره مستمره است. اما دلیل این حکم از صحیحه معاویة بن عمار نیز استنباط میشود.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي سَمَّاكٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام (حضرت(ع) در این حدیث مستحبات را ذکر کرده و در آخر حدیث میفرماید:) قَالَ: ... تَبْدَأُ بِالصَّفَا وَ تَخْتِمُ بِالْمَرْوَةِ ثُمَّ قَصِّرْ الْحَدِيثَ[5] . (بعد از آن، ناخنها را کوتاه کن.)
اعتبار موالات در سعیو الأحوط لزوماً اعتبار الموالاة بأن لا يكون فصل معتدّ به بين الأشواط.[6]
یکی از مباحث شرطیت موالات عرفیه در سعی است.
بعضی گفتهاند: موالات در سعی شرط نیست. بعضی هم قائل به قول مشهور شدهاند. بعضی دیگر نیز بر عدم اعتبار موالات ادعای اجماع کردهاند. محقق خویی(ره) این اجماع را به مستند نراقی(ره) نسبت داده است.
ادلهای برای لزوم و عدم لزوم موالات در سعی اقامه شده و که ما هر دو دسته را بررسی خواهیم کرد تا بتوانیم به نتیجه برسیم.
ادله عدم شرطیت موالات1. بنا بر بعض روایات اگر کسی در اثنای سعی نقص طواف خود را به خاطر آورد، باید محل خود را علامت گذاشته و قبل از ادامه سعی، اول طواف را اتمام کند. سپس باید از همان محل علامت، سعی را ادامه داده و تمام کند.
بنا براین، فاصله میان اشواط سعی موجب اشکال نیست. لذا میگویند: در اتیان سعی موالات شرطیت ندارد.
2. "منها: ما ورد في من نسي صلاة الطّواف و شرع في السعي «أنه يعيّن مكانه ثم يتمه»."[7] و[8]
بعضی روایات گفتهاند: اگر کسی نماز طواف را فراموش کرد و در حین سعی متوجه شد، باید ابتدا نماز طواف را خوانده و بعد از آن از همان محل قطع سعی، آن را ادامه دهد. در این حال لازم نیست، شروع سعی از ابتدا باشد.
3. "و منها: ما دل على قطع السعي إذا دخل وقت الفريضة أثناءه." [9] و [10]
روایات متعددی در باب هجدهم از ابواب سعی وارد شده دال بر اینکه اگر حین سعی، نماز جماعت ظهر بر پا شد، باید همه افرادی که در مسعی هستند، اقتدا کرده و نماز بخوانند. پس از نماز نیز باید سعی را از همان نقطه ادامه دهد.
معتبره یحیی الازرق؛ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَزْرَقِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَدْخُلُ فِي السَّعْيِ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَيَسْعَى ثَلَاثَةَ أَشْوَاطٍ أَوْ أَرْبَعَةً ثُمَّ يَلْقَاهُ الصَّدِيقُ لَهُ فَيَدْعُوهُ إِلَى الْحَاجَةِ أَوْ إِلَى الطَّعَامِ قَالَ إِنْ أَجَابَهُ فَلَا بَأْسَ.[11]
در این روایت حضرت به کسی که در شوط سوم یا چهارم بوده و دوستی با او کاری داشته یا او را به خوردن غذا دعوت کرده، اجازه داد تا سعی را ترک کند.
جواب دلائل عدم شرطیت موالاتهر یک از روایات مذکور در مورد منشئی خاص است. مثلا یکی درباره وقوع نماز جماعت هنگام سعی و دیگری درباره کسی است که متذکر نقص عملِ قبلی شده. اما دلیل صحت اتمام سعی بعد از انجام عمل قبل، نسیان است. لذا تنها در این موارد میتوان قائل به عدم لزوم موالات شد.
لکن کلام در جاییست که ترک موالات بدون دلیل است.
بنا بر اطلاق روایت اخیر، موالات عرفی، شرطیتی ندارند. موالات عرفی با ایجاد، دو یا سه دقیقه، فاصله زائل میشوند. پس مورد روایت، بالاتر از موالات عرفی است و در آن شرطیتی برای موالات عرفیه در نظر گرفته نشده.
اما این روایت، منشئی شرعی را ذکر نکرده. قطع سعی همچون قطع نماز حرام نیست. حضرتعلیهالسلام هم، در این روایت تنها اجازه برای ترک داده و نفرمود: سعی در این حال صحیح و ادامه آن لازم است.
لذا میگوییم: هرچند در این روایت بحثی از لزوم ابتدا نشده؛ لکن ما این نکته را از ادله ثبوت شرطیت موالات استنباط میکنیم. پس اجازه حضرت(ع) به قطع سعی منافاتی با ادله دال بر شرطیت موالات ندارد.
استدلال صاحب مستند(ره) و پاسخ آنو العمدة ما استدل به صاحب المستند (قدس سره) و هو إطلاق ما دلّ على وجوب السعي، فإن مقتضاه لزوم الإتيان بسبعة أشواط، و أمّا الموالاة فلا يستفاد منه[12] .
صاحب مستند(ره) طرفدار عدم شرطیت موالات در سعی است. ایشان استدلالی اضافه بر آنچه بیان شد، آورده است.
میفرماید: دلیل، تنها وجوبِ سعی را برگردن ما گذاشته است. در آیه شریفه آمده ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ...﴾.[13] این دلیل چیزی دال بر شرطیت موالات نیست.[14] موالات عرفیه شرطی زائد بر اصل عمل است و خود نیاز به دلیل دارد.
ما در پاسخ میگوییم: اولاً موالات از موارد مختلفی استنباط میشود. ثانیا ذوق عرفی و عرف متشرعه، سعی را عمل واحدی دانسته و لذا نمیشود کسی صبح یک شوط برود و بعد از ظهر شوط دیگر به آن اضافه کند و همینطور فردا هم شوطی دیگر انجام دهد. در این صورت مسلماً صدق عرفی وحدت عمل وجود ندارد. سعی، در نظر عرف مجموعه واحدیست که باهم به طور متوالی باید انجام شود. طواف و نماز نیز همین طور هستند.
همچنین در روایات قرائن شرعیهای نیز دال بر موالات وجود دارد.
فاصل غیر مخل حین سعیمحقق خویی(ره) می فرماید: نعم لا يضر الفصل اليسير بمقدار شرب ماء، أو قضاء الحاجة أو ملاقاة صديق و نحو ذلك[15] .
چون این موالات عرفیند و با دقت عقلیه سنجیده نمیشوند. لذا اگر میان اشواط سعی فاصل کوتاهی واقع شود، مخل نخواهد بود. این توالی و تتابع، به صدق عرفیست. لهذا اگر مکلف حین سعی به دلیل طولانی بودن آن -که هر شوط مسافتی در حدود 420 متر دارد- کمی استراحت کرده و آب بخورد یا با کسی حرف بزند، با وجود صدق عرفی سعی، مختل نخواهد شد.
اما اجماعی منقول صاحب مستند(ره)، واقعیتی ندارد.[16] محقق خویی(ره) هم به صورت کبروی اجماعات را رد کرده و میفرماید: این اجماعات، مدرکی بوده و کاشف از قول معصوم نیستند. و هم در اینجا ما اجماع و اتفاق علما را نداریم؛ چون اصلاً متعرض این مبحث نشدهاند. لذا اساساً صغرای اجماع هم مخدوش است.
عمده استدلال این بحث، فهم عرفی و مرتکز متشرعه است. قرائنی هم وجود دارد که بعدا به آنها خواهیم پرداخت.
شروع از مروهمسألة ۳۳۶: لو بدأ بالمروة قبل الصفا، فان كان في شوطه الأوّل ألغاه و شرع من الصفا، و إن كان بعده ألغى ما بيده و استأنف السعي من الأول[17] .
یکی از مباحث سعی، شروع از صفا است. لذا اگر مکلفی به هر دلیلی سعی را از مروه شروع کند، سعیش باطل خواهد شد. لهذا اگر مثلا نصف شوط یا یک شوطِ تمام و یا بیش از آن را از مروه رفته باشد، همان مقدار باطل خواهد بود. پس باید آنچه آمده را رها کرده و دوباره از صفا با قصد و نیت جدید، سعی را شروع نماید.
در این حال اگر دو شوط رفته، هر دو شوط باطل خواهند بود؛ زیرا شروع او از سعی نبوده و تا زمانی که این سعی ادامه داشته باشد، باطل خواهد بود.
البته بنا بر احتمالی که بعضی از علما ذکر کردهاند، اگر سعی از مروه شروع شود، شوط اول که از مروه به صفاست، باطل بوده، ولی شوط دوم که از صفا به مروه میرود صحیح خواهد بود. لذا این شوط، اولین شوط سعی حساب میشود.
اما بنا بر ظاهر صحاح معاویة بن عمار، چنین سعیی تا آخر باطل است.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ (سند مبارکیست.) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ بَدَأَ بِالْمَرْوَةِ قَبْلَ الصَّفَا، فَلْيَطْرَحْ مَا سَعَى وَ يَبْدَأُ بِالصَّفَا قَبْلَ الْمَرْوَةِ.[18]
عبارت "فلیطرح ما سعی" به این معناست که اگر از مروه شروع کند، هر چه انجام داده باطل خواهد شد و باید همه را طرح نماید. صحیحه دیگری که صفوان و فضاله نقل کردهاند نیز چنین است.
صحیحه سوم باب را ابن ابی عمیر از معاویة نقل نموده است. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ إِنْ بَدَأَ بِالْمَرْوَةِ فَلْيَطْرَحْ وَ يَبْدَأُ بِالصَّفَا.[19]
معنای همه این روایات بطلان تمام اشواطیست که از مروه شروع شدهاند.