< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

95/02/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قاعده احسان/ قواعد فقهیه

مدرک قاعده احسان

حکم عقل

بنای عقلا

اجماع

استناد به آیه شریفه (ما علی المحسنین من سبیل)92-توبه

همانطور که بیان شد مدرک این قاعده اولا حکم عقل و بنای عقلاست. بنای عقلا این است که انسان محسن را مورد مؤاخذه قرار نمی دهند. در کنار این ها اجماع فقها را هم داریم. علاوه بر این فقها به این ایه شریفه (ما علی المحسنین من سبیل) 92-توبه هم استناد کرده اند.

لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَ لاَ عَلَى الْمَرْضَى وَ لاَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿91﴾[1] وَ لاَ عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلاَّ يَجِدُوا مَا يُنْفِقُونَ ﴿92﴾[2] إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَ هُمْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿93﴾[3]

خداوند متعال در آیه شریفه می فرماید: محسنین کسانی هستند که ضعیف هستند و قدرت جهاد نداشته یا ابزاری برای جهاد ندارند و یا توشه ای برای سفر ندارند.

مقصود از این عبارت که (سبیلی بر محسنین نیست) این است که عذاب اخروی ندارند. یعنی معصیتی نکرده اند تا مستحق عذاب باشند. اما اغنیایی که از جهاد معرض بودند مستحق عذاب هستند. لکن بحث ما در مورد ضمان و عذاب دنیوی است و این آیه شامل ضمان دنیوی نمی باشد.

برخی جواب داده اند که این آیه اطلاق دارد و شامل عذاب دنیوی نیز می باشد. (ما علی المحسنین من سبیل) نکره در سیاق نفی است و افاده عموم می کند.

لذا بنائ عقلا و حکم عقل و اجماع فقها هم بر همین مطلب دلالت دارند. البته این اجماع، اجماعی تعبدی و کاشف از قول معصوم نیست. لکن این احتمال که همه علما با هم اشتباه کرده باشند نیز مردود است. پس حتما دلیل معتبری نزد آنها بوده که همه بر یک فتوا متفق شده اند.

موارد تطبیق قاعده

مورد اول: اگر کشتی در حال غرق شدن بود و به دستور نا خدای کشتی، افرادی، قسمتی از اموال مسافرین را به دریا انداختند تا مانع غرق شدن کشتی شوند آن افراد با توجه به قاعده احسان ضامن نخواهند بود. چرا که با این کار جان دیگران را از غرق شدن نجات می دهند.

مورد دوم: اگر کسی برای حفظ مالی که به امانت در نزد اوست کاری کند که موجب تلف آن مال شود، ضامن نیست زیرا وی قصد احسان داشته. البته به شرط آن که عمل او مصداق افراط و تفریط نباشد.

مورد سوم: اگر شخصی در حال غرق شدن بود و مردم برای نجات جان او موجب آن شوند که بعض اموال غریق را آب با خود ببرد افرادی که برای نجات او رفنه اند ضامن نیستند. به این دلیل که این افراد قصد احسان داشته اند.

مورد چهارم: اگر انبار کسی آتش گرفت و ما برای خاموش کردن آتش مجبور شویم مقداری از اموال او را تخریب کنیم ضامن نخواهیم بود زیرا اگر این کار را نمی کردیم تمام انبار او می سوخت.

مورد پنجم: اگر لباس های شسته همسایه بواسطه باد در خیابان افتاد و ما برای اینکه لباس ها را از تلف حفظ کنیم، آن ها را نزد خود نگه داشتیم لکن نزد ما خسارتی بر آن ها وارد شد، در چنین فرضی ما ضامن نیستیم و این عدم ضمانت نیز به دلیل قاعده احسان است.

از همین مقوله کارهایی عقلایی است که ولی صغیر یا قیم ایتام از مال آن صغیر یا یتیم در جهت مصلحت آنها انجام می دهند که اگر در ضمن آن اتفاقی برای آن مال افتاد ولی و قیم ضامن نیستند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo