< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

93/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکمت تحریم ربا /تحریم ربا
حکمت تحریم ربا
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ عِلَّةِ تَحْرِيمِ الرِّبَا- فَقَالَ إِنَّهُ لَوْ كَانَ الرِّبَا حَلَالًا- لَتَرَكَ النَّاسُ التِّجَارَاتِ وَ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ- فَحَرَّمَ اللَّهُ الرِّبَا لِتَنْفِرَ النَّاسُ مِنَ الْحَرَامِ إِلَى الْحَلَالِ- وَ إِلَى التِّجَارَاتِ مِنَ الْبَيْعِ وَ الشِّرَاءِ- فَيَبْقَى ذَلِكَ بَيْنَهُمْ فِي الْقَرْضِ[1]
یکی از حکمت های حرمت ربا آن است که در صورت حلیت اخذ ربا مردم صناعات و حِرَف خود را ترک می کردند و دیگر کسی به پرورش حیوانات و مزرعه داری و کشاورزی و ماهی گیری سایر حرف نمی پرداخت، چرا که همه این حِرَف همراه با زحمت هستند و در صورتی که مردم می توانستند تحصیل مال بدون زحمت کنند، دیگر زحمت و سختی این کار ها را به خود نمی دادند. حیات از حرکت می ایستاد و مجاری آن بسته می شد. بنا بر این خداوند تعالی این از مردم را از ابتلا به این مانع منع نمود.
در روایت در حکمت تحریم ربا آمده:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع كَتَبَ إِلَيْهِ فِيمَا كَتَبَ- مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ- وَ عِلَّةُ تَحْرِيمِ الرِّبَا لِمَا نَهَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ- وَ لِمَا فِيهِ مِنْ فَسَادِ الْأَمْوَالِ ... وَ تَلَفِ الْأَمْوَالِ وَ رَغْبَةِ النَّاسِ فِي الرِّبْحِ وَ تَرْكِهِمُ الْقَرْضَ وَ الْقَرْضُ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ وَ لِمَا فِي ذَلِكَ مِنَ الْفَسَادِ وَ الظُّلْمِ وَ فَنَاءِ الْأَمْوَالِ. [2]
فساد و ظلمی که در روایت به آن اشاره شده به این دلیل است که معمولا کسی که به دنبال قرض گرفتن مالی می رود، محتاج است و در این حال هر چه که به وی تحمیل شود از زیاده و شروط دیگر مجبور به قبول آن است. لذا ربای متعارف در ازمنه جاهلی به اضعاف بوده و به همین دلیل در آیه شریفه آمده «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً»[3]یعنی عوض مثل قرض، چندین برابر آن را اخذ می نمودند. و این ظلمی آشکار در قبال استیصال مردم بود.
شبهه اختصاص ربا به صورت ربای جاهلی
بعضی از اعلام اهل سنت مثل محمد رشید رضا که شاگرد محمد عبده که وی نیز از کبار علما و مفسرین و محققین و همچنین دوست و همراه سید جمال الدین اسد آبادی در فعالیتهای جهادی می باشد. اما محمد رشید رضا در صفا و خلوص مثل استاد نمی باشد. ایشان مجله ای بنام المنار تاسیس و بعد از آن تفسیری با همین نام نوشت و در تفسیر آیات ربا، این آیات را ناظر به ربای جاهلی یعنی ربایی که در عصر جاهلی متعارف بود دانست. ایشان اضافه می کند که ربای جاهلی عبارت است از زیادی دین در قبال تمدید اجل قرض. به این نحو که ابتدا قرض مثل به مثل بوده یعنی اضافه و ربایی در آن مطرح نبوده لکن در اجل رد دین، با توجه به عدم توانایی مقترض در پرداخت دین، مقرض در عوض تمدید مهلت، شرط زیاده ای بر اصل دین می نمود. مثال دیگری از ربای جاهلی، زیاده در سن حیوان است، به این نحو که ابتدا مقترض حیوانی قرض می گرفته و متعهد به رد مثل آن در اجل قرض می شده به عنوان مثال قرض بنت لبون به بنت لبون و بنت مخاض به بنت مخاض یعنی شتر یکساله به مثل خودش و یا شتر دو ساله به مثل آن، لکن در زمان اجل اگر مقترض طلب مهلت در رد می کرد، مقرض او را ملزم به اعطای بجای بنت مخاض بنت لبون یعنی بجای شتر یک ساله، شتر دو ساله یا سه ساله طلب می نمود. می دانید که با بالارفتن عمر حیوان قیمت آن نیز اضافه می شود. بنا بر این محمد رشید رضا تنها همین صورت از ربا را حرام می داند. بعضی از علمای اهل سنت نیز در این حکم از ایشان تبعیت نموده وفقط فتوا به تحریم همین صورت داده اند.
پاسخ به شبهه مذکور
در جواب این وجه می گوییم:
جواب اول، این نحوه برداشت از آیه، اجتهاد در مقابل نص است. چرا که روایات فریقین تصریح باطلاق بر صدق ربا بر اشتراط زیاده در قرض دارند، چه آنکه این زیاده از ابتدا شرط شود و چه آنکه زیاده در اثنا باشد. در کتاب الموَطأ امام مالک از نبی اکرم روایت شده «کل قرض جر منفعه فهو ربا» این روایت شامل جمیع صور ربا می باشد، چه ربا از اثنا و بدلیل تمدید مدت باشد و چه ربا از ابتدا شرط شده باشد. روایت «الرِّبَا الْحَرَامُ فَهُوَ الرَّجُلُ يُقْرِضُ قَرْضاً- وَ يَشْتَرِطُ أَنْ يَرُدَّ أَكْثَرَ مِمَّا أَخَذَهُ فَهَذَا هُوَ الْحَرَامُ»[4] که از امام صادق علیه السلام نقل شده نیز بر حرمت صورت اشتراط اخذ ربا از ابتدا دلالت دارد. بنا بر آنچه بیان شد اختصاص دادن حرمت به صورت اشتراط زیاده بخاطر تمدید مدت وجه و دلیلی ندارد.
جواب دوم، اختصاص ربا به صورت زیاده در قبال تمدید مدت قرض با آنچه که اهل لغت و مفسرین مثل ابو بکر الجصاص در احکام القرآن بیان نموده اند مبنی بر اینکه ربای جاهلی را به اقراض همراه با شرط زیاده، سنخیت ندارد.
کیاهراسی در احکام القرآن خود، امام فخر رازی در کتاب تفسیر الکبیر یا مفاتیح غیب، ابن حجر نیز در کتاب الزواجر عن اقتراف الكبائر به همین معنا اشاره کرده اند. بنا بر این اختصاص ربای جاهلی به اشتراط زیاده در اثنا، کلامی بی اساس است.
جواب سوم، که در رد این نظر می توان به آن استناد نمود آیاتی است که یهود را بخاطر اکل ربا که بر آنها حرام بود و با این حال آنها اکل ربا می نمودند توبیخ می کند. آیه شریفه می فرماید: « وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً»[5]با توجه به این نکته که یهود اخذ ربا را منحصر به صورت شرط در اثنا بجهت تمدید مدت ننموده بودند، این نتیجه بدست می آید که اختصاص ربا به این صورت خاص دلیلی ندارد.
همچنین پیامبر بر نصارای نجران شرط کرد که ربا را ترک نمایند. «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْهَيْثَمِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَبِلَ الْجِزْيَةَ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ- عَلَى أَنْ لَا يَأْكُلُوا الرِّبَا ...» [6] لذا معلوم می شود که ربا در میان نصاری نیز رایج بود و خداوند ربا را برای نصاری نیز تحریم کرده بود اما یهود بجهت تمرد از حکم الهی توبیخ شدند و به عذاب الهی وعده داده شدند. نصاری نیز بعدها با حکم الهی مخالفت نمودند و همین سبب شد که عمر بن الخطاب در زمان خلافت خود آنها را به همین دلیل تبعید کند. خلاصه اینکه آنچه که میان نصاری تا الآن نیز رایج است، اعم از جمیع صور رباست.
نکته دیگری که باید توجه داشت این است که اهمیت تحریم ربا آنچنان زیاد است که رسول خدا اکل ربا را حتی بر کفار ممنوع نموده بود و کما اینکه بیان شد در روایاتی ربا را همچون زنا با محارم در کعبه و در روایاتی دیگر آن را بدتر از آن شمرده اند. به خدا پناه میبریم از این عمل فاسد و مفسد در جامعه خود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo