< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حیض/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

 

شک میان حیض و استحاضه

مسألة ۴۵۰. ان رأت دما و شکّت فی أنه حیض او استحاضة فإن کانت واجدة لشرائط الحیض فهو حیض.

البته ایام عادت هم تاثیر دارد. این را هم باید اضافه کنیم. اگر شرایط حیض و صفاتش را داشت، حیض است و اگر نداشت و در ایام عادت بود، باز هم حیض است. اضافه می کنیم: "و کذا ان لم تکن واجدة للصفات (یعنی صفات حیض) و لکن صادفت ایام العادة." اگر در ایام عادت بود، لازم نیست صفات را داشته باشد. در خود ایام عادت محکوم به حیضیت است؛ ولو صفات را نداشته باشد.

شک میان حیض و عذره

مسألة ۴۵١. ان رأت دما و لا تدری أنه حیض او دم العذرة، ادخلت قطنة، فإن خرجت مطوّقة فهو دم العذرة و ان امتلأت بالدم فهو الحیض.

اين صورت باید در صبح عروسی باشد. در آن وقت اگر خونی دید و نمی دانست دم العذرة یا خون حیض است، (عُذرة یا عَذرة، به معنای بکارت است.) پنبه ای داخل می کند؛ اگر خون کم رنگ رقیقی است به طوری که روی پنبه حلقه می زند، دم العذرة است. چون آن خون طبیعتش این است که بصورت حلقوی و کم رنگ است. اما اگر تمام پنبه را گرفت و غلیظ بود و در پنبه فرو رفت، دم الحیض است.[1]

دیدن خون کمتر از سه روز

مسألة ۴۵ ان رأت الدم اقل من ثلاثة ایام و انقطع عنها فلیس بحیض و لو کان ذلک في ایام عادتها؛ ثم‌ إن رأت الدم‌ ثانیا في ایام عادتها فهو محکوم بالحیضیة.

اگر خونی که دیده، کمتر از سه روز بود، حیض نیست.

ولو کان ذلک فی ایام عادتها.

ولو در ایام عادت هم باشد. فرقی ندارد. اعتبار ندارد. کمتر از سه روز، نباید باشد.

ثم إن رأت الدم ثانیا في ایام عادتها فهو محکوم بالحیضیة.

حالا آن خون منقطع شد و مدتی گذشت؛ و مثلا یک روز، یا دو روز، یا سه روز بعدش دوباره [خون دید] و آن دومی از سه روز تجاوز کرد؛ این خون دومی، حیض است. البته همین دومی هم به شرط تجاوز از سه روز حیض است.

اقسام الحائض

هر چه خواندیم، مقدمه بود و الان کم کم در اصل مطلب وارد می شویم. حائض، شش قسم دارد؛ صاحب العادة «الوقتیة و العددیة» و صاحب العادة الوقتیة دون العددیة و صاحب العادة العددیة دون الوقتیة و المبتدئة و المضطربة و الناسیة. اینها شش قسم شدند.

خوب است که اول شرحشان را بگوییم. صاحب العادة الوقتیة و العددیة، زنی است که با گذشتن دو یا سه بار از خون دیدنش، وحدتی حاکم باشد؛ یعنی خصوصیاتش معلوم اند که‌ در چه زمانی و چقدر است. اگر هم وقتش و‌ هم عددش با گذشت زمان، معین شد، صاحب عادت وقتیه و عددیه می شود. مثلا فرض کنید مشخص می شود که حیضش پنج، شش یا هفت روز است. همچنین مشخص باشد که اول یا وسط یا آخر ماه است. صاحب عادت وقتیه و عددیه می شود.

اما صاحب عادت وقتیه دون العددیة یا صاحب عادت عددیه غیر وقتیه چگونه است؟ مثلا اگر پنج روزش مشخص است و بیشتر نمی شود، اما گاهی اول ماه و گاهی وسط ماه هست، این، صاحب العادة العددیه دون الوقتیة می شود. این یک قسم است.

یک قسم دیگر این است که مضطربه باشد. مضطربه این است که عادتی برایش [معین] نمی شود و هر ماه یک طور است. یک بار اول ماه، بار دیگر وسط ماه و بار سوم آخر ماه خون می بیند؛ گاهی پنج روز و گاهی ده روز هست و مختلف هستند. این اسمش مضطربه است.

قسم دیگر مبتدئه است. مبتدئه، تازه شروع کرده و اولین بار است که حیض می شود. این فرد عادتی ندارد و به او مبتدئه می گویند.

قسم بعدی ناسیه است. ناسیه، عادتی داشته ولی یادش رفته است. این خیلی چیز نادری است که به کلی یادش برود که وقتش و عددش چه بوده است.

همه اینها احکامی برای خود دارند و از این جهت این دسته بندی را می خوانیم؛ چون که هر کدام احکام جدایی دارند.

نحوه استقرار عادت

یک بحث بر سر این است که این عادت، چطور شکل می گیرد. یعنی چطور مقرر می شود که اين زن این عادت را دارد؟ شکل گرفتنش، به دو ماه خون دیدن واحد است. وقتی دو ماه پشت سر هم یک جور بود، عادت، محقق می شود. مثلا در عادت وقتیه، اگر دوماه پشت سر هم در اول ماه حیض شد، دیگر عادت این زن اول ماه است. و همین طور مثلا اگر عددش در دوماه پشت سر هم، شش روز بود؛ دیگر عادتی پیدا می کند که عدد حیضش شش روز است.

اقسام استقرار عدد در عادت

مطلب دیگری هم داریم که بیشتر راجع به عدد است. حالا این بحث، چه نسبت به «وقتیه و عددیه‌ی با هم» و چه نسبت به «عددیه‌ی تنها» مطرح می شود و آن این است که این، سه قسم است. یک قسمش متعارف است و آن این است که ماه اول، شش روز دیده و ماه بعدی هم شش روز دیده است.

یک قسم دیگر داریم که ماه اول، شش روز و ماه دوم، ده روز دیده است؛ اما شش روزش متصف به صفات حیض بوده و اضافه اش متصف به صفات حیض نبوده است. یعنی خون، قطع نشده و ادامه پیدا کرده است؛ اما دیگر حیض را نداشته است. این هم مثل همان صورت اول است؛ یعنی عادت، در شش روز محقق می شود؛ ولو اینکه این شش روز از باب تمیز به صفات است، عیب ندارد.

قسم سوم اين است که مثلا گاهی فتره ای در بین نیست و گاهی فتره ای در بین می آید؛ مثلا فرض کنید که خون دیدنش در ماه اول هفت روز بوده است و آن هفت روز را پشت سر هم خون دیده است. اما ماه دوم که این هفت روز را خون دیده به این صورت بوده که اول، سه روز پشت یر هم خون دیده (چون که همان اول که شروع شد، کمتر از سه روز نباید باشد) بعد دو روز قطع شده و دوباره دو روز دیگر هم خون دیده است. این طور هم خوب است؛ چون این فتره، ملحق می شود. یعنی یک سه روز و یک دو روز و یک دو روز دیگر که جمعش هفت روز می شود. پس آن دو روز فتره‌ی وسط هم ملحق به حیض است. این را قبلا خوانده بودیم و گفتیم چون که حدث حیض، باقی است. چون اول که سه روز کامل را خون دیده است، دیگر حیضیتش مستقر شده است و این فتره هم چیز مهمی نیست و بعد دوباره که خون می بیند، [جزء همان حیض است]. پس مثل این است که در هر دو ماه، هفت روز را کامل دیده است. این ها سه قسم هستند. این مطلبی که به این صورت بیان کردیم، نظر مشهور است. بعد که استدلالش را می خوانیم، هر سه را تایید و قبول می کنیم.

محقق خویی(ره) قسم دوم را رد کرده است. قسم دوم این بود که خون در مرتبه دوم، سر شش روز، قطع نشده است؛ مثلا نه روز یا ده روز خون دیده است. اما صفات، در این وسط، تغییر کرده اند. یعنی شش روز اول، متصف به صفات حیض بوده اند؛ پس آن شش روز حیضند و ما بقی چون محکوم به حیضیت نیستند، استحاضه اند. بنابراین دو ماه گذشته است که این خانم، در این دو ماه، شش روز خون دیده است؛ ولو به این صورت که در بار دوم تغییر صفات داشته است.

دلیل اختلاف نظر در قسم دوم عادت عددیه

آقای خویی(ره) این قسم دوم را قبول نمی کند و رد می کند.[2] ایشان از ظاهر روایات این طور فهمیده است که اگر آن خون که در ماه دوم دیده سر آن عدد معین قطع نشد بلکه صفاتش عوض شد دیگر عادت عددیه صدق نمی کند. در این بحث دو روایت هستند؛ یکی روایت مرسله یونس الطویلة الصحیحة و دیگری موثقه سماعه است. ما گفتیم آن روایت مرسله يونس، در انقطاع خون، ظهوری دارد؛ و فرمایش آقای خویی نسبت به آن و ایرادی که گرفته، درست است. اما عبارت موثقه سماعه، انعطاف پذیر است یعنی قابل حمل بر آن موردی که خون قطع نشده؛ بلکه صفاتش در ادامه از صفات حیض تغییر کرده هم می شود. حالا عبارت‌ها را می خوانیم تا معلوم شود. محقق خویی(ره) هم در موثقه سماعه و هم در مرسله یونس، رد کرده و گفته است که اینها در اینکه به صورت تکوینی کلا خون قطع شود، ظهور دارند. پس بر این صورت ثانیه، منطبق نمی شوند؛ پس ایشان به این ترتیب، از مشهور جدا شده است.

حالا ان شاء الله روایت را بعد می خوانیم تا ببینیم آقای خویی(ره) چه فرموده و ما چه می گوییم. ما بین مرسله یونس و موثقه سماعه تفصیل داریم. نظر ما در موثقه سماعه، همان نظر مشهور است.


[1] حدیث اول از باب دوم از ابواب حیض.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo