< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استحاضه/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

 

مسأله: وجوب نماز آیات بر مستحاضه

بحث ما در احکام مستحاضه بود. یکی از احکام مستحاضه این است:

مسألة. صلاة الآیات واجبة علی المستحاضة. فعلیها أن تعمل بوظیفتها في الصلوات الیومیة.

مستحاضه مثل حائض نیست. در حائض و نفساء، همان طور که نماز یومیه واجب نیست و ساقط است، نماز آیات هم ساقط است. اما مستحاضه باید آن را بخواند؛ البته اعمالش را که انجام داد، فهی بحکم الطاهرة. کل ما یجب علیها من الوظائف لصلاتها اذا فعلتها فهی بحکم الطاهرة فتجب علیها صلاة الآیات. نماز آیات هم بر او واجب است.

اما اینکه چطور نماز آیات بر زن مستحاضه واجب است؟ هم دلیل خاص و هم دلیل عام داریم. دلیل عام عبارتست از ادله ای که گفته اند نماز آیات بر همه واجب است و ذکری از مرد یا زن نکرده اند؛ مثل صحیحه جمیل بن دراج که از اصحاب اجماع بوده است. جمیلٌ الجمیل مع ابان و العبدلان ثم حمادان. معمولا روایاتش گاهی از امام صادق(ع) و گاهی امام کاظم(ع) است.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: صَلَاةُ الْکُسُوفِ فَرِیضَةٌ.[1]

نماز کسوف، فریضه يعنی بر همه واجب است؛ چه زن و چه مرد.

و روایة المفید عن الصادقین:

مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِیدُ فِی الْمُقْنِعَةِ قَالَ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِینَ ع : ... فَإِذَا رَأَیْتُمْ ذَلِکَ فَافْزَعُوا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِالصَّلَاةِ.[2]

یعنی هر وقت این چیزهای ترس آور را دیدید، با نماز یعنی نماز آیات، به خدا ملتجی شوید.

حالا این خطاب به همه مکلفین اعم از مرد و زن است. البته ممکن است که کسی مته به خشخاش بگذارد و بگوید در اولش آمده است: "فاذا رأیتم ذلک"؛ این "تُم" ضمیر مذکر است و برای مؤنث "رأیتن" می گویند. می شود مته به خشخاش گذاشت؛ اما اینها اعتبار ندارد؛ برای اینکه از باب تغلیب است. مثلا از باب تغلیب، به حضرت مریم(س) خطاب شده و فرموده است: ﴿وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ﴾.[3] راکعین مذکر است؛ پس چطور می شود؟ از باب تغلیب است.

صحیحه زراره و محمد بن مسلم [هم چنین دلالت دارند]. این دو بزرگوار از اعاظم اصحاب و اصحاب اجماع و طبقه اولند؛ چون که اصحاب سه طبقه بودند و اینها از طبقه اولند. امام صادق(ع) از زراره و محمد بن مسلم، خیلی تعریف کرده و فرموده است: "لولا هؤلاء لاندرست آثار ابی"؛ اگر اینها نبودند، همه آثار پدرم مندرس می شدند؛ یعنی از بین می رفت. در شعرش هم می فرماید: "قد اجمع القوم علی تصحیح ما، یصح عن جماعة فلیعلما؛ و هم اولو نجابة و رفعة، اربعة و خمسة و تسعة؛ فالستة الاولی اولو الامجاد؛ اربعة منهم من الاوتاد؛ زرارة ثم برید (بُرید عِجلی که اسم پدرش معاویه است) قد اتی؛ ثم محمد (محمد بن مسلم) و لیث (ابی بصیر) یا فتی. (این چهارتا هستند)

هر دوی آنها این را روایت می کنند. بعضی از روایات هستند که زراره و محمد بن مسلم با هم روایت می کنند. در بعضی روایات، فضیل بن یسار هم اضافه می شود. در بعضی روایات، بُرید هم اضافه می شود. آنها را می گویند قد روی الفضلاء. روایة الفضلاء تعبیر می کنند. فرمود: "کُلُّ أَخَاوِیفِ السَّمَاءِ".[4] این روایت هم خطاب به همه است و اختصاص به مردان ندارد.

بررسی دلالی و سندی دلیل خاص (روایت علی بن جعفر)

اما گفتیم که دلیل خاص هم داریم و آن روایت علی بن جعفر از برادرشان حضرت موسی بن جعفر(ع) است. همه روایات علی بن جعفر، از برادرش موسی بن جعفر(ع) است.

۹۹۲۸- ۱- عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ النِّسَاءِ (این دیگر اختصاصی است؛ يعنی از حکم زنان می پرسد) هَلْ عَلَی مَنْ عَرَفَ مِنْهُنَّ (یعنی شیعه باشد) صَلَاةَ النَّافِلَةِ وَ صَلَاةَ اللَّیْلِ وَ الزَّوَالِ وَ الْکُسُوفِ مَا عَلَی الرِّجَالِ (زنهایی که شیعه و اهل معرفتند، آیا نافله، نمازشب، نماز ظهر، کسوف و نماز آیات که بر مردان واجب است، بر اینها هم واجبند؟) قَالَ نَعَمْ.[5] (حضرت(ع) فرمود: بله؛ واجبند.)

یعنی آنکه واجب است، برای زنها هم واجب است و آنکه مثل نماز شب مستحب است، برای آنها هم مستحب است. یعنی مردان و زنان، فرقی در این خصوص ندارند.

منتهی مشکلی که در این روایت هست وجود عبدالله بن الحسن در سلسله سند، آن است که علی بن جعفر جدش می شود و او می گوید من از جدم روایت می کنم. ایشان در کلمات رجالیین توثیق صریحی ندارد. خدا استاد ما را رحمت کند. دو استاد بزرگ داشتیم؛ یکی امام(ره) و دیگری آقای خویی(ره). به دلایلی پیش آقای خویی(ره) بیشتر موفق می شدیم برویم. از جمله این که امام(ره) فقط بیع می گفت؛ ولی آقای خویی(ره) اصول می گفت و فقه را هم از جاهای مختلف می گفت. یادم هست که هر وقت به روایات عبدالله بن الحسن از جدش علی بن جعفر می رسیدیم، به ضعف سند از بابت عدم توثیق صریح [اشاره می کرد] و آن را قبول نمی کرد. اما به نظرم می شود گفت که [روایت] عبدالله بن الحسن، حسنه است؛ برای اینکه روات بزرگی مثل حِمیَری، از ایشان خیلی نقل کرده و به او اعتماد داشته اند. ...

مرحوم شیخ شوشتری مبنای دیگری داشت و می گفت بین مجاهیل و مهملین فرق هست. مجاهیل که به جهالت رمی شده اند و رجالیین درباره آنها گفته اند هذا مجهول، قابل اعتنا نیستند؛ اما مهملین آنهایی اند که در سلسله روات ذکرشان کرده اند و هیچ چیز بدی هم نگفته اند. نظر مرحوم شیخ این بود که بنای فقها بر عمل به روایات اینها بوده است. این هم هست. حالا این هم نظر مرحوم شیخ شوشتری است.[6]

 

سوال: همان نکته که دست نخورده اند، خود دست نخوردگی شاهدی است.

جواب: بله؛ خودش شاهدی است.

 

در هر صورت این بحث تمام شد. بنابراین اگر این روایت را قبول کردیم، فبها و اگر قبول نکردیم، همان عمومات کافی هستند.

سوال: آیت الله خویی(ره) حرمت صلاة را برای مستحاضه، حرمت ذاتیه نمی دانند. در حالی که اگر حرمت ذاتیه ...

جواب: چه کسی گفت حرام است؟ بحث سر این است که بر مستحاضه واجب است یا نه؟ یا اینکه اینطور است که اگر دلش می خواهد بخواند، بخواند؟ شاید صحیح و شاید هم باطل باشد. بحث بر این است که واجب است یا نه. ما دلایل وجوب را ذکر می کنیم. و می گوییم بله؛ واجب است؛ روایات عامه که هیچ مشکلی ندارند. اما مشکل این روایت خاصه، همین عبدالله بن الحسن است.

 

مسأله: اجتماع نماز آیات با نماز یومیه برای مستحاضه

مسألة. اذا اجتمعت صلاة الآیات مع الصلاة الیومیة کفی لها الغسل و الوضوء للیومیة لاجل الاستحاضة و لا یجب ... .

همان بحث هایی است که قبلا گفته ایم. یعنی وقتی وظایفش را برای نمازهای یومیه، دقیق انجام داد و نوبت به نماز آیات رسید، [لازم نیست که وضو و غسل را تکرار کند]. اگر دستشویی رفته است، وضویی می گیرد و اگر نرفته لازم نیست. اگر جنب شده است، غسل جنابت می کند و اگر جنب نشده است، [لازم نیست غسل کند]؛ یعنی حالش حال طاهره است.

بحثی در نماز آیات یادم آمد که در جایی داریم که اگر نماز آیات در سعه وقت بود و با نماز یومیه در ضیق وقت مواجه شد، یک چیز خلاف قاعده ای در روایات آمده است و همه اصحاب به آن فتوا داده اند و آن این است که از همین نماز آیات تا هر کجا که خوانده است، می ایستد و نماز یومیه را می خواند و بعد هم نماز آیات را از آنجا که رسیده بود، ادامه می دهد؛ آن، صحیح است و تتمه اش را می خواند. این چیز خلاف قاعده‌ای است. ولی از خصائص اجتماع نماز آیات و نماز یومیه است.

وظیفه مستحاضه برای نمازهای قضایی

مسألة. کل ما یجب علی المستحاضة لصلواتها الادائیة یجب لصلواتها القضائیة ان تحقق موضوعها.

اگر یک وقتی نماز زن قضا شده و مستحاضه است، باید همان اعمال را انجام دهد. یعنی وظایف، برای نماز قضای یومیه، مثل اداء یومیه است. منتهی یک مطلب دقیق در اینجا وجود دارد و آن این است که موقعی می تواند برای نماز قضا به این اعمال اکتفا کند که یأس داشته باشد؛ چون که بالاخره اضطراری است و باید مایوس باشد از اینکه پاک شود و الا اگر مایوس نیست و می داند بعدا پاک می شود، حق ندارد الان نماز قضا را بخواند؛ بلکه باید صبر کند تا پاک شود و در حال پاکی نماز قضا را بخواند؛ چون که در حال پاکی، آن صلاة اختیاریه است و در حال استحاضه، اضطراریه است. اگر مایوس است که پاک شود، اشکال ندارد. مایوس است یعنی اینکه می داند تا بمیرد، مستحاضه است و پاک نمی شود. عیب ندارد. در مقابل یاس، رجاء هست. اگر رجاء دارد که پاک می شود، باید صبر کند و بعدا که پاک شد، نماز قضا بخواند. شاید می داند تا بمیرد، پاک نمی شود. در وصیت نامه اش هم نوشته است و می داند مستحاضه است و پاک هم نمی شود. شاید بعضی اینگونه باشند. پیرند و مستحاضه می شوند و مرضی دارند که هر چه معالجه می کنند، خوب نمی شوند. دیگر امیدی ندارند. این طور خیلی کم اتفاق می افتد و خیلی نادر است؛ معمولا امید دارند که پاک شوند. اگر امید داشتند، نمی توانند نماز قضا را بخوانند و باید صبر کنند.

 

سوال: در حال استحاضه نمازش قضا شده یا مطلقا؟

جواب: مطلقا. نماز قضا از سابق گردنش آمده است. از همین زمان استحاضه اش یا از قبل فرقی نمی کند.

 

سوال و جواب: می‌دانم. در هر صورت اگر مایوس است، می تواند نماز قضا بخواند. اگر امید دارد که پاک شود، همین ها را باید در حال پاکی قضا کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo