< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

94/11/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قاعده «علی الید»/قواعد فقهیه

تنبیه دوم:

گاهی عین تالف قیمی است، در این صورت، واجب پرداخت قیمت است. فرض دیگر لزوم پر داخت قیمت در جایی است که تالف مثلی باشد لکن پرداخت مثل متعذر گردد. در این حالت نیز واجب پرداخت قیمت است.

البته باید توجه داشت که از همان ابتدا نمی گوییم: باید قیمت تالف رد شود. زیرا گاهی مثل در زمان حال وجود ندارد، لکن در آینده نزدیک مثلا یک ساعت یا یک روز یا یک ماه بعد پرداخت آن ممکن خواهد شد. مثلا کالایی که الان در بازار نیست لکن در ماه آینده مجددا تولید می شود. گاهی نیز در یک سال آینده احتمال دارد که مثل تالف به وجود آید. اینها همه مصادیق مختلف موجود نبودن مثل است. آیا در همه این مصادیق می توان گفت که مثل تعذر دارد؟

در پاسخ گفته اند: ابتدا باید سراغ صاحب حق رفت. اگر صاحب حق مطالبه قیمت کرد و در اخذ آن عجله داشت. ما نیز در توضیح شرایط برای او گفتیم: مثل تالف الان وجود ندارد لکن مثلاً تا هفته یا ماه آینده می توانیم آن را تهییه کنیم، اما او نیز راضی به دریافت قیمت شد. در این فرض در رد قیمت اشکالی نیست.

فرض دیگر این است که صاحب حق عجله ای در مطالبه ندارد و مثل نیز مرجو الحصول بوده، یا علم به تحقق آن در آینده داریم؛ در این فرض رضایت صاحب حق به تاخیر کافی است.

صورتی دیگر آن است که شخص بگوید: حکم شرعی هرچه باشد من هم همان را قبول دارم. در این فرض فقها بین مستقبل قریب و مستقبل بعید قائل به تفصیل شده اند. مثلاً اگر تالف فرشی دستباف بود که مثل آن در بازار پیدا نمی شود، یعنی قطع به عدم حصول آن داریم، تعذر مثل صادق بوده و منتقل به قیمت می شود. اما اگر احتمال حصول مثل وجود داشت دو فرض مطح است: یا مثل در مستقبل قریب محقق خواهد شد و یا در مستقبل بعید. فقها فرموده اند: اگر احتمال حصول در مستقبل قریب باشد، باید صبر کرد و مثل را تحویل مالک داد. اما اگر احتمال حصول در مستقبل بعید بود، از مصادیق تعذر است و واجب است قیمت تالف را پرداخت نمود.

تنبیه سوم:

اگر تالف قیمی بود و نه مثلی، بر شخص لازم است که چه قیمتی را بپردازد؟ قیمت یوم الغصب یا قیمت یوم التلف یا قیمت یوم الاداء.

مثلا اگر قیمت تالف در روزی که غصب شد یک میلیون تومان بود و بعد از مدتی که در دست ما بود و تلف شد قیمت به دو میلیون تومان رسید و تلف شد و بعد از گذشت مدتی که از تلف، قصد تادیه حق مالک را کردیم لکن در آن روز قیمت سه میلیون تومان شده بود. پرداخت کدام قیمت بر ما لازم است؟ یوم الغصب، یوم التلف و یا یوم الاداء.

مقتضای قاعده

در بحث مقتضای قیمت رد گفته شده: قاعده قیمت یوم الاداء است. چرا که بنا بر صریح روایت نبوی (علی الید ما اخذت حتی تؤدیه) طبق این روایت وقتی ما چیزی را تلف کردیم، آن شیء بر ذمه ما خواهد بود تا زمانی که خودش یا بدلش را اداء کنیم. پس همچنان بر ذمه ما می ماند تا روزی که بخواهیم پول را بدهیم و بریء الذمه گردیم. پس باید قیمت یوم الاداء را داد. چون روز افراغ ذمه همان روز است. اگر در آن روز، خود عین موجود بود همان را می دادیم و حال که عین موجود نیست، عین تبدیل به قیمت می شود و لذا لازم است، قیمت یوم الاداء را پرداخت کنیم.

طرح یک شبهه

شبهه ای اینجا مطرح شده است. گفته اند: وجوب پرداخت عین تازمانی است که عین وجود داشته باشد و وقتی تلف شد، دیگر رد غیر مقدور می شود و نمی توانیم آن را باز گردانیم. به دلیل اینکه (حتی تؤدیه) یعنی خود عین را برگرداند. حال باید دید که در چه روزی تکلیف بجای عین به قیمت تعلق گرفت؟ بنا بر اینکه تالف قیمی است، گفته اند: تعلق تکلیف به قیمت در یوم التلف بوده. پس ملاک، قیمت یوم التلف است.

پاسخ محقق خویی

ایشان می فرماید: این مسئله که تکلیف از عین به قیمت تعلق گرفته یک حکم تکلیفی است و حکم تکلیفی با اداء العین ساقط می شود. چرا که عین موجود نیست و ما عاجز از تحویل آن هستیم. اما اشتغال ذمه به همان شیء یک حکم وضعی است ولو اینکه خود آن عین موجود نباشد.

پس ذمه ما نسبت به خود تالف مشغول است و این حکمی وضعیست. اشکالی هم ندارد که ذمه مشغول چیزی باشد که وجود ندارد. آنچه که اشکال دارد وجوب تلکیفی رد العین است در حالی که عین موجود نباشد. لذا این حکم تکلیفی ساقط می شود؛ چرا که حکم تکلیفی مشروط به قدرت است ولی آن حکم وضعی ساقط نخواهد شد، زیرا مشروط به قدرت نیست. لذا حضرت فرمود: (علی الید ما اخذت حتی تؤدیه) تا کی بر ذمه می ماند؟ تا روزی که پرداخت گردد. حکم به اشتغال ذمه نسبت به تالف نیز هیچ اشکال عقلی ندارد. بنابراین ملاک قیمت یوم الاداء خواهد بود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo