< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

97/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وجوب،شرائط و محل سعی/سعی/اعمال عمره تمتع/کتاب الحج؛

سعی؛ چهارمین واجبِ عمره تمتع

بحث ما در طواف و نماز طواف تمام شد. عمل واجب بعد از این دو سعی است.

در آیه شریفه می‌فرماید: ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ﴾[1]

"السّعي و هو الرابع من واجبات عمرة التمتّع (در عمره تمتع ابتدا احرام و بعد از آن به ترتیب، طواف، نماز طواف و سعی انجام می‌شود.) و هو أيضاً من الأركان (معنای رکن در حج با رکن در نماز طواف‌ متفاوت است. ترک سهوی و عمدی ارکان در نماز، مبطل آن است. اما در حج تنها ترک عمدی، سبب بطلان می‌شود. ممیز غیر رکن از رکن در حج این است که حتی ترک عمدی غیر رکن، مبطل نبوده و بر مکلف قضای آن لازم است.) فلو تركه عمداً بطل حجه (قبلاً گفتیم: ترک سعی -اگر از اعمال عمره باشد- زمانی محقق می‌شود که مکلف به مقدار واجب وقوف در عرفات نرسد.) سواء في ذلك العلم بالحكم و الجهل به(در ترک سعی، میان جاهل و عالم فرقی نیست.) و يعتبر فيه قصد القربة (با توجه به عبادیت سعی (کل حج عبادت است)، قصد قربت در آن معتبر است. لکن بسیاری از امور، همچون ستر عورت، طهارت از حدث و خبث در سعی واجب نیستند.) و لا يعتبر فيه ستر العورة و لا الطّهارة من الحدث أو الخبث، و الأولى رعاية الطّهارة فيه" (بهتر و بلکه مستحب است شخص، در سعی با طهارت باشد؛ البته سعی بدون طهارت هم صحیح است.)

دلائل وجوب سعی

‌ما اصل وجوب سعی را به مقتصای روایات بیانیه[2] ثابت می‌کنیم.

‌"‌و منها: الأخبار الدالة على أن السعي فريضة كصحيحة معاوية بن عمار"[3] و[4]

‌"‌و منها: الروايات الدالة على أن نقصان السعي أو زيادته يوجب الإعادة"[5] و[6]

بعضی از روایات کم و زیاد شدن سعی را موجب اعاده دانسته‌ و به این شکل، دلالت بر وجوب دارند.

"و منها: ما ورد من أن من بدأ بالمروة قبل الصفا أعاد سعيه"[7] و[8]

‌شروع سعی از مروه، مبطل آن است و چنین سعیی باید اعاده شود. این بیان نیز دال بر وجوب سعی است؛ چراکه در صورت عدم وجوب، اعاده نیز لازم نبود.

‌"و منها: ما دل على أن من ترك سعيه متعمداً أعاد حجّه"[9] و[10]

دسته دیگری از ‌روایت بیانیه می‌فرمایند: اگر کسی عمدا سعی را به جا نیاورد، حجش باطل است. از این بیان معلوم می‌شود که سعی از واجب رکنی بوده و ترک آن موجب بطلان حج است.

‌محقق خویی(ره) می‌فرماید: روایات مختلفی در این زمینه داریم. اما بالاتر از همه این است که سعی در شرع مقدس اسلام، ثابت و از اجزاء حج و عمره است. وقتی عملی مرکب و ذات اجزاء باشد، عدم اتیان یک جزء، به مثابه عدم اتیان کل عمل است؛ چون "المرکب ینتفی بانتفاء جزئه"[11] .

آن‌چه نیازمند دلیل است صحت حج است. اما بطلانش مطابق مقتضای قاعده بوده و نیاز به دلیل ندارد.

پس اصل جزئیت سعی از مسلمات شرع است. در آیه شریف نیز می‌فرماید:﴿ان الصافا و المروة من شعائر الله﴾[12] ؛ عنوان شعائر الله، مربوط به اعمال حج است. بنابراین ما از حکم وضعی که در روایات آمده، انتزاعِ حکمی تکلیفی می‌نماییم.

اموری که در سعی اعتبار ندارند

و لا يعتبر فيه ستر العورة (گفتیم: چیزهایی هستند در سعی شرطیت ندارند. از جمله آن‌ها ستر عورت است.)، فلو سعى عارياً و لو عامداً صح سعيه و حجه لعدم الدليل على اعتباره فيه (دلیلی بر اعتبار ستر عورت نداریم.) خلافاً للطواف المعتبر فيه ستر العورة كما تقدم[13] .

بنابراین اگر مکلف در مسعی تنها باشد و کسی او را نبیند، جایز است که سعی را بدون ستر عورت انجام دهد. همچنین طواف با حال عریان، موجب اجتماع امر و نهی نمی‌شود؛ چراکه عمل سعی ارتباطی با دیدن دیگری ندارد. اگر او بدن برهنه خود را در معرض دید دیگران قرار دهد و موجب نظر دیگران به او شود، حتی اگر سعی هم نکند، عمل حرامی را مرتکب شده‌است.

كما لا تعتبر فيه الطهارة من الخبث و الحدث الأصغر و الأكبر.أمّا طهارة بدنه أو لباسه فلا ينبغي الشك في عدم اعتبارها و لم يرد أيّ دليل على اعتبارها. نعم ذكرها جماعة من الأصحاب. [14]

‌اما در تفسیر ﴿فلا جناح علیه﴾[15] آمده که این هدیه خداست و "هدیة الله لا ترد".

‌طهارت بدن و لباس نیز در سعی شرط نیست؛ یعنی سعی با لباس و بدن نجس نیز صحیح است. همچنین طهارت از حدث و با وضو بودن، لازم نیست.

‌و أمّا الطهارة من الحدث فقد ورد في صحيحة معاوية عدم اعتبار الطهارة في جميع المناسك إلّا الطّواف و كذلك في صحيحة رفاعة و خبر يحيى الأزرق[16] .

‌برای عدم شرطیت طهارت در سعی، ‌دو یا سه روایت ذکر شده که صحیحه معاویه بن عمار یکی از آن‌هاست.[17] این صحیحه هیچ یک از اعمال حج را مشروط به طهارت نمی‌داند؛ مگر طواف و نماز آن، که باید با وضو باشند. اما در سعی، رمی جمرات، وقوف در عرفات، وقوف در مشعر، حلق الراس و ذبح طهارت لازم نیست.

روایات شرطیت طهارت در سعی

اما در مقابل روایات مذکور، روایات دیگری ظهور در شرطیت طهارت دارند.

اولین روایت دال بر استحباب طهارت در سعی است.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ يَحْيَى الْأَزْرَقِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع رَجُلٌ سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ- فَسَعَى ثَلَاثَةَ أَشْوَاطٍ أَوْ أَرْبَعَةً ثُمَّ بَالَ ثُمَّ أَتَمَّ سَعْيَهُ بِغَيْرِ وُضُوءٍ فَقَالَ لَا بَأْسَ وَ لَوْ أَتَمَّ مَنَاسِكَهُ بِوُضُوءٍ لَكَانَ أَحَبَّ إِلَيَّ. [18]

در این روایت حضرت در مورد مردی که اثنای انجام سعی(شوط سوم یا چهارم)، بول کرده و ادامه سعی را بدون وضو انجام داد، می‌فرماید: سعی او صحیح است؛ لکن سعی با وضو برای من محبوب تر است. این بیان امام‌علیه‌السلام حاکی از استحباب با وضو بودن در سعی است.

اما روایات دیگر بر لزوم طهارت دلالت دارند.

"وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ قَالَ: قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع لَا تَطُوفُ وَ لَا تَسْعَى إِلَّا بِوُضُوءٍ"[19]

"لا تطوف"، نهی نبوده و نفی است؛ چراکه لای نهی جازم بوده و بود باید می فرمود:"لا تطف". پس "لا" در این‌جا برای نفی است. اما از آن اراده نهی شده است. به بیان دیگر خبریست که در انشاء استعمال گشته‌است.

‌صحیحه علی بن جعفر؛ "عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَصْلُحُ أَنْ يَقْضِيَ شَيْئاً مِنَ الْمَنَاسِكِ وَ هُوَ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ قَالَ لَا يَصْلُحُ إِلَّا عَلَى وُضُوءٍ"[20] .

جمع بین روایات

روایاتی ذکر شد که دال بر استحباب طهارت بود. یک روایت هم بر عدم لزوم طهارت در اعمال حج -بجز طواف و نماز طواف- دلالت داشت. روایت دیگری هم فرمود: همه اعمال حج باید با طهارت باشند. در روایت دیگری گفته شد که سعی با طهارت نزد امام‌علیه‌السلام محبوب‌تر است.

در جمع این روایات می‌گوییم: روایت اخیر، شاهد جمع است؛ یعنی باید نهی در روایاتی ناهیه را بر کراهت حمل نمود و روایات آمره را استحبابی دانست. پس حتی شخص جنب هم می‌تواند سعی را انجام دهد.

روایت می‌فرماید: "لَا يَصْلُحُ إِلَّا عَلَى وُضُوءٍ"[21] . هرچند روایت ظهور در وجوب دارد، لکن به قرینه صحیحه معاویة‌بن‌عمار[22] که فرمود طهارت شرط نیست، باید از ظهور روایت رفع ید کرده و آن را بر خلاف ظاهر حمل نمود. این روایت نص نبوده و منظور از آن، انحصار کمال در سعی با طهارت است.

محل سعی

مسألة ۳۳۳: محل السعي إنما هو بعد الطّواف و صلاته فلو قدّمه على الطّواف أو على صلاته وجبت عليه الإعادة بعدهما، و قد تقدّم حكم من نسي الطّواف و تذكره بعد سعيه[23] .

سعی بعد از نماز طواف، چهارمین عمل است. ‌قبلا گفتیم: رعایت این ترتیب واجب است. لذا اگر شخصی با علم و عمد و یا جهل به حکم، ترتیب را خراب و سعی را بر طواف، مقدم نماید، سعیش صحیح نخواهد بود؛ بنابراین باید بعد از طواف، سعی را اعاده کند.

لکن صحیح است که سعی در صورت نسيان بعدا قضا شود. چنان‌که قبلاً نیز بیان شد، در صورت نسیان، ترتیب ساقط شده و هر وقت مکلف متذکر شود، باید عمل را تدارک نماید.


[2] ‌روایات بیانیه روایاتی هستند که بیان کننده کیفیت حج از پیامبر اکرم(ص) بوده و از سایر ائمهعلیهم‌السلام صادر نشده‌اند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo