< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حیض/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

 

دلیل یائسه شدن زنان قرشی تا شصت سال و زنان غیر قرشی تا پنجاه سال

بحث ما در این قسمت که قریش و قریشی ها چه کسانی هستند، تمام شد. سر مقام دوم رفتیم و آن این است که بالاخره گفتیم که قریشی ها تا شصت سال و غیر قریشی ها تا پنجاه سال [یائسه می شوند]؛ اما ببینیم دلیلش چیست؟ اما این مطلب که تفصیل بین قرشی و غیر قرشی باشد، مرحوم سید در عروه فتوا داده است و محشین هم مؤیدند مگر نادری. در جواهر هم بعد از آنکه کلام شرایع را در همین تفصیل بیان کرده، فرموده که این درست است و بقیه هم همین را گفته اند؛ کالفقیه و المبسوط و المعتبر و الوسیلة و الجامع و التذکرة و القواعد و الارشاد و الذکری و البیان و الدروس و غیرها.[1] فقیه، همان من لا یحضر الفقیه است که مال صدوق است. مبسوط، مال شیخ طوسی، معتبر، مال محقق حلی، وسیله، مال ابن حمزه، جامع، مال ابن سعید، تذکره، قواعد و ارشاد مال علامه و ذکری، بیان و دروس هم مال شهید اول اند. دلیل نامگذاری به دروس این است که درس درس است. این طور که یادم می آید جمعا پنجاه درس است.

و فی المستمسک عن تبیان الشيخ و مجمع البیان للطبرسی نسبته الی الاصحاب.

گفته اصحابمان این طور فرموده اند.

يظهر للمتصفح فی کتب القوم انه مورد التسالم و الوفاق و لا یعرف فیه مخالف فالانصاف ان الاطمینان بالحکم حاصل.

بیان محقق خویی(ره) در سن یائسگی زنان قرشی و غیر قرشی

لم یخالف فیه الا استادنا السید الخوئي.

ایشان هم جرأت نکرده فتوا به خلاف بدهد بلکه احتیاط کرده است. گفته است که قرشی تا شصت سال است؛ اما غیر قرشی هم احتیاطا تا شصت سال است[2] اما دلیلش را عرض خواهم کرد و الآن محل کلام نیست.

سه طائفه روایت در محل بحث

مهم روایات باب اند که سه طائفه اند. یک طائفه، روایاتی اند که بر مسلک مشهور دلالت دارند که تفصیل بین قرشیه و غیر قرشیه را بیان می کنند. قرشیه تا شصت سال و غیرش تا پنجاه سال. مرسله ابن ابی عمیر است که روایت تا حد ابن ابی عمیر، صحیحه است. اما ابن ابی عمیر ارسالی آورده است. گفته اند مرسلات ابن ابی عمیر، مثل مسندات دیگران اند و فرقی با مسندات ندارند و شیخ(ره) ایشان را جزء مشایخ ثقات بیان کرده و فرموده است: "اذا عرفنا الراوی بأنه لا یروی و لا یرسل الا عن ثقة، عملنا بمرسلاته کابن ابی عمیر و صفوان بن یحیی و احمد بن محمد بن نصر البزنطی."

این سه نفر هم ... . ایشان از اعاظم و مرسله اش قبول است.

وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا بَلَغَتِ الْمَرْأَةُ خَمْسِینَ سَنَةً (پنجاه سال را میزان قرار داده است) لَمْ تَرَ حُمْرَةً (دیگر حیض نمی بیند) إِلَّا أَنْ تَکُونَ امْرَأَةً مِنْ قُرَیْشٍ.[3]

پس علنا بین قرشیه و غیر قرشیه تفصیل داده است؛ به همان صورتی که عرض کردیم.

حالا این کلام شیخ(ره) است. شیخ(ره) در مبسوط این طور فرموده است:

تئس المرأة (یعنی یائسه می شود) من الحيض إذا بلغت خمسين سنة إلا إذا كانت امرأة من قريش.

بعد خود شیخ(ره) مرسله ای آورده و فرموده است:

فانه روی انها تری دم الحیض الی ستین سنة.[4]

شیخ(ره) در اینجا براساس این روایت فتوا داده است. یعنی صرف نقل روایت نیست و به استناد این روایت، فتوا هم داده است. این خیلی مهم است. حال آنکه خود شیخ هم در رجال خریط الفن و نَقاد الحدیث بوده است‌؛ فلهذا این مهم است.

روایت دیگر مرسله صدوق(ره) است. قبلا هم عرض کردیم که اگر صدوق(ره) در مرسلاتش استناد بدهد و بگوید قال الصادق(ع) و نگوید نقل عن الصادق(ع)، [قبول است]. مرحوم امام این را در درسشان می فرمودند که ما به تفصیل در مرسلات صدوق قائلیم بین آن صورتی که به امام(ع) اسناد دهد و بگوید قال الصادق(ع) و آن صورتی که صرف نقلی باشد و مثلا بگوید رُوِیَ عن الصادق(ع). آن رُوِیَ را قبول نداریم؛ اما اگر گفت قال الصادق قبول داریم؛ برای اینکه صدوق(ره) اهمیت می داده و در حالی که فن الرجال را بلد بوده به امام(ع) نسبت داده است خوب تا یقین نداشته باشد، اسناد به امام(ع) جایز نیست. روایتش این است:

"المرأة اذا بلغت خمسین سنة لم تر حمرة الا ان تکون امرأة من قریش."[5]

همچنین مرسله ی دیگری از مفید(ره) هست. فرموده است که "وَ قَدْ رُوِيَ‌ أَنَّ الْقُرَشِيَّةَ مِنَ النِّسَاءِ وَ النَّبَطِيَّةَ تَرَيَانِ الدَّمَ إِلَى سِتِّينَ سَنَةً."[6]

ایشان نبطیه را هم اضافه کرده که الان طایفه‌ی شناخته شده ای نیست و وجود ندارد. یعنی قابل تشخیص نیست.

سوال و جواب: به هر حال نبطیه را چون بعضی ذکر کرده اند، غیر از قرشیه است. می گویند کالقرشیة و النبطیة؛ نبطیه را جدا می دانند. اما این غیر از کلمه مفید(ره) دلیلی ندارد و بقیه روایات این را ندارند. ثانیا الان وجود خارجی ندارند و شناخته شده نیستند. این یک طائفه از روایات بود که طبق آن ها قائل به تفصیل بودیم.

طائفه ثانیه، حد یاس را مطلقا پنجاه سال قرار داده اند چه برای قرشیه و چه برای غیر قرشیه.

روایت عبدالرحمن بن حجاج می فرماید:

وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ... وَ الَّتِی قَدْ یَئِسَتْ مِنَ الْمَحِیضِ وَ مِثْلُهَا لَا تَحِیضُ قُلْتُ وَ مَا حَدُّهَا (این یعنی یائسه. می گوید پرسیدم حدش چقدر است؟) قَالَ إِذَا کَانَ لَهَا خَمْسُونَ سَنَةً.[7]

بزنطی هم چنین روایتی دارد. که او هم شخص مهمی است.

طائفه سوم فرموده اند حدش شصت سال است مطلقا. همین روایت عبدالرحمن بن حجاج از این طائفه است؛ آن وقت به جای خمسون سنه که در آن روایت بود، در روایت دوم، ستون سنه فرموده است.

۲۳۰۱- ۸- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: ... قَالَ إِذَا بَلَغَتْ سِتِّینَ سَنَةً فَقَدْ یَئِسَتْ مِنَ الْمَحِیضِ وَ مِثْلُهَا لَا تَحِیضُ.[8]

پس حالا اینجا ما دو طائفه مطلق پیدا کردیم. یک طائفه علی الاطلاق می گفت خمسون سنة و طائفه دیگر علی الاطلاق می گفت ستون سنه.

بیان محقق خویی(ره) در جمع بین روایات

مرحوم محقق خویی(ره) می فرماید سند آن روایات تفصیل، ضعیف است؛ چون مرسله اند؛ لهذا به روایات مفصله، اعتنایی ندارد.[9] اما یک دسته از این مطلقات می گوید خمسون سنه و دسته دیگر می گوید ستون سنه و هر دو هم صحیحه اند. ما در اینجا گیر می کنیم که آیا خمسون سنه برای همه یا ستون سنه برای همه است؟ اینجا جای استصحاب است. باید تا ستون سنه استصحاب کنیم؛ چون حالت سابقه، عدم یئس بوده‌ است و این را باید تا ستون سنه استصحاب کنیم. لهذا احتیاط این است که قرشی را تا ستون سنه می گیرد و بحثی در آن نیست و همه هم موافقند؛ اما غیر قرشی احتیاطا بین پنجاه و شصت سال، بین تروک حائض و افعال مستحاضه جمع کند. هذا ما ذهب الیه سیدنا الاستاذ(ره).[10] دلیلش را هم برایتان گفتیم. اما ما فتاوای اصحاب را خواندیم که گفتند اجماعی است. همه اصحاب هم این تفصیل را قائل شدند. از آن طرف هم چهار روایت داریم که یکی‌ از آنها هم مرسله ابن ابی عمیر است که به حکم مسنده است. به نظر ما روایات هم معتبرند. بنابراین ما هم موافق مشهور، به تفصیل قائل می شویم. لکن سیدنا الاستاد(ره) به خاطر این نکاتی که گفتیم فرموده است که قرشی ها تا ستین سنه بحثی ندارند و غیر قرشی ها در آن ده سال آخر، بین تروک حائض و افعال مستحاضه، احتیاط کنند. مرحوم خویی(ره) می فرماید زن غیر قرشی اگر پنجاه سال شد و در حیض و استحاضه شک کرد، احتیاطا بین تروک حائض یعنی نماز نخواندن و روزه نگرفتن و افعال مستحاضه یعنی مثلا انجام اغسال و وضوها، جمع کند. غسل کند و وضو بگیرد و رجاءا نماز بخواند. این را افعال المستحاضة و تروک الحائض نام می گذارند. تروک حائض یعنی اینکه حتی با غسل، داخل در مسجد نشود و به قرآن دست نزند. اما رجاءا نماز را باید بخواند.

اما ما تفصیل را قبول کردیم؛ وفاقا للمشهور بل للمجمع علیه عند اصحابنا و به روایات کثیرة. صدوق، مفید و شیخ طوسی به علاوه ابن ابی عمیر [چنین روایت کرده اند]. اینها چیز کمی نیستند. یعنی اسناد را هم تام می بینیم.

سوال: اگر ده سال آخر را استصحاب کند و بر عدم یائسه بودن بنا بگذارد، چرا باید احتیاط کند؟

جواب: به خاطر اینکه در اینجا فتوای اصحاب هست. چیزی که در اینجا شلش می کند مخالفت اصحاب است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo