< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

94/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : بانکداری اسلامی / عقود بانکی / اجاره / شروط عوضین
المساله الثانیه : لو تلفت العین المستاجره قبل القبض او بعد القبض بسیر
شکل اول
المساله الثانیه : لو تلفت العین المستاجره قبل القبض او بعد القبض بسیر بطلت الاجاره من راسها
اگر عین مستاجره قبل از اینکه مستاجر آن را قبض کند یا بعد از مدت کوتاهی که تحویل مستاجر داده شد تلف شود عقد اجاره از اساس باطل میگردد . زیرا در این مدت کمی که مال در دست مستاجر بوده فرصتی برای انتفاع از منافع آن عین نداشته و این بدین معناست که آن عین اصلا منفعتی برای مستاجر نداشته و از آن جایی که قوام عقد اجاره بر وجود منافع است لذا حکم به بطلان این عقد اجاره میکنیم زیرا اجاره یعنی تملیک المنافع و وقتی عین تلف شده باشد دیگر منفعتی جهت تملیک الی الغیر وجود ندارد .
به بیان دیگر خداوند متعال از همان ابتدا علم به تلف عین و عدم وجود منافع داشته ولی برای ما هم اکنون مشخص گردیده لذا عقد اجاره از همان ابتدا باطل بوده است .
شکل دوم
و اما لو تلفت فی الاثناء بطلت بالنسبه الی بقیه المده
اگر عین در اثناء مدت اجاره تلف شود عقد اجاره به نسبت مدت باقی مانده از عقد اجاره باطل میشود زیرا عقد اجاره بحسب زمان انحلالی است یعنی درآناتی از زمان که منفعت بوده اجاره صحیح است ودر ان مقدار از زمان که منفعت نبوده باطل است. مثل بیع مایملک به همراه ما لایملک زیرا بیع به نسبت عوضین انحلالی است لذا میگفتیم عقد بیع به نسبت ما یملک صحیح و به نسبت ما لایملک باطل است .
فتبطل من حین التلف
عقد اجاره از زمان تلف عین باطل میگردد ولی خیار تبعض الصفقه برای مستاجر محفوظ است و میتواند با عدم استفاده از خیار اجاره را قبول کند و اجاره بهای معین شده برای مدتی که عین در دست او بوده را بپردازد و نیز میتواند با اعمال این خیار عغد اجاره را از اساس باطل کند و وقتی عقد اجاره باطل شد دیگر اجره المسمی بر ذمه مستاجر نیست و فقط بازاء مدتی که از عین منتفع بوده اجره المثل می پردازد .
فسخ در اثناء مدت بواسطه باقی خیارات
و مثله کل ما لو حصل الفسخ فی اثناء المده باحد اسبابه
حکم فسخ در اثناء مدت بواسطه باقی خیارات نیز همچنین است یعنی اگر در اثناء مدت متوجه شد که عین معیوب است و بواسطه خیار عیب اجاره را فسخ کرد به نسبت ایامی گه از عین مستاجره منتفع بوده اجرت المثل میپردازد.
حکم تلف بعض عین مستاجره
اگر بعض از عین مستاجره تلف شود مثلا خانه ای چهار اتاق داشته و دو اتاق آن تلف شده باشد به نسبت میزات تلف از اجرت المثل کسر میگردد مثلا اگر اگر نصف عین تلف شده باشد نصف اجرت المثل کسر میگردد.
مرحوم سید خویی در این مسئله یک خیار را استثناء کرده و آن خیار شرط است . یعنی شرط شده باشد که یکی از طرفین یا هردو خیار فسخ داشته باشد . فرض کنیم اگر کسی که خیار شرط دارد در اثناء قصد ابطال معامله را کرد معامله به نسبت زمان سابق از فسخ صحیح است و اجرت المسمی بر ذمه ذوالخیار است .بر خلاف ما که گفتیم اجرت المسمی به اجرت المثل تبدیل میشود . دلیل ایشان هم این است که در این خیار ظهور عرفی بر صحت عقد داریم . یعنی ایشان میفرمایند معامله من راسه باطل نمیگردد بلکه من حیت اعمال الخیار باطل میگردد .
ما شاهدی بر وجود این ارتکاز عقلایی پیدا نکردیم و اثباتش مشکل است زیرا انچه جمیع فقها بر ان اتفاق دارند خلاف این حرف است . اعلام میفرمایند عقد امری وحدانی و بسیط است یا همه اش صحیح است یا همه اش باطل اینکه بگوییم مقداری از عقد که پیش از فسخ بوده صحیح و مقداری از ان که بعد از فسخ است باطل است حرف صحیحی نیست و خلاف اجماع فقهاست . لذا احتیاط در مسئله خوب است .
المسئله الثالثه : اذا آجر دابه کلیه و دفع فردا منها فتلف لا تنفسخ الإجارة
قال رحمه الله فی العروه : اذا آجر دابهً کلیهً و دفع فردا ًمنها فتلف لا تنفسخ الإجارة
شخصی تعدادی دابه دارد که در در اوصاف به هم شباهت دارند و نزدیک هستند و یکی از انها را لا علی التعیین اجاره میدهد به شکل کلی فی المعین . مثلا بگوید یکی از اینهارا به تو اجاره میدهم . این اجاره صحیح است ولی اگر اوصافشان اختلاف فاحش داشت باید معین گردد . حال اگر آن دابه ای را که تحویل مشتری داده تلف شود یا معیوب شود اجاره باطل نمیگردد زیرا اجاره بر این شخص معین از دابه که تلف شده (تلف به واسطه افراط و تفریط مستاجر نبوده) واقع نشده بود لذا بر موجر واجب است دابه دیگری تحویل مستاجر بدهد . ولی اگر همه ان دواب تلف شدند اجارا باطل میشود . مادامی که یکی از انها زنده باشد اجاره صحیح است .
اما اگر به شکل کلی فی الذمه باشد واجب است اوصافش را مشخص کنند . مثلا شخصی کارش اینست که برای دیگران خانه پیدا میکند و اجاره میدهد . واجب است که ابتدا اوصاف خانه ای را که میخواهد اجاره بدهد مشخص کند و بعد از آن بر ذمه اوست که آن خانه را در عالم واقع پیدا کند و تحویل مستاجر بدهد . حال اگر این خانه ای که بر ذمه او بوده به تلف سماوی از بین برود بر او واجب است خانه دیگری پیدا کند . والسلام علیکم و رحمه الله .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo