< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

91/07/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بررسی قیود شرط اول؛ مسافت / فصل فی صَلاه المُسافر / کتاب الصَّلاه
  مقدمه:
 گفتیم اصل مشروعیت نماز مسافر بین شیعه و اهل سنت مُجمَعٌ عَلیه است لکن اهل سنت قائل به تخییری بودن آن هستند و امامیه اجماع بر تعیینی بودن آن با وجود شرایطش دارند. و بعید نیست بگوئیم این مسأله نزد امامیه از ضروریات است. در جلسات گذشته ادلهﻯ نماز مسافر را توضیح دادیم و الان می خواهیم روایاتی که مسافت آن را مشخص کرده اند بیان کنیم.
 طائفهﻯ اول روایات در تعیین مسافت:
 طایفهﻯ اول از روایات، روایاتی هستند که مسافت شرعی را هشت فرسخ معرفی کرده اند. روایت اول از این طائفه موثقهﻯ سماعه است که می فرماید: «عَنِ المُسافِر فی کَم یُقَصِّر الصَّلاه؟ فَقال: فی مَسیرَهِ یَومٍ وَ ذلِک بَریدان وَ هُما ثَمانِیَهُ فَراسِخ» [1] . «مَسیرَهِ یَومٍ» یعنی سیر یک روز کامل که از اول صبح تا غروب خورشید است و به صورت متعارف با مال سواری، هشت فرسخ می باشد. در روایات دیگر هم تعبیر «بَیاضُ یَومٍ» آمده که مراد از سفیدی روز، همان مقدار طلوع فجر تا غروب آفتاب است. همچنین در صحیحهﻯ ابن الحجاج که می فرماید: «ثُمَّ أومَأ بِیَدِه أربَعَه وَ عِشرین مِیلاً، یَکونُ ثَمانِیَهَ فَراسِخ» [2] تعبیر «ثَمانِیَه فَراسِخ» آمده که در اصطلاح شرعی همان بیست و چهار میل است. چون هر فرسخ، سه میل است و درنتیجه هشت فرسخ، بیست و چهار میل است. هر میل هم چهار هزار ذراع است و هر ذراع هم دو شبر یعنی کمی کمتر از نیم متر است که به مقدار عرض بیست و چهار انگشت است و عرض هر انگشت هم به اندازهﻯ عرض هفت دانهﻯ جو و عرض هر دانهﻯ جو هم به اندازهﻯ هفت موی یابو است. پس هر میل کمی کمتر از دو هزار متر و هر فرسخ که سه میل است، کمی کمتر از شش هزار متر است. درنتیجه چهار فرسخ، بیست و چهار کیلومتر کامل نیست بلکه مشهور این است که بیست و دو کیلومتر و نیم است.
 در برخی از روایات هم مثل صحیحهﻯ أبی أیوب که می فرماید: «سَأَلَتُه عَنِ التَّقصِیر، قَال فَقال: فِی بَریدَین أو بَیاضِ یَومٍ» [3] تعبیر «بَریدین» آمده و با توجه به اینکه هر برید، چهار فرسخ است، دو برید، هشت فرسخ می شود.
 طائفهﻯ دوم روایات در تعیین مسافت:
 طائفهﻯ دوم که بسیار زیاد هستند، روایاتی هستند که قائل به تلفیق هستند مثل صحیحهﻯ معاویه بن وهب که می فرماید: «قُلتُ لِأبی عَبدِالله(علیه السلام): أدنی ما یُقَصِّرُ فِیه المُسافِر الصَّلاه؟ فَقال (علیه السلام): بَرِیدٌ ذاهباً و بَریدٌ جائیاً » [4] یعنی کمترین چیزی که باعث شکسته شدن نماز می شود چیست؟ امام(ع) در این روایت، هشت فرسخ را تفسیر می کند و می گوید چهار فرسخ آن برای رفتن و چهار فرسخ آن برای برگشتن است. پس هشت فرسخ اعم از این است که امتدادی طی شود یا اینکه چهار فرسخ آن، رفتن به مقصد و چهار فرسخ دیگر هم برگشتن از مقصد باشد. عمدهﻯ روایات این طائفه، روایات زیادی در باب عرفات هستند و در مورد افرادی هستند که از مکه قصد می کنند به عرفات بروند که فاصله اش در آن زمان چهار فرسخ بوده است و طبق این روایات، نماز آنها شکسته است. بعداً متعرض این روایات می شویم.
 طائفهﻯ سوم روایات در تعیین مسافت:
 طائفهﻯ سوم، روایاتی هستند که مسافت شرعی را چهار فرسخ معرفی می کنند و با توجه به دو طائفهﻯ قبلی معلوم می شود مراد از این روایات، همان تلفیق، یعنی چهار فرسخ ذهاباً و چهار فرسخ ایاباً است چرا که معمولاً هرکس به مسافرت می رود، قصد برگشتن دارد و اینگونه نیست که بخواهد ترک وطن بکند. لذا این روایات هیچگونه منافاتی با طوائف گذشته ندارند و درمجموع شخص مسافر هشت فرسخ را طی می کند.
 از جمله مواردی که در جلسهﻯ گذشته هم مورد اشاره واقع شد، بحث کفایت تلفیق است. این بحث از آنجا که صریح روایت صحیحه است، بحث مهمی ندارد.
 تقیّد تلفیق به قید «مُریدُ الرُّجُوع لِیَومِه» در برخی از روایات:
 بحث دیگر اینکه در برخی از روایات برای تلفیق، قیدی بیان شده و آن قید «مُریدُ الرُّجُوع لِیَومِه» است. یعنی تلفیق در صورتی اعتبار دارد که همان روزی که می رود، بخواهد برگردد. در این صورت چهار فرسخ رفت با چهار فرسخ برگشت جمع می شود و در مجموع با طی هشت فرسخ، نمازش شکسته می شود. ولی اگر نخواهد همان روز برگردد، چنین انضمامی حاصل نمی شود و نمازش شکسته نیست. البته مشهورِ کسانی که این قید را در تلفیق معتبر می دانند می گویند در صورتی که شخص مسافر بخواهد همان روز برگردد، نمازش شکسته است، ولی اگر نخواهد همان روز برگردد، مخیّر است بین قصر و تمام. حال باید ببینیم چنین تخییری از ادله استفاده می شود یا نه. إبن أبی عقیل(ره) که مبنایش در این مسأله بین متأخرین مورد قبول واقع شده است، در کتاب «أخبارُ آلِ الرَّسول» گفته است فرقی بین «مُریدُ الرُّجُوع لِیَومِه» و غیر«مُریدُ الرُّجُوع لِیَومِه» وجود ندارد. یعنی چه همان روز برگردد چه روز های دیگر برگردد، نمازش شکسته است مگر اینکه بعد از چهار فرسخ قصد عشره بکند که از قواطع سفر است و ملحق نمی شود. پس إبن أبی عقیل(ره) در این مسأله از مشهور جدا شده و مشهور متأخرین هم از او تبعیت کرده اند و نماز چنین شخصی را شکسته می دانند، چه همان روز برگردد چه روز دوم یا روزهای بعدی برگردد.
 قید کمتر نبودن ذهاب از چهار فرسخ در تلفیق:
 در بحث کفایت تلفیق که مجموع ایاب و ذهاب، هشت فرسخ است، مرحوم سید(ره) می فرماید چنین تلفیقی هیچگونه قیدی ندارد و همین مقدار که مجموعشان هشت فرسخ است، کفایت می کند ولو مسافت رفتن یک فرسخ و مسافت برگشتن هفت فرسخ باشد یا اینکه مسافت رفتن هفت فرسخ و مسافت برگشتن یک فرسخ باشد. در هر صورت نماز، شکسته است. اما نظر مشهور این است که تلفیق صحیح است ولی رفتن نباید از چها فرسخ کمتر باشد و این تقیّد در برگشتن وجود ندارد. یعنی اگر رفتن پنج فرسخ و برگشتن سه فرسخ باشد، اشکالی ندارد. یعنی مسافت برگشت مهم نیست ولی رفتن نباید کمتر از چهار فرسخ باشد. این مطلب بین اکثر متقدمین و متأخرین مشهور است.
 والسلام


[1] - الوسائل 8 : 453/ أبواب صلاه مسافر ب1 ح8
[2] - الوسائل 8 : 455/ أبواب صلاه مسافر ب1 ح15
[3] - الوسائل 8: 453/ أبواب صلاه مسافر ب1 ح7
[4] - الوسائل 8: 456/ أبواب صلاه مسافر ب2 ح2

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo