< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

93/12/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : بانکداری اسلامی/ مزارعه / فروعات باب عقد مساقات
ضرورت تعیین زمان در عقد مساقات
گفتیم برای اجتناب از غرر لازم است مدت عقد مشخص گردد؛ البته در صورتی که اراده دوام معامله شود این شرط لازم نخواهد بود. مثلا گفته شود که این باغ در دست عامل باشد و در آن زندگی کند و تا مدتی که در آن است امر آبیاری درختان به عهده وی باشد. در این صورت غرر و جهالت منفی، وجود نخواهد داشت تا مفسد عقد باشد. این امر را سیدنا الاستاد از عقد رسول اکرم صلی الله علیه و آله با اهل خیبر استظهار نموده اند که در آن نبی اکرم صلی الله علیه و آله باغ ها و بستان های خیبر را در اختیار اهالی آنها قرار داد و مدتی معین ننمود. البته در بعضی از روایات آمده که ایشان، برای خود خیار فسخ این عقد را نیز قرار داد تا در زمانی که اراده فسخ معامله نموده آن را فسخ نماید. از همین شرط نیز بدست می آید که عقد برای مدت محدودی نبوده و علی الدوام منعقد گشته بود.
همچنین می توان عقد را محدود به یک سال کرد لکن تاریخ مشخص نشود بلکه نهایت آن سال را زمان رسیدن ثمر درخت قرار داد. مثلا بگوید: این باغ را برای آبیاری در اختیارت می گذارم تا زمانی که میوه ها برای رسیدن آماده شوند. چرا که در این زمان کار عامل به پایان می رسد.
بررسی وجوه محتمل برای بستن عقد مساقات
در اعمالی که باغ به آن ها نیاز دارد صوری وجود است. یکی آبیاری از ابتدای ظهور میوه تا زمان رسیدن و چیدن آن، کار دیگر آبیاری در بعضی از مراحل مثل آنجا که عقد مساقات بعد گذشتن مدتی از ظهور میوه منعقد گردد که در این صورت آبیاری محدود به بعض مدت خواهد شد، صورت دیگر جایی است که باغ مطلقا نیاز به آبیاری نداشته باشد، کما اینکه در سنواتی که بارش زیاد است اینگونه است و یا در بعضی از درختان مثل نخل که بعد از گذشت چند سال نیاز به آبیاری نخواهند داشت؛ چرا که ریشه های این درختان رشد کرده و آب را از منابع زیر زمینی جذب خواهند کرد. در فرض اخیر گاهی باغ نیاز به بعضی از اعمال دارد که این نیز خود چند صورت خواهد داشت؛ زیرا باغ گاهی نیازمند اعمال اعماری است که در ازدیاد و کیفیت ثمره موثر خواهد بود و گاهی نیازمند نگهبان برای حفظ میوه ها از سرقت می باشند. گاهی نیز باغ در مرحله چیدن میوه ها نیازمند عامل است.
صورت اول که فرض عقد بر آبیاری و قبل از ظهور میوه ها بسته می شد و در تمام مراحل رشد میوه عامل باید به آبیاری درخت می پرداخت، قدر متیقن مساله است و اشکالی به آن وارد نخواهد بود.
صورت دیگر فرض بستن عقد بعد از ظهور ثمره است که به تبع آن آبیاری برای قسمتی از مراحل رشد میوه خواهد بود. این صورت نیز صحیح است؛ چرا که این فرض نیز داخل در اطلاق صحیحه می باشد. يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ يُعْطِي الرَّجُلَ أَرْضَهُ- وَ فِيهَا رمان أَوْ نَخْلٌ أَوْ فَاكِهَةٌ- وَ يَقُولُ اسْقِ هَذَا مِنَ الْمَاءِ وَ اعْمُرْهُ- وَ لَكَ نِصْفُ مَا أُخْرِجَ قَالَ لَا بَأْسَ.[1] اطلاق این صحیحه همانگونه که عقدِ قبل از ظهور ثمر را شامل می شود، شامل عقد بعد از ظهور ثمر نیز هست.
صورت سوم جایی است که باغ نیاز مند اعمال اعماری است و نیازی به آبیاری ندارد. مثلا نیاز به کود دادن و شخم زدن و دیگر اعمالی که موجب ازدیاد کمی و کیفی ثمر خواهند شد دارد. این فرض نیز داخل در اطلاق دلیل است.
عدم صدق مساقات بر درختانی که نیاز به آبیاری ندارند
سید یزدی نیز در کتاب عروه متعرض این فرض شده و فرموده اند: «لا بأس بالمعاملة على أشجار لا تحتاج إلى السقي لاستغنائها بماء السماء أو لمصّ أُصولها من رطوبات الأرض و إن احتاجت إلى إعمال أُخر و لا يضرّ عدم صدق المساقاة حينئذٍ فإنّ هذه اللفظة لم يرد في خبر من الأخبار و إنّما هي من اصطلاح العلماء، و هذا التعبير منهم مبنيٌّ على الغالب»[2]یعنی در صورتی که درختان نیاز به آبیاری نداشته باشند، صحیح است که گفته شود مساقات صادق نیست. ایشان می فرمایند: عنوان مساقات در ادله و اخبار وارد نشده و اصطلاحی است که علماء آن را جعل نموده اند. لذا مراد از مساقات در خصوص آبیاری نیست بلکه این اصطلاح شامل همه اعمالی که موثر در اعمار و آباد کردن باغ نیز هست، می باشد.
محقق نائینی تعلقه ای به فرمایش سید یزدی دارند، ایشان می فرمایند: «الأحوط أن يكون بعقد الصلح أو الاشتراط في ضمن عقده.» همچنین مرحوم خوانساری و اصفهانی فرموده اند: «فيه إشكال والاحتياط فيه لا يترك». [3]لکن علمان یعنی سیدنا الاعظم و سیدنا الاستاد با این قول سید یزدی موافقت نموده اند.
توجیه عجیب ماتن
نکته ای که برای ما نظر عجیب به نظر می رسد، توجیه ماتن است که فرمود: لفظ مساقات در اخبار وارد نشده و این اصطلاح مجعول علما و مبنی بر غالب است. چرا که در صحیحه یعقوب ابن شعیب عنوان سقی موجود است. اما اگر مقصود خود لفظ مساقات باشد، می گوییم: هیچکدام از عناوین عقود، عینا در روایات نیامده بلکه اسامی عقود از دلیل صحت آن در روایات اخذ شده و آن چیزی در روایت موجود است نفس عمل است که متعاقدین به آن متعهد می شوند؛ مثلا گفته شده: «الصلح جائز بین الناس»[4]بر همین اساس این عقد به صلح نامگذاری شده.


عنوان اعمار، مصحح عقد موارد مذکور
در نهایت اگر باغ محتاج اموری غیر آبیاری بود و نیازی به آبیاری نداشت، به نظر محقق خویی و کثیری از علما با عنوان اعمار امکان عقد مساقات برای اعمار آن وجود ندارد؛ زیرا مذکور در روایت عنوان سقی است و عقد سقی لازم است و با انتفاء آن عقد مساقات صادق نخواهد بود باید به عقد دیگری مثل صلح متوسل شد.
عده دیگری از علما از جهت آنکه در روایت کلمه «واعمره» بر «اسقی» عطف شده، فرموده اند که هدف اصلی اعمار باغ است و سقی وسیله و مقدمه ای برای نیل به این هدف و بدلیل اظهر المصادیق بودن ذکر گشته؛ شاهد این مطلب آن است که در این صورت باید معامله بر خصوص سقی باطل باشد، لکن اجماع بر صحت عقدی وجود دارد که تنها بر آبیاری درختان بسته شده باشد و عنوان اعمار در عقد ذکر نشده باشد. همچنین به فتوای اکثر علما همچون سید یزدی و محقق خویی و سیدناالاعظم و مرحوم گلپایگانی اگر معامله بر خصوص اعمار باشد نیز معامله صحیح است.
محقق خویی عقد اعمار بر درخت نخل را به عنوان شاهد بر این مطلب ذکر می کند و می فرماید: پیامبر اعظم همین عقد را با اهل خیبر بست در حالی که اکثر درختان آنجا درخت نخل بود که بعد از گذشت چند سال نیاز به آبیاری ندارد چرا که ریشه های آن آب را از زمین جذب می کند.
در نهایت اگر باغ نیازمند اموری بود که مربوط به اعمار آن می شدند و احتیاجی به آبیاری نداشت، برای بستن عقد کافی خواهد بود؛ لکن در هر صورت توسل به عقد صلح موافق احتیاط است.
اما در صورتی که باغ محتاج به اموری باشد که تاثیری در ازدیاد محصول و کیفت ندارند؛ مثل حراست و حفظ باغ از سرقت محصول و یا کارگر برای چیدن محصول، عقد اعمار جایز نخواهد بود. وصلی الله علی محمد و آله

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo