< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

91/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بررسی نماز مسافر در صورت عدول از شخص مقصد / فَصل فِی صَلاه المُسافر / کتابُ الصَّلاه
  [2253] مسأله 22: یَکفِی فِی استِمرارِ القَصدِ بَقاءُ قَصدِ النَّوعِ وَ إن عَدَلَ عَنِ الشَّخصِ، کَما لَو قَصَدَ السَّفَرَ إلی مَکانٍ مَخصُوصٍ فَعَدَلَ عَنه إلی آخَر یَبلُغُ ما مَضی وَ ما بَقِیَ إلَیهِ مَسافَه، فَإنَّهُ یُقَصِّرُ حِینَئِذٍ عَلَی الأصَح، کما أنَّهُ یُقَصِّرُ لَو کانَ مِن أوَّلِ سَفَرِهِ قاصِداً لِلنَّوعِ دُونَ الشَّخص، فَلَو قَصَدَ أحَدَ المَکانَینِ المُشتَرَکَینِ فِی بَعضِ الطَّریق وَ لَم یُعَیِّن مِنَ الأوَّل أحَدَهُما بَل أوکَلَ التَّعِیین إلی ما بَعدَ الوُصُولِ إلی آخَرِ الحَدِّ المُشتَرَک کَفی فِی وُجُوبِ القَصرِ.
 کفایت قصد هشت فرسخ در صورت تغییر شخص مقصد:
 در استمرار داشتن قصد، همین مقدار که انسان پس از خارج شدن از منزل، نیت هشت فرسخ امتدادی یا تلفیقی را داشته باشد، کفایت می کند ولو اینکه شخص مقصد، عوض شود. مثلاً اگر کسی در ابتدای سفر، قصد رفتن به مکان مخصوصی مثل ملاثانی را داشته باشد ولی در ادامهﻯ سفر، تصمیم او عوض شود و به مکان دیگری مثل الهایی عدول کند که فاصله اش مثل ملاثانی، بیش از هشت فرسخ می باشد، این تغییر مقصد، ضرری به استمرار قصد او وارد نمی کند و باید نمازش را شکسته بخواند. چرا که میزان در موثقهﻯ عمّار، استمرار قصد هشت فرسخ تلفیقی یا امتدادی از ابتدا تا انتهای سفر قرار داده شده است، نه قصد رفتن به یک منطقهﻯ خاص. لذا با توجه با اطلاق دلیل، تغییر دادن مقصد، ضرری به استمرار قصد وارد نمی کند. پس قصد کردن یک مکان معیّن و استمرار آن قصد، شرط زائدی می باشد که در موثقهﻯ عمّار نیامده است. بلکه اگر کسی از ابتدا قصد رفتن به هشت فرسخ را بدون معیّن کردن مکان خاصی داشته باشد، برای شکسته خواندن نماز کفایت می کند. همچنین اگر کسی از ابتدا قصد رفتن به هشت فرسخ را داشته باشد لکن بین دو مکانی که فاصلهﻯ هرکدام از مبدأ، بیش از هشت فرسخ است، مثل مسجد سلیمان و شوشتر که ابتدای مسیر آنها نیز مشترک می باشد، مردد باشد و به صورت معیّن، هیچکدام را قصد نکند تا اینکه به انتهای مسیر مشترک برسد و در آنجا معیّن کند که می خواهد به مسجد سلیمان برود یا به شوشتر، باز هم چنین قصدی برای شکسته شدن نماز کفایت می کند.
 نظر ما نسبت به کفایت قصد هشت فرسخ در صورت تغییر مقصد:
 ما نیز در تمامی این مطالب با مرحوم سید(ره) موافق هستیم. چرا که دلیل ما موثقهﻯ عمّار می باشد که اطلاق دارد و حضرت، در آن موثقه، فقط قصد هشت فرسخ را به عنوان قید مطرح فرموده اند که اعم و قابل صدق بر هر مکانی می باشد. همچنین علاوه بر اطلاق موثقهﻯ عمّار، دلالت واضح تری بر شکسته بودن نماز در صورت تغییر مقصد، در صحیحهﻯ أبی ولّاد وجود دارد که عبارت است از: «مُحمدِ بنِ الحَسن (یعنی شیخ طوسی(ره)) بِإسنادِه عَن أحمَدِ بنِ مُحمد عَن الحَسَنِ بنِ مَحبُوب عَن أبی وَلّاد (سند این روایت خوب و صحیحه می باشد) قالَ قُلتُ لِأبی عَبدِ الله عَلیه السلام: إنّی کُنتُ خَرَجتُ مِنَ الکُوفَه فِی سَفِینَهٍ إلی قَصرِ إبنِ هُبیره» یعنی از کوفه که خارج شدم، قصد رفتن به قصر إبن هبیره را داشتم. «وَ هُوَ مِنَ الکُوفَه عَلی نَحوٍ مِن عِشرِین فَرسَخاً فِی الماء» چون سفر او با کشتی و از طریق دریا بوده است، می گوید فاصلهﻯ آنجا از طریق دریا، حدود بیست فرسخ است که من قصد طی کردن آن را داشتم. «فَسِرتُ یَومی ذلِک اُقَصِّرُ الصَّلاه» لذا چون آن قصد را داشتم، در تمام آن روز که در کشتی بودم، نمازم را به صورت شکسته خواندم. «ثُمَّ بَدا لِی فِی اللَّیل الرُّجُوع إلی الکُوفه» پس از طی کردن مسافتی از صبح تا شب، از رفتن به قصر إبن هبیره منصرف شدم و تصمیم گرفتم دوباره به کوفه برگردم. از آنجا که کشتی های آن زمان سرعت بالایی نداشته اند، این مسیری که ایشان از صبح تا شب طی کرده است را می توان حدود چهار فرسخ حساب کرد. یعنی بعد از گذشتن از چهار فرسخ، تصمیم او عوض شده و قصد برگشتن به کوفه کرده است. «فَلَم أدرِ اُصَلِّی فِی رُجُوعی بِتَقصِیرٍ أم بِتَمامٍ؟» یعنی حالا که تصمیم به برگشت گرفته ام، نمی دانم نماز را شکسته بخوانم یا تمام. «وَ کَیفَ یَنبَغِی أن أصنَع؟» چه کاری سزاوار و شایسته است که من انجام بدهم؟ «فَقالَ: إن کُنتَ سِرتَ فِی یَومِکَ الَّذی خَرَجتَ فِیهِ بَرِیداً فَکانَ عَلَیکَ حَینَ رَجَعت أن تُصَلِّی بِالتَّقصِیر، لِأنَّکَ کُنتَ مُسافِراً إلی أن تَصیِرَ فِی مَنزِلِک...» [1] حضرت فرمودند اگر از صبح تا شب که در حال رفتن بوده ای، چهار فرسخ کامل را طی کرده باشی، شما قصد هشت فرسخ را داشته ای. چرا که مسلماً هنگام برگشتن نیز همان چهار فرسخ را طی می کنی. پس باید نمازت را در هنگام برگشت، شکسته بخوانی. در اینجا با اینکه مقصد أبی ولّاد تغییر می کند و از رفتن به قصر إبن هبیره منصرف و در چهار فرسخی، قصد برگشتن به کوفه را می کند، حضرت تبدیل مسافت امتدادی به مسافت تلفیقی را، کافی و تبدیل شخص مقصد را به مقصد دیگر، صحیح دانسته اند و اشکالی بیان نکرده اند. بلکه فرموده اند از آنجا که شما قصد هشت فرسخ را داشته ای و الان نیز یک برید طی کرده ای، نمازت شکسته است. چرا که در تمام مسیر رفت و برگشت، در حال سفر هستی و تمام این مسافت تا زمانی که به منزلت برگردی، به عنوان مسافت سفر محاسبه می شود.
 پس علاوه بر اطلاق موثقهﻯ عمّار، ظهور خوب و صریح صحیحهﻯ أبی ولّاد نیز دلالت بر این مطلب می کند. بنابراین به نظر ما عوض کردن شخص مقصد تا زمانی که انسان، قصد هشت فرسخ را داشته باشد، اشکالی ندارد. البته روایات دیگری نیز وجود دارد که به خاطر ضعف سند، آنها را مطرح نمی کنیم.
 *****
 [2254] مسأله 23: لَو تَرَدَّدَ فِی الأثناء ثُمَّ عادَ إلی الجَزمِ فَإمّا أن یَکونَ قَبلَ قَطعِ شَیءٍ مِنَ الطَّرِیقِ أو بَعدَه، فَفِی الصُّورَهِ الاُولی یَبقی عَلَی القَصرِ إذا کانَ ما بَقِی مَسافَه وَ لَو مُلَفَّقَهً، وَ کَذا إن لَم یَکُن مَسافَه فِی وَجهٍ، لکِنَّه مُشکِلٌ فَلایُترَکُ الإحتِیاطُ بِالجَمعِ، وَ أمّا فِی الصُّورَهِ الثَّانِیَه فَإن کانَ ما بَقِی مَسافَه وَلَو مُلَفَّقَهً یُقَصِّر أیضاً، وإلّا فَیَبقی عَلَی التَّمام، نَعَم لَو کانَ ما قَطَعَهُ حالَ الجَزم أوَّلاً مَعَ ما بَقِی بَعدَ العَودِ إلی الجَزمِ بَعدَ إسقاطِ ما تَخَلَّلَ بَینَهُما مِمّا قَطَعَهُ حالَ التَّرَدُّد مَسافَه فَفِی العَودِ إلی التَّقصِیر وَجهٌ، لکِنَّهُ مُشکِلٌ فَلا یُترَکُ الإحتِیاط بِالجَمع.
 تردید نسبت به ادامهﻯ مسیر در اثناء سفر:
 اگر انسان در اثناء سفر، پس از آنکه در ابتدا، قصد هشت فرسخ را داشته است، قصدش تغییر کند و مردد شود، در صورتی که ابتدا در آن محل، برای استراحت یا کار دیگری توقف کرده و سپس مردد شده باشد، یعنی تردید او در حال سیر نبوده بلکه در حال وقوف در آن مکان باشد و پس از مدتی نیز تردید او برطرف شده و ادامهﻯ سفرش را قصد کند، در اینصورت اگر مسیری که از این مکان تا مقصد می رود و سپس از مقصد تا منزلش برمی گردد، بدون در نظر گرفتن مسافتی که تا اینجا آمده، هشت فرسخ باشد، طبق نظر مرحوم سید(ره) که در مسافت تلفیقی هیچگونه قیدی قائل نیستند، مسلماً نماز او شکسته می شود.
 اما طبق مبنای ما باید شرط دیگری نیز به این مسأله اضافه کنیم و آن اینکه هیچکدام از رفتن و برگشتن، نباید کمتر از چهار فرسخ باشند. یعنی از همین نقطه که مجدداً تصمیم به رفتن گرفته است، باید حداقل چهار فرسخ را تا مقصد طی کند و مسیر برگت نیز باید حداقل چهار فرسخ باشد.
 اما در صورتی که تردید او در حال وقوف نباشد بلکه در حال سیر باشد، یعنی با حال تردید و احتمال برگشت، به مسیر خود ادامه دهد و برود، باز هم اگر مسافتی که تا اینجا آمده را در نظر نگیریم و مسیر باقیمانده تا مقصد، به همراه مسیری که در برگشت از مقصد تا منزلش طی می کند، هشت فرسخ تلفیقی باشد، طبق فتوای مرحوم سید(ره) قطعاً نمازش شکسته می باشد و طبق نظر ما نیز برای شکسته شدن نماز، لازم است مسیر رفت و برگشت، کمتر از چهار فرسخ نباشند.
 ثمره و اختلاف بین این دو صورت، در جایی ظاهر می شود که مجموع فاصلهﻯ این نقطه ای که در آن تصمیم مجدد به ادامهﻯ سفر گرفته است تا مقصد و از مقصد تا منزل، کمتر از هشت فرسخ باشد لکن با احتساب و اضافه کردنِ مسافتی که از منزل تا این نقطه آمده است، مقدار مجموع آنها هشت فرسخ و بیشتر می شود.
 مرحوم سید(ره) نهایتاً نسبت به جواز اضافه کردن یا عدم جواز اضافه کردن مسافتی که تا اینجا آمده به مقدار کل مسافت، در هر دو صورت، اظهار تردید کرده و فرموده اند در این حالتی که مقدار کل مسافت با احتساب مسافت اولیه، به هشت فرسخ می رسد، ولو وجهی برای شکسته خواندن نماز وجود دارد، لکن از آنجا که انضمام مسافت اولیه، محل اشکال است، در هر دو صورت آن شخص باید احتیاط و بین قصر و اتمام جمع کند.
 اما طبق نظر ما حکم این دو صورت، در این فرض با همدیگر اختلاف دارد و وجهی برای احتیاط وجود ندارد که در جلسهﻯ آینده به آن اشاره می کنیم.
  والسلام


[1] - الوسائل 8 : 469 / أبواب صلاه المسافر ب5 ح1.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo