< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

96/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی ادله امکنه قطع تلبیه/مسائلی درتلبیه/کیفیت احرام/احرام/اعمال عمره تمتع/کتاب الحج؛

در این جلسه درباره استدلالات چهار مساله‌ای که در جلسه پیش گذشت بحث می‌کنیم.

ادله مکان قطع تلبیه در عمره تمتع

اولین تلبیه که بوسیله آن احرام منعقد می‌شود، واجب است؛ اما تکرار آن تا حدودی که در صور مختلف تعیین شده استحباب است. حدودی که برای قطع تلبیه ذکر شده، موارد مختلفی دارد.

در عمره تمتع قطع تلبیه، هنگام مشاهده خانه‌های مکه قدیمی است؛ نه اینکه داخل شود. از همان دور که خانه ها را می‌بیند، باید تلبیه را قطع کند.

اما ادله این صورت:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ (تا اینجا صحیح است) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ(این طریق دیگری است که اگر صحیح باشد یا نه، ضرری نمی‌رساند؛ چون طریق اول صحیح بود. محمد بن اسماعیل بندقی نیسابوری، از مشایخ کلینی و ان شاء الله خوب است؛ هرچند درباره ایشان بحث است و توثیق صریحی ندارد. وقتی می‌گوید: عن محمد بن اسماعیل یعنی کلینی هم از علی بن ابراهیم نقل کرده‌است و هم از محمد بن اسماعیل) عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً (هردو طریق از) عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ (این روایت صحیحه است) قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذَا دَخَلْتَ مَكَّةَ وَ أَنْتَ مُتَمَتِّعٌ فَنَظَرْتَ إِلَى بُيُوتِ مَكَّةَ فَاقْطَعِ التَّلْبِيَةَ وَ حَدُّ بُيُوتِ مَكَّةَ الَّتِي كَانَتْ قَبْلَ الْيَوْمِ (حضرت(ع) تصریح کرده‌اند به قبل الیوم یعنی سابق) عَقَبَةُالْمَدَنِيِّين َ(گردنه‌ایست که به اسم اهل مدینه نام‌گذاری شده‌است.) فَإِنَّ النَّاسَ قَدْ أَحْدَثُوا بِمَكَّةَ مَا لَمْ يَكُنْ فَاقْطَعِ التَّلْبِيَةَ (وقتی خانه‌های قدیمی را دیدی تلبیه را قطع کن و کاری به خانه های جدید نداشته باش) وَ عَلَيْكَ بِالتَّكْبِيرِ وَ التَّهْلِيلِ وَ التَّحْمِيدِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَا اسْتَطَعْتَ.[1] (ذکر بگو ولی باید تلبیه را قطع کنی).

وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي سَمَّالٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ نَحْوَهُ. این هم طریق دیگری است.

و منها: وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْمُتَمَتِّعِ مَتَى يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ قَالَ إِذَا نَظَرَ إِلَى عِرَاشِ مَكَّةَ عَقَبَةَ ذِي طُوًى قُلْتُ بُيُوتُ مَكَّةَ قَالَ نَعَمْ.[2]

ما نمی‌دانیم "عقبه ذی‌طوی" کجاست؛ ولی راوی سوال کرده که همان خانه های مکه است؟ حضرت فرمود: بله. لذا میزان همان است. یعنی وقتی نگاه به بیوت مکه افتاد، باید تلبیه قطع شود. با توجه به روایت سابق، نیز می‌گوییم: بیوت مکه یعنی بیوت مکه قدیمی. این دو روایت، بر مدعا دلالت دارند.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ أَيْنَ يُمْسِكُ الْمُتَمَتِّعُ عَنِ التَّلْبِيَةِ فَقَالَ إِذَا دَخَلَ الْبُيُوتَ بُيُوتَ مَكَّةَ لَا بُيُوتَ الْأَبْطَحِ.[3]

صحیح زراره کمی با دو روایت قبل، متفاوت است. تفاوت در این است که در آن روایات گفته بود که هنگامی که خانه ها را ببیند. در روایات پیش ملاک محل رویت خانه ها بود که تقریبا فاصله یک کیلومتری آنهاست، اما این روایت می‌فرماید: تلبیه را با ورود به خانه‌های مکه، قطع کن.

حل تعارض بین دو دسته روایت توسط محقق خویی(ره)

این تعارض را محقق خویی حل نموده که به نظر ما نیز، راه حل مناسبی است. ایشان می‌فرماید: میزان، همان رویت خانه های قدیمی است؛ ولی منظور از دخول در بیوتی که در روایت اخیر آمده، بیوت جدیدند که با بیوت قدیمی فاصله داشته و به طور متعارف از همان بیوت جدید، بیوت قدیمی را می‌بیند. پس این روایت با روایات قبلی تعارضی پیدا نمی‌کند.[4]

البته در زمان امام صادق(ع)، خانه های جدیدی، موجود بود. چرا که ایشان فرمودند: "ان الناس قد احدثوا...". این بناهای جدید بیش از چیزیست که در زمان بنی امیه به مکه و مدینه اضافه شد. زیرا در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) که اواخر حکومت بنی امیه بود، به تبع فتوحاتی که صورت گرفت و درآمدی که اضافه شد، شهر ها نیز بسیار توسعه پیدا کردند. البته بعد از آن نیز این توسعه بیش‌تر شد. پس دخول در بیوت مستحدثه موضوعیت نداشته و باید بیوت قدیمی رؤیت شوند. روایت ضعیف السندی هم هست که مضمون دیگری دارد که کاری به آن نداریم.

اما روایت صحیحه دیگری از معاویه بن عمار آمده که میزان را دخول در حرم قرار داده‌است.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي سَمَّالٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ إِنْ كُنْتَ مُعْتَمِراً فَاقْطَعِ التَّلْبِيَةَ إِذَا دَخَلْتَ الْحَرَمَ.[5]

از حرم تا مشاهده بیوت مکه فاصله زیاد است. جمع این روایت با آن‌چه گفتیم، به این صورت است که چون این روایت می‌فرماید: "اذا کنت معتمرا" و نفرموده: "معتمرا بعمرة التمتع"، دو روایت، مطلق و مقید شده و به کمک روایاتی که در خصوص عمره تمتعند، این روایت را تقیید زده و بر عمره مفرده حمل می‌کنیم. در عمره مفرده، میزان قطع تلبیه، دخول در حرم است و این مطلب هم در این روایت آمده‌است.

تذکر این نکته لازم است که ظاهرً قطع عزیمت عزیمت و منهی عنه است.

ادله مکان قطع تلبیه در عمره مفرده از خارج حرم

المسألة الثّانية: أن من اعتمر عمرة مفردة إذا جاء من خارج الحرم يقطع التلبية عند دخول الحرم، و يدل عليه جملة من الأخبار.[6]

حرم، از خود مکه شروع شده و تا شعاعی از اطرف مکه ادامه پیدا می‌کند.

می‌فرماید: در عمره مفرده، وقتی کسی می‌خواهد که خارج از حرم -یعنی منطقه حل- و مسجد تنعیم یا جعرانه یا حدیبیه محرم شود، از همان‌جا برای عقد احرام، تلبیه می‌گوید. اگر عمره‌اش مستحب است، تلبیه گفتن مستحب و اگر عمره او واجب است، تلبیه او نیز واجب خواهد بود. مسجد تنعیم خارج از حرم است، ولی فاصله زیادی با حرم ندارد. لذا به آن ادنی الحل نیز می‌گوید. یکی از مکان‌های احرام هیمن ادنی الحل است.

اگر شخص از مسجد تنعیم محرم شد، مستحب است که تلبیه را تا وقتی که وارد حرم شود، تکرار کند. فاصله مسجد تنعیم تا ابتدای حرم، بسیارکم است و با دو سه بار که تلبیه گفتن، تمام می‌شود. البته این مورد مربوط کسی نیست که از مدینه محرم می‌شود.

این مساله می‌فرماید: اگر در حل، مثلا در مسجد تنعیم که حدود ۲۰0 متر از حرم فاصله دارد، باشد، انتهای تلبیه با وارد شدن به حرم است. به نظر محقق خویی، اگر کسی روی مرز حرم محرم شد، یعنی جایی که تا پایش را آن طرف گذاشت، داخل در حرم می‌شود، حکم متفاوتی دارد.

دلیل این مطلب چند روایت است.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي سَمَّالٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ إِنْ كُنْتَ مُعْتَمِراً فَاقْطَعِ التَّلْبِيَةَ إِذَا دَخَلْتَ الْحَرَمَ.[7]

معتمر همان طور که قبلا گفتیم یعنی معتمر به عمره مفرده.

این روایت می‌گوید: اگر قبلا بیرون از حرم بوده و محرم شده و به مرز حرم رسیدی، بایدتلبیه را قطع کنی.

این مطلب روشن است و اصحاب به آن، فتوا داده‌اند.

اما بحث در روایاتیست که ظاهراً تعارض دارند.

روایات متعارض

اولین روایت، روایت یونس است که میزان را مشاهده بیوت مکه قرار داده؛ لکن این روایت به دلیل وجود محسن بن احمد در سند، ضعیف است.

روایتِ معارض دوم، صحیحه فضیل بن یسار است:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قُلْتُ دَخَلْتُ بِعُمْرَةٍ فَأَيْنَ أَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ قَالَ حِيَالَ الْعَقَبَةِ عَقَبَةِ الْمَدِينِينَ. فَقُلْتُ أَيْنَ عَقَبَةُ الْمَدِينِينَ؟ قَالَ بِحِيَالِ الْقَصَّارِينَ.[8]

قصارین یعنی رخت شورها. که در زبان فارسی به آن گازِر می‌گویند. الآن نمی‌دانیم که این محل، کجاست. لکن مکان عقبه مدنیین معلوم است. چون در روایت دیگر آمده که همان جایی است که انسان بیوت مکه قدیمی را می‌بیند.

این روایت عقبه مدنیین را میزان قرار داده که جلوتر از حرم است. حل تعارص نیز از این طریق حمل مطلق بر مقید است. در این روایت آمده "دخلت بعمرة" و نگفته که منظور از عمره، مفرده یا تمتع؛ پس این رایت مطلق است. البته مطلبی که در این روایت ذکر شده با عمره تمتع تناسب دارد ولذا با استفاده از قرائن قبلی، این روایت بر عمره تمتع حمل می‌شود.

و منها صحیح البزنطی:

عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الرَّجُلِ يَعْتَمِرُ عُمْرَةَ الْمُحَرَّمِ (ظاهراً در ماه محرم عمره‌ای انجام داده‌است) مِنْ أَيْنَ يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ قَالَ(امام رضا(ع) فرمودند:) كَانَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) مِنْ قَوْلِهِ يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ إِذَا نَظَرَ إِلَى بُيُوتِ مَكَّةَ.[9]

توجیهاتی که در روایات قبل آوردیم را نمی‌توانیم در اینجا ذکر کنیم؛ زیرا عمره ماه محرم یقیناً عمره مفرده بوده و عمره تمتع در این ماه ممکن نیست. از طرف دیگر حضرت فرمودند: میزان را دیدن بیوت مکه قرار دهد؛ حال آنکه گفتیم: میزان در عمره مفرده، دخول در حرم است.

حل تعارض صحیحه بزنطی توسط محقق خویی(ره) و رد آن

محقق خویی(ره) توجیهی نموده‌است که ما آن را نپسندیدیم. ایشان بین اینکه انعقاد احرام، در حل و با فاصله از حرم و بین انعقاد احرام، بر مرز حرم تفصیلی داده‌ و می‌فرماید: صحیحه بزنطی که میزان را بیوت مکه قرار داده‌است، در فرض آن است که وقوع احرام روی مرز حرم باشد. در این صورت اگر شخص پایش را در حرم بگذارد، دیگر نباید تلبیه را تکرار کند؛ چون با کمترین حرکتی وارد حرم می‌شود. در این صورت نهایت تلبیه، نگاه به بیوت مکه است. اما در صورت دیگر که احرام داخل در حل بوده و تا حرم فاصله داشته، نهایت تلبیه دخول در حرم است.[10]

ایشان این تفصیل را به این روایات مستند کرده و می‌فرماید: صحیحه بزنطی صورت دوم را می‌گوید. لکن می‌گوییم: در این روایت نیامده که شخص سر مرز حرم، تلبیه گفته‌است؛ همچنین صحیحه معاویه بن عمار فرمود: "ان کنت معتمرا فاقطع التلبیه". در این روایت هم ندارد که احرام از کجا بوده‌است. هر تفصیلی نیاز به قرینه دارد. لکن تفصیل سیدنا الاستاذ(ره)، قرینه درستی ندارد. فلذا ما این تفصیل را نمی‌پسندیم.

نظر استاد در حل تعارض صحیحه بزنطی

به نظر ما بهتر است بین این دو دسته روایت، به جای جمع موضوعی، جمع حکمی نماییم. به این صورت که روایتی که میزان را بر دخول در حرم قرار داده و فرمود: در آنجا قطع تلبیه کند، بر عدم ترتب ثواب بر قطع تلبیه حمل شود؛ یعنی در این فرض هرچند تلبیه حرام نیست، لکن لغو است.

اما روایاتی که قطع تلبیه را ناظر به دیدن بیوت مکه قدیمی دانستند، حمل بر عزیمت نموده و بگوییم: در این فرض گفتن تلبیه حرام است. پس ما دو نوع قطع تلبیه داریم.

قرینه ما بر این حمل عبارتست از اینکه قطع تلبیه عزیمت است و قدر متیقن از عزیمتِ قطع تلبیه، آخرین مکان است نه اولین مکان؛ چون معقول نیست که مکان اول، قدر متیقن از عزیمت باشد و مکان بعد عزیمت نباشد. پس اولین مکان را بر عدم ثواب و لغو بودنِ گفتنِ تلبیه، حمل می‌کنیم.

در نتیجه امر به قطع تلبیه در هنگام ورود به حرم، امری ارشادی و امر به قطع تلبیه در هنگام نظر به بیوت مکه قدیم، امری مولوی و عزیمت است؛ لذا اگر محرم در این حال تلبیه بگوید، کار حرامی انجام داده‌است. این خود قرینه می‌شود بر عزیمت نبودن امر اول. مثل امری که ظهور در وجوب دارد ولی آن را بر استحباب حمل می‌کنیم. هرچند این جمع خلاف ظاهر است، لکن حمل غلط نبوده و صحیح است.

ظهور اولیه، بر وجوب بود ولی با قرینه، آن را بر استحباب حمل کردیم؛ این اشکالی ندارد. همچنین ظهور اولیِ نهی که در حرمت است، را می‌توان با قرینه بر چیزی دیگر حمل کرد. در ما نحن فیه نیز حمل مورد بر ارشاد به لغویت و عدم ترتب ثواب، استعمال غلطی نیست؛ بلکه حملی صحیح و عرفی است. لکن این حمل نیاز به قرینه دارد.

اگر ابتدای حرم از ابتدای مکه، فاصله داشته باشد، اینکه مکه جدید یا قدیم را ملاک قرار دهیم تفاوتی نمی‌کند؛ به جهت اینکه اول حرم با مکه -چه مکه قدیم و چه مکه جدید- چند کیلومتر فاصله دارد. البته سابق این طور بود. لکن الان که فاصله‌ای ندارند، باید بگوییم: در این مساله، مکه قدیم میزان است.

در صحیحه معاویه بن عمار، میزان، نظر به مکه قدیم -یعنی مسجد جن- است. اما روایت دیگر میزان را دخول در حرم بیان کرده که با علائمی مشخص است.

ادله مکان قطع تلبیه در اقسام مختلف حج

روایات متعدد بر استحباب احرام با تلبیه از مسجد الحرام در روز ترویه دلالت دارند. همچنین این روایات بر استحباب تکرار تلبیه در شب و صبح عرفه تا ظهر نیز دلالت می‌کنند. در اذان ظهر روز عرفه که حاجی وقوف واجب در عرفات را نیت می‌کند، باید تلبیه قطع شود. درباره این حکم، روایات متعددی هست، که سیدنا الاستاد(ره) آن‌ها را معتبر می‌داند. این روایات درباب ۴۴ از ابواب احرام آمده‌اند.

۱- مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ(محل اشکال است) عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: الْحَاجُّ يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ يَوْمَ عَرَفَةَ زَوَالَ الشَّمْسِ (ظهر شرعی).[11]

۲- وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ (روایت صحیحه است) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَطَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص التَّلْبِيَةَ حِينَ زَاغَتِ الشَّمْسُ (ای زالت الشمس) يَوْمَ عَرَفَةَ...[12]

اما اینکه ما مساله سوم را بررسی نکردیم به این دلیل است که این مساله مترتب بر تفصیلی است که محقق خویی(ره) بیان کرده و ما آن را نپذیرفتیم.


[3] وسائل الشیعة، الشیخ حر العاملی، ج12، ص390، ابواب الاحرام، باب43، ح7، ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo