< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

91/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بررسی شکسته بودن نماز مَن جَدَّ فِی سَفَرِه / فَصل فی صَلاه المسافر / کتاب الصّلاه
 کلمهﻯ «ساعی» که جلسهﻯ گذشته در کلام مرحوم سید(ره) بیان کردیم، به معنای جابی است. یعنی کسی که مأمور جبایت و جمع آوری زکوات و مالیات و خراجات می باشد.
 *****
 السابع: ...وَ کَذا لا فَرقَ بَینَ مَن جَدَّ فِی سَفَرِه بِأن جَعَلَ المَنزِلَین مَنزِلاً واحِداً وَ بَینَ مَن لَم یَکُن کَذلِک...
 عدم تفاوت در تمام بودن نماز بین کسی که تند می رود و غیر آن:
 در مسألهﻯ تمام بودن نماز مسافری که سفر کردن، متقوم شغل او است، بین کسی که در سفرش کوشش و جدّیت به خرج می دهد و تند می رود، به طوری که دو منزل را به یک منزل تبدیل می کند و غیر آن تفاوتی وجود ندارد. اما در چند روایت صحیحه، حکم به شکسته بودن نماز کسی که جَدَّ فِی سَفَرِه می باشد و تمام بودن نماز کسی که معمولی می رود، داده شده است. شاید معنای این روایات صحیحه این باشد که پس از سریع رفتن و خسته شدن، از جهت تسهیل و تخفیف، باید نمازش را شکسته بخواند.
 روایات صحیحهﻯ داله بر قصر نماز مَن جَدَّ فِی سَفَرِه:
 در این باره سه روایت صحیحه وجود دارد که صاحب وسائل(ره)، باب جداگانه ای برای آنها منعقد کرده و از آنجا که هیچگونه تعلقه ای به آنها نزده است، ظاهراً خود ایشان نیز اینگونه فتوا داده اند.
 صاحب حدائق(ره) و فیض کاشانی(ره) نیز از جمله کسانی بوده اند که طبق این روایات فتوا داده اند و اولین نفر آنها صاحب مدارک(ره) بوده است.
 اولین روایت، صحیحهﻯ محمد بن مسلم است که می فرماید: «المُکاری وَ الجَمّال إذا جَدَّ بِهِما السِّیر فَلیُقَصِّرُوا». [1] روایت دوم، صحیحهﻯ فضل بن عبدالملک است که می فرماید: «سَألتُ أباعَبدِالله (علیه السلام) عَن المُکارِین الَّذِینَ یَختَلِفُونَ، فَقالَ: إذا جَدُّوا السِّیر فَلیُقَصِّرُوا». [2] «یَختَلِفُونَ» یعنی رفت و آمد می کنند. «إذا جَدُّوا السِّیر» یعنی با سرعت شدید بروند. روایت سوم، صحیحهﻯ علی بن جعفر از برادرش امام موسی بن جعفر(علیه السلام) است که می فرماید: «سَألتُه عَن المُکارِین الَّذینَ یَختَلِفُونَ إلی النِّیل هَل عَلَیهِم إتمامُ الصَّلاه؟ قالَ: إذا کانَ مُختَلِفَهُم فَلیَصُومُوا وَ لیُتِمُّوا الصَّلاه، إلّا أن یَجُدَّ بِهِمُ السِّیر فَلیُفطِرُوا وَ لیُقَصِّرُوا». [3] ایشان در مورد نماز مُکارینی که ترددشان به سمت رود نیل است سؤال می کند و حضرت می فرماید اگر رفت و آمد می کنند، نمازشان تمام است. چون این رفت و آمد، شغل مستمر آنها محسوب می شود. اما اگر در سفرشان تند روی کنند، باید نمازشان را شکسته بخوانند.
 محمل علامه در مختلف برای روایات صحیحه:
 برای این روایات صحیحه، محاملی بیان شده که هیچکدام محمل واضحی نیستند و همگی عجیب هستند. از آن جمله می توان به محملی که از علامه(ره) نقل شده است اشاره کرد و آن اینکه اگر انسان، مسیر را با سرعت طی کند و در بین راه استراحت نکند، خیلی خسته می شود و درنتیجه پس از رسیدن به مقصد، مجبور می شود برای استراحت کردن، قصد عشره کند. [4]
 محقق خوئی(ره) می فرمایند این حمل، بسیار بعید است و هیچ قرینه ای در ظاهر نصوص وجود ندارد که اشاره ای به این مطلب داشته باشد و ما نیز هیچ وجهی برای آن نمی شناسیم.
 محمل شهید(ره) در ذکری برای روایات صحیحه:
 محمل دیگری که شهید(ره) در ذکری برای این روایات بیان کرده اند، این است که این روایات، ناظر به سفر شغلی نیستند بلکه این سفر، یک سفر شخصی و خارج از سفرهای شغلی آنها است که در آن عجله دارند و تند می روند و معلوم است اگر کسی که شغلش در سفر است، به یک سفر شخصی برود که مربوط به شغلش نباشد، نمازش شکسته است. پس تند رفتن آنها در این سفر، کنایه و کاشف از این است که سفرشان، یک سفر شخصی بوده و گرنه در سفر شغلی، همه با همدیگر هستند و در بین آنها افراد مُسن و مریض هم وجود داردکه موجب می شود کسی نتواند تندتر از دیگران برود و همه باید طبق متعارف و معمول حرکت کنند. [5]
 محمل شهید ثانی(ره) در روض الجنان برای روایات صحیحه:
 شهید ثانی(ره) در روض الجنان این روایت را حمل بر این مطلب کرده اند که این سفر، مربوط به ابتدای اشتغال و سفر اول آنها است که در آن به دلیل عدم پختگی و عدم آشنایی، تند می روند و خسته می شوند ولی هنوز متلبس به اشتغال نشده اند. در سفر اول نیز طبق فتوای برخی که می گویند در سفر دوم و برخی دیگر که می گویند در سفر سوم، نمازشان تمام است، نماز آنها شکسته می باشد. [6] البته این محمل، فقط طبق این فتوا صحیح است ولی ما مخالف آن هستیم.
 جمع بندی نهایی پیرامون روایات صحیحه:
 طبق هر کدام از محامل بیان شده، شکسته بودن نماز در این سفر، یک منشأ خارجی دارد که همراه تند رفتن است و تند رفتن، فی نفسه تأثیر و سببیتی در این حکم ندارد. لکن این محامل و توجیهات ما را قانع نمی کنند.
 همچنین قیدی که مطرح شده و مرحوم سید(ره) نیز آن را بیان کرده و فرموده باید در این سفر، انسان به اندازه ای تند برود که دو منزل را تبدیل به یک منزل کند، یک قید زائدی است که در روایات ذکر نشده بلکه در روایات گفته شده «جَدَّ بِه السِّیر» که به معنای تند رفتنِ خارج از متعارف است.
 مرحوم شیخ(ره) این قید را از روایتی در کافی مطرح کرده است که ما آن را قبول نداریم. چون معلوم نیست این تفصیل، از طرف امام(ع) است یا اینکه از جانب خود صدوق(ره) می باشد.
 مرحوم حکیم(ره) و امثال ایشان در رابطه با روایات صحیحه می فرمایند از جهت عمل نکردن اصحاب به این روایات و محجور بودن آنها و مورد اعراض بودن آنها از طرف اصحاب، اصلاً این روایات، واجد شرایط حجیت نیستند. چراکه قبل از صاحب مدارک(ره) که از متأخرین می باشد، هیچکدام از قدما به این روایات عمل نکرده اند. حتی خود شیخ(ره) یا کلینی(ره) یا صدوق(ره) که این روایات را نقل کرده اند، به آنها عمل نکرده اند و یقیناً این روایات، معرضٌ عنه هستند.
 اما محقق خوئی(ره) پیرامون اعراض اصحاب فرموده اند از آنجا که این سه روایت، صحیحه هستند، باید به آنها عمل شود و اعراض اصحاب، کافی نیست بلکه باید از راه دیگری در این روایات، مناقشه کرد و گفت با اینکه این مسأله، یک مسألهﻯ محل ابتلائی بوده و شغل برخی از بزرگان اصحاب مثل صفوان جمّال، جمّالی بوده است لکن با وجود این روایات صحیحه، این مطلب، همچنان در نظر اصحاب و فقها محل اشکال بوده و طوری نبوده که آنها نسبت به شکسته خواندن نماز توسط مَن جَدَّ بِه السِّیر قانع شوند و این مطلب برایشان واضح باشد. پس معلوم می شود این مطلب، محل اشکال بوده و برای مردم واضح نبوده است. لذا ما نیز طبق آن روایات فتوا نمی دهیم وَ نَرُدُ عِلمَها إلی أهلِه. چون اگر مطلبی محل ابتلا باشد، حتماً حکم آن بر فقها و اصحاب ائمه(ع) روشن می شود. اما در این مسأله هیچکس از فقها و اصحاب، قائل به این مطلب نشده و به آن روایات، عمل نکرده اند و از اینجا متوجه می شویم در این روایات، ایرادی وجود دارد که موجب شده اصحاب به آنها عمل نکنند و از این جهت، عمل به آنها مشکل می باشد. همچنین باید ببینیم اهل سنت در مورد این مسأله چه حکمی داده اند و آیا در جواز شکسته خواندن نماز، این قید را مطرح کرده اند یا نه. در صورتی که این قید را مطرح کرده باشند و قائل به این مطلب شده باشند، محمل خوبی است و می توان این روایات را حمل بر تقیه کرد.
 *****
 ... وَ المَدار عَلی صِدقِ إتِّخاذِ السَّفَر عَمَلاً لَه عُرفاَ وَ لَو کانَ فِی سَفرَهٍ واحِدَه لِطُولِها وَ تَکَرَّرَ ذلِکَ مِنه مِن مَکانٍ غَیرِ بَلَدِه إلی مَکانٍ آخَر، فَلا یُعتَبَرُ تَحَقُّقُ الکَثرَه بِتَعَدُّدِ السَّفَر ثَلاثَ مَرّات أو مَرَّتَین، فَمَعَ الصِّدق فِی أثناءِ السَّفَرِ الواحِد أیضاً یَلحَقُ الحُکم وَ هُوَ وُجُوبُ الإتمام، نَعَم إذا لَم یَتَحَقَّق الصِّدق إلّا بِالتَّعَدُّد یُعتَبَرُ ذلِک.
 بررسی تمام بودن نماز در سفر شغلی اول:
 در سفر اول و دومی که جمّال یا مکاری یا راننده، سفر را شغل خود قرار می دهد، برخی از فقها فرموده اند نمازش شکسته است و از مرتبهﻯ سوم است که صدق می کند این سفر، شغلش است. برخی از فقها نیز فرموده اند از سفر دوم، سفر شغلی صدق می کند. اما مرحوم سید(ره) می فرمایند همان مرتبهﻯ اول نیز برای تمام بودن نماز کافی است و این مسأله، به نیت انسان بستگی دارد. یعنی همین مقدار که انسان قصد کند راننده یا جمّال باشد و وسائل آن را مهیا کند و شغلش را آغاز کند، کفایت می کند و نمازش تمام است. پس میزان این است که عرفاً صدق کند شغل آن شخص در این سفر است ولو سفر اولش باشد. البته ایشان قیدی نیز مطرح کرده و فرموده اند آن سفر واحد باید طولانی باشد و آنقدر از این شهر به آن شهر برود که عرفاً صدق کند آن شخص، راننده یا مکاری شده است و اگر در سفر اول، عرفاً صدق نکند که شغل او رانندگی است، در مرتبهﻯ دوم یا سوم، نمازش تمام است.
 به نظر ما در این مسأله، احتیاط کردن نیز خوب است چرا که آن شخص در سفر اول، قصد رانندگی دارد و مسافرکشی هم می کند و می داند که شغلش رانندگی است. لذا هرچند در سفر اول تشکیک کنیم و بگوئیم صدق شغل نمی کند لکن احتیاط این است که نمازش را به صورت جمع بخواند و احتیاط را در سفر اول ترک نکند.
 بررسی طوائف مختلف روایات نسبت به سفر اول:
 منشأ این قید در برخی از روایات است که در آنها تعبیر به «یَختَلِفُونَ» شده است. «یَختَلِفُونَ» به معنای رفت و آمد داشتن متعدد است و بر سفر واحد منطبق نمی شود. از جملهﻯ آن روایات، صحیحهﻯ هشام از أبی عبدالله(ع) است که می فرماید: «قالَ: المُکارِی وَ الجَمّال الَّذِی یَختَلِف وَ لَیسَ لَه مَقامٌ یُتِمُّ الصَّلاه وَ یَصُوم شَهر رَمَضان». [7] یعنی مکاری و جمالی که در رفت و آمد هستند و قصد اقامهﻯ ده روز نیز ندارند، باید نمازشان را تمام بخواند و در ماه رمضان، روزه بگیرند. با توجه به این طائفه از روایات که این قید را مهم می دانند، باید بگوئیم سفر اول کافی نیست و حداقل در سفر سوم، نماز آن شخص، تمام است.
 در برخی دیگر از روایات، تعبیر به «لِأنَّه عَمَلُهُم» شده است که این تعبیر، دلالت بر کفایت کاری بودن سفر می کند. یعنی همین که انسان به قصد شغل، به سفر برود و از مسافرین پول بگیرد، صدق شغل می کند ولو سفر اول باشد.
 در دستهﻯ دیگری از روایات، عنوان خاصی ذکر شده و مثلاً گفته شده «المُکارِی یُتِمُّ صَلاتُه». با توجه به این دسته نیز در سفر اول، نماز آن شخص تمام است. چون در همان سفر اول، عنوان مکاری یا جمّال بر او صدق می کند.
 پس فقط طبق طائفهﻯ اول روایات است که سفر اول کفایت نمی کند. چون «یَختَلِف» به معنای کثرت تردد است.
 البته محقق خوئی(ره) در دلالت این طائفه اشکال کرده و فرموده اند این قید در روایت، به صورت وصف آمده است و وصف، مفهوم ندارد. لذا همهﻯ راننده ها نمازشان تمام است و راننده ای که کثرت رفت و آمد دارد، بعض المصادیق می شود.
 نتیجه کلی بحث پیرامون حکم نماز در سفر اول:
 به نظر ما انصاف مطلب این است که قید«یَختَلِفُونَ» در طائفهﻯ اول روایات، خالی از مفهوم نیست. چون در روایت مذکور، حضرت از مکاری و جمّال نام برده اند و اگر قرار باشد همانند طائفهﻯ سوم که خود مکاری یا جمّال را موضوع قرار داده اند، مراد حضرت، موضوع قرار دادن آنها باشد، اضافه کردن قید «الَّذِی یَختَلِف» که در کلام خود امام(ع) است نه در کلام سائل، بی مورد می باشد. حمل کردن آن بر غلبه نیز خلاف ظاهر است. پس این احتیاطی که ما بیان کردیم، به مورد است. درنتیجه چنین شخصی در سفر اول و دوم باید نمازش را جمع بخواند و در سفر سوم، تمام بخواند. به دلیل اینکه در این روایت، حضرت، علاوه بر ذکر عنوان مکاری و جمّال، قید«الَّذی یَختَلِف» را نیز بیان کرده اند. به عبارت دیگر ذکر قید «الَّذی یَختَلِف» پس از صدق مکاری و جمّال به عنوان شغل آن شخص، بعید است بدون عنایت باشد. همچنین مفهوم داشتن آن قید، از جهت معتمد بر موصوف بودن، اقوی است.
 والسلام


[1] -الوسائل 8 : 490 / أبواب صلاه المسافر ب13 ح1.
[2] -الوسائل 8 : 490 / أبواب صلاه المسافر ب13 ح2.
[3] - الوسائل 8 : 491 / أبواب صلاه المسافر ب13 ح5، مسائل علی بن جعفر: 115/46.
[4] - المختلف 2: 531 المسأله 391.
[5] - الذکری 4 : 317.
[6] -الروض: 390 السطر 22.
[7] - الوسائل 8 : 484 / أبواب صلاه المسافر ب11 ح1.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo