< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/11/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: موارد وجوب سجده سهو / موجبات سجده سهو و کیفیت و احکام آن /کتاب الصلاة

جلسه گذشته به بررسی ادله وجوب سجده سهو در صورت فراموش کردن یک سجده پرداختیم و گفتیم: ادله قاصر از اثبات مدعا می باشند؛ مرسله معلی بن خنیس از جهت سندی ضعیف بود، روایت سفیان بن سمط نیز از جهت ضعف سفیان و به جهت ارسال سند ضعیف بود و صحیحه جعفر بن بشیر نیز مشتمل بر مطالبی بود که بنا بر مبانی فقه امامیه امکان توجیه آنها وجود نداشت.
توجیه اشکال اضمار در صحیحه جعفر بن بشیر
اشکالی دیگر که به صحیحه جعفر بن بشیر در جلسه گذشته به روایت گرفته شد. خدش روایت از جهت اضمار بود. لکن در صورتی که روایت به «سُئِلَ عن احدهم ...» خوانده شود اشکال اضمار بر طرف خواهد شد. زیرا ظاهر از ضمیر«هم» احد الائمه می باشد. یعنی «سُئِلَ عن احدهم»، در صورتی که یکی از شیعیان این چنین ضمیر آورد، مرجع ضمیر یقینا غیر از ائمه نمی باشد؛ لذا کلام راوی انصراف به ائمه دارد، هرچند راوی به آن تصریح ننموده باشد. لکن اختلال معنا و مضمون روایت باقی است. این اختلال نیز از جهت اختلال در نقل است. زیرا روات روایت، ظاهراً ضابط نبوده اند و در اثر همین عدم ضبط نقل روایت به درستی صورت نگرفته.
اشکال دیگر در دلالت صحیحه بر مدعا
در روایت آمده: «سئل أحدهم عن رجل ذكر أنّه لم يسجد في الركعتين الأولتين إلّا سجدة و هو في التشهّد الأوّل، قال: فليسجدها ثمّ لينهض، و إذا ذكره و هو في التشهّد الثاني قبل أن يسلّم فليسجدها ثمّ يسلّم ثمّ يسجد سجدتي السهو»[1] معنی روایت این است که مصلی در دو رکعت اول فقط یک سجده بجا آورده، یعنی سه سجده ترک شده در این صورت امام فرموده: «فليسجدها». در معنای روایت این احتمال وجود دارد که دو سجده رکعت اول و یک سجده از رکعت دوم ترک شده باشد، از طرفی این احتمال نیز وجود دارد که دو سجده رکعت دوم ترک شده باشد. اما در فرض اول بخاطر ترک رکن نماز باطل خواهد بود. بنا بر احتمال دوم نیز باید گفت که محل قضای سجده منسیه در اثنای نماز نمی باشد. بنا بر هر حال تفسیر روایت در تشهد اول مشکل است.
اما اگر تذکر نسیان در تشهد دوم یعنی رکعت چهارم نماز باشد. یعنی مصلی بیاد آورد که در دو رکعت اول نماز سه سجده را فراموش نموده، امام می فرماید باید: در نماز سجده ها را بجا آورد و بعد از آن سلام دهد. این در حالی است که ما مراراً گفتیم: مستفاد از روایات، محل قضای سجده بعد از نماز است. همچنین در روایت آمده: مصلی باید بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد، در حالی که برای نسیان هر سجده، دو سجده سهو و در مجموع شش سجده سهو لازم است.
لذا در چنانچه پیشتر نیز بیان کردیم می گوییم: ظاهراً روایت از جهت نقل دچار خلل است؛ لذا امکان تمسک به آن وجود ندارد.
تنها وجهی که ممکن است در آن نقل روایت به درستی صورت گرفته باشد، حمل روایت بر تقیه است؛ زیرا در بعض مبانی اهل سنت، اتیان جزء منسی در اثنای نماز می باشد. بالاتر از این در مواردی نیز بعض اهل سنت قائل به لزوم سجده سهو در اثنای نماز شده اند.
چهارم، حکم نسیان تشهد
الرابع: نسيان التشهّد مع فوت محلّ تداركه[2]
فوت شدن محل جبران تشهد اول نماز، داخل شدن در رکوع رکعت سوم نماز است و قبل از آن مصلی باید به محل تشهد بازگشته و تشهد را جبران نماید. بعد از نماز نیز ابتدا باید قضاء تشهد را بجا آورد و بعد از آن اتیان سجده سهو نماید.
بررسی روایات دال بر مدعا
دلیل این مطلب روایات می باشند. روایت اول: وعنه، عن ابن أبي عمير، عن هشام بن سالم، عن سليمان ابن خالد: «عن رجل نسی أن يجلس في الركعتين الأولتين، فقال: إن ذكر قبل أن يركع فليجلس، و إن لم يذكر حتّى يركع فليتمّ الصلاة حتّى إذا فرغ فليسلّم و ليسجد سجدتي السهو»[3] روایت از حیث اعتبار صحیح است زیرا روایت از حسین بن سعید که از اجله علماست و او از ابن ابی عمیر که از اصحاب اجماع است و او از هشام بن سالم که از کبار اصحاب است و او از سلیمان بن خالد که او نیز از ثقات است نقل شده.
روایت در مورد شخصی است که فراموش نمود در رکعت دوم برای تشهد بنشیند. امام علیه السلام فرمود: اگر قبل از رکوع متوجه نسیان شود باید بنشیند ولی اگر تا رکوع متوجه نشد باید نماز را تمام نماید و بعد از فراغ از نماز سجده سهو بجا آورد.
دوم: وعنه، عن فضالة، عن العلاء، عن ابن أبي يعفور قال : «سألت أبا عبد الله ( عليه السلام ) عن الرجل يصلّي الركعتين من المكتوبة فلا يجلس فيهما حتى يركع ؟ فقال : يتمّ صلاته ثمّ يسلّم ويسجد سجدتي السهو وهوجالس قبل أن يتكلّم[4] این روایت نیز مثل روایت پیشین صحیح و صریح در مدعا یعنی وجوب سجده سهو برای کسی که تشهد را فراموش می کند می باشد. اما این ادله قاصر از اثبات وجوب قضای خود تشهد می باشند. بنا بر این محقق خویی در مورد نسیان سجده حکم به وجوب قضا بدون نیاز به سجده سهو مگر از باب احتیاط وجوبی و در مورد نسیان تشهد حکم به وجوب سجده سهو بدون قضا می نماید. منشا احتیاط وجوبی که ایشان فرموده: فتوای مشهور بین علما که بعضی نیز ادعای اجماع نیز نموده اند، می باشد. مانیز در حکم صور مذکور تبعیت از آنچه سیدنا الاستاد فرموده اند می نماییم.
در مواردی که قولی شهرتی ضعیف داشته باشد مثل آنجا که قول مشهور 60 درصد و قول غیر مشهور 40 درصد باشد قول احتیاط وجوبی موجه و تمام نمی باشد. مواردی نیز قول مشهور به حدی می رسد که سیدنا الاستاد از آن به تسالم تعبیر نموده اند. تسالم یعنی اینکه مطلب مقطوع به می باشد به صورتی که اصحاب آن را بدون استدلال می پذیرند. به بیان دیگر وقتی مطلبی از بدیهیات باشد به طوری که احدی در آن تشکیک نکند تعبیر به تسالم می شود. تسالم اصحاب نیز دلیلی قطعی است که ما نیز به آن فتوا می دهیم. در مباحث معاملات بخلاف مباحث عبادات کثیراً عبارت تسالم در بیانات سیدنا الاستاد وجود دارد.
حکم نسیان بعض اجزاء تشهد
و الظاهر أنّ نسيان بعض أجزائه أيضاً كذلك كما أنّه موجب للقضاء أيضاً كما مرّ.
سید ماتن در ادامه مطلب می فرماید: حکم نسیان بعض اجزاء مانند حکم نسیان تشهد می باشد یعنی لازم است قضای آن ها را نیز بجا آورد.
در این عبارت مرحوم سید یزدی، سیدنا الاستاد[5]و سید حکیم[6]صاحب مستمسک عروه اشکال نموده اند. ایشان فرموده اند: ادله ناظر به نسیان کل تشهد می باشند نه در موردی که بعض از اجزاء فراموش شوند، لذا بنا بر اصالت البرائه دلیلی بر قضای بعض اجزاء وجود ندارد. مگر آنکه از باب احتیاط قائل به آن شویم. زیرا فتوای مشهور بین علما نیز فتوا به لزوم اتیان قضا می باشد.
اگر به ادله نیز توجه کنیم خواهیم دید که موارد فراموش شدن کل سجده می باشند کما اینکه در روایاتی که مطالعه نمودیم گذشت. مثلا در روایت سلیمان آمده که مصلی فراموش نمود برای تشهد بنشیند، که در این صورت معنا ندارد بگوییم بعض اجزا را فراموش کرده. موثقه ابی بصیر که در آن آمده «ینسی ان یتشهد» منصرف به نسیان کل تشهد می باشد. اما محقق خویی با تدقیق عقلی می فرماید[7]: کسی که بعض واجب را اتیان ننماید، واجب را اتیان ننموده؛ چرا که واجب مرکب از تمامی اجزاء می باشد و مرکب با انتفاء جزء منتفی می گردد. یعنی اگر جزئی از یک واجب اتیان نشود نمی توان گفت آن واجب اتیان شده. بنابراین ممکن است گفته شود روایاتی که می گویند: «ینسی ان یتشهد» هرجند ظاهر در تشهد واجب می باشند، شامل فراموشی بعض اجزاء نیز شوند؛ چرا که آنچه واجب بر مصلی است اتیان نشده. اما با نظر عرفی به روایت می گوییم: انصافاً روایت منصرف از نسیان جزء می باشد؛ و نسیان تشهد بمعنی نسیان کل تشهد است و آنچه جناب سید فرموده اند، در عرف تاویل نامیده می شود. اما نهایتاً می گوییم: دلیل قاصر از دلالت بر صورت نسیان جزء است، لکن در هر حال احتیاط وجوبی با توجه به فتوای مشهور خالی از وجه نیست.
اما حکم در مورد مطلق زیادی و نقصان در نماز را در جلسات آینده بررسی خواهیم نمود و خواهیم گفت که سید حکیم و سید خویی قائل به عدم وجوب سجده سهو برای مطلق زیادی و نقصان شده اند.
پنجم، حکم شک بین چهار و پنج بعد از اکمال سجدتین
الخامس: الشكّ بين الأربع و الخمس بعد إكمال السجدتين كما مرّ سابقاً[8]
حکم این صورت از شک سابقاً در مباحث شکوک صحیحه بیان شد.
ان شاء الله در جلسه آینده به توضیح سبب ششم از اسباب سجده سهو خواهیم پرداخت.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo