< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک پس از یقین به نسیان جزء / حکم قضای اجزای فراموش شده /کتاب الصلاة
مساله پانزدهم، شک پس از یقین به نسیان جزء
مسألة 15: لو اعتقد نسيان السجدة أو التشهّد مع فوت محلّ تداركهما ثمّ بعد الفراغ من الصلاة انقلب اعتقاده شكّاً فالظاهر عدم وجوب القضاء[1]
در این مساله مرحوم سید ماتن می فرماید: اگر مصلی در حال نماز تصور کند سجده ای را نسیاناً ترک کرده که محل تدارک آن نیز گذشته بر همین اساس بر ذمه او قضای آن بعد از نماز واجب می باشد. حال اگر بعد از خروج از نمار یقین او به شک به نسیان سجده تبدیل گردد، چیزی بر گردن او نیست. چرا که انسان در هر لحظه ای باید به وظیفه ی فعل خود عمل نماید. لذا یقینی که تبدیل به شک شود، شک ساری است که اعتباری ندارد. قاعده ی یقین نیز اعتباری ندارد تا بتوانیم بر اساس آن به یقین عمل نماییم. از آن جهت نیز که شک بعد از نماز بوجود آمده، مشمول قاعده فراغ می باشد که بر اساس آن مصلی نباید به شک خود عمل نماید. لذا در این حال مصلی تکلیفی نسبت به قضای سجده مشکوک الاتیان نخواهد داشت.
جریان قاعده تجاوز یا فراغ در شک در جزء بعد از نماز ؟
مرحوم سید خویی در مورد عدم اعتنا به شک می فرماید: عدم اعتنا به شک از باب قاعده تجاوز است و نه قاعده فراغ[2]. زیرا شک در وجوب قضای سجده است و نماز در هر حال صحیح است لکن نمی دانیم، قضای سجده ای واجب شده یا خیر. قاعده فراغ فقط حکم به صحت نماز می کند و نمی گوید: فلان چیز واجب است یا فلان چیز واجب نیست. اما قاعده تجاوز اعم است و معنایش این است که هرگاه در اتیان عملی از اعمال نماز بعد از محل شک عارض شود این قاعده حکم به عدم لزوم اعتناء به شک می نماید. در این مورد نیز شک در این است که آیا سجده ای ترک شد یا خیر، لذا بواسطه قاعده تجاوز نفی وجوب قضا می نماییم.
لکن به نظر ما اشکالی در جریان قاعده فراغ نیز وجود ندارد. زیرا دلیل این قاعده « كلما شككت فيه مما قد مضى فامضه كما هو»[3] مضی به این معنی است که در خارج موجود شد یعنی شکی در وجود آن نداریم، بلکه شک در صحت و بطلان است. این قاعده دلالت بر صحت منجزه می نماید. اما در این مساله صحت منجزه وجود ندارد زیرا اتیان سجده که شرط صحت نماز است مشکوک می باشد. یعنی اگر این سجده اتیان نشود و محل آن بگذر بعد از نماز نیز بواسطه عروض فاصل طویل و یا عمل منافی محل قضای آن نیز فوت گردد، نماز باطل خواهد بود. لذا می گوییم اجرای قاعده فراغ تحصیل حاصل نمی باشد. زیرا کما اینکه گفته شد این قاعده حکم به صحت منجزه می کند و در صورت که این قاعده جاری نباشد ما صحت منجزه نداریم.
همین بیان نیز مفاد دلیل دال بر این قاعده می باشد. « فامضه کما هو» یعنی در صورت اجرای قاعده ما نیاز به اعاده و قضای چیزی نخواهیم داشت.
در نتیجه به نظر ما همانطور که رجوع به قاعده فراغ در این فرع صحیح است. قاعده تجاوز نیز می تواند جاری باشد و حکم به صحت نماز نماید.
مساله شانزدهم، یقین به نسیان و شک در اتیان
مسألة 16: لو كان عليه قضاء أحدهما و شكّ في إتيانه و عدمه وجب عليه الإتيان به ما دام في وقت الصلاة، بل الأحوط استحباباً ذلك بعد خروج الوقت أيضاً[4]
اگر مصلی یقین به این دارد که قضای تشهد یا سجده ای به گردن داشته لکن نمی داند، آن را بجا آورده یا خیر لازم است لأجل قاعده اشتغال آن را بجا آورد. لذا باید آن را بجا آورد تا یقین به امتثال و فراغ برای او حاصل گردد.
مرحوم سید در ادامه می فرماید: این حکم مادامی است که وقت نماز نگذشته باشد. زیرا اگر شک به اتیان و عدم اتیان بعد از وقت بوجود آید، قاعده حیلوله جاری خواهد شد. چرا که سجده از ابعاض نماز است و مفروض نیز این است که اگر مصلی بعد از وقت شک در اتیان نماز نماید، قاعده حیلوله در حق او جاری خواهد بود، لذا این قاعده در مورد شک در سجده و اجزای دیگر مثل تشهد قضائی نیز جاری می باشد.
بعد از بیان حکم این مساله مرحوم سید می فرماید: احوط استحبابی آن است که مصلی در صورت شک در اتیان حتی بعد از وقت نیز آن جزء را بجا آورد. این احتمال مستحب به دلیل احتمال عدم جریان قاعده حیلوله در مثل این مورد می باشد. زیرا این قاعده از موارد جاری در نفس نماز است و احتمال عدم جریان آن در اجزاء و ابعاض وجود دارد.
البته حکم به قضای جزء بعد از وقت منوط به اعتقاد به عدم جزئیت آن و در صورتی است که به صورت نسیان باشد. همچنین مرحوم سید ماتن بین حکم وضعی و تکلیفی این مورد تفاوت قائل شد. ما به تبع مرحوم سیدنا الاستاد با آن مخالفت نمودیم. [5]همچنین ما قائل به جزئیت اجزای منسیه هستیم و لذا به نظر ما در صورت فوت وقت اگر عدم اتیان نسیانا باشد مشمول حدیث لاتعاد بوده و اعاده نماز لازم نیست و تنها باید جزء منسی را اعاده نماید. اما در صورت عمد نماز باطل خواهد بود. احتیاط نیز در اعاده کل نماز است.
لکن سید می فرماید: در هر حال چه عدم اتیان مستند به نسیان باشد چه نباشد حکم وضعی بطلان نیست و حکم تکلیفی تنها در صورت ترک عمدی حرمت بوده و در هر صورت احتیاط در اتیان جزء می باشد.
مساله هفدهم، شک در قضای یک سجده یا دو سجده از دو رکعت
مسألة 17: لو شكّ في أنّ الفائت منه سجدة واحدة أو سجدتان من ركعتين بنى على الاتّحاد[6]
اگر مصلی شک کند که یک سجده از نماز او فوت شده یا دو سجده از دو رکعت، قاعده دوران امر بین اقل و الاکثر جاری شده و در صورت اجرای آن علم اجمالی منحل به یقین به اقل و شک در زائد می شود. بنا بر این نسیان یک سجده متیقن است و بیش از یک سجده مشکوک است و در مورد آن بواسطه قاعده تجاوز اصالت البرائه از زائد جاری می کنیم.
مساله هجدهم، شک در نوع جزء فوت شده
مسألة 18: لو شكّ في أنّ الفائت منه سجدة أو غيرها من الأجزاء الواجبة التي لا يجب قضاؤها و ليست ركناً أيضاً لم يجب عليه القضاء بل يكفيه سجود السهو[7]
مثال این مساله در جایی است که مصلی می داند جزئی از اجزای غیر رکنی نماز را انجام نداده. لکن شک دارد که جزء مذکور سجده است یا قرائت یا چیز دیگر. در این فرض قضای هیچ جزئی واجب نمی باشد. زیرا احتمال وجوب هریک از اجزاء را می دهد و در هریک از اجزاء شک دارد. لذا قاعده تجاوز حکم به عدم لزوم قضای اجزاء می کند.
اما سجده سهو در هر حال جاری است. زیرا بنا بر مبنای سید در هر نقیصه و زیادی سهوی سجده سهو واجب می گردد. لکن مبانی مختلف است و نظر ما با نظر مرحوم سید متفاوت می باشد. انشا الله در این مورد بحث خواهد شد.
مساله نوزدهم، تذکر نسیان بعد از دخول در نماز دیگر
مسألة 19: لو نسي قضاء السجدة أو التشهّد و تذكّر بعد الدخول في نافلة جاز له قطعها و الإتيان به، بل هو الأحوط، بل و كذا لو دخل في فريضة.[8]
در صورتی که مصلی سجده ای را ترک و بعد از نماز قضای آن را فراموش نماید و شروع به خواندن نماز فریضه یا نافله دیگری کند و در اثنای نماز متوجه عدم اتیان سجده شود، باید نماز را قطع نموده و سجده را اتیان نماید. این مورد از موارد حرمت قطع نماز نمی باشد. زیرا موثقه عمار ساباطی بر این دلالت دارد که لازم است مصلی سجده منسیه را هرگاه متوجه نسیان شود به جا آورد.
اما در صورتی که این دلیل وجود نداشت و ما بودیم و مقتضای قاعده
باید سجده منسیه را اتیان نماید و در صورت تاخیر عمدی موجب بطلان نماز خواهد بود.
در این صورت اگر نماز مستحب باشد، بلا اشکال باید قطع و سجده اتیان شود. زیرا اشکالی در قطع نماز مستحب نیست. اما در صورتی که نماز واجب باشد نیز، حرمت قطع نماز شامل این مورد نمی باشد. چرا که مصلی سجده ی واجبی بر گردن دارد که فوراً باید آن را اتیان نماید.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo