< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استحاضه/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

 

به حکم طاهر بودن مستحاضه بعد از انجام وظایفش

قول دادیم راجع به اجماعی که عرض شد، توجیهات محقق خویی(ره) را بیان کنیم. عبارت اجماع این بود:

المستحاضة اذا فعلت ما علیها من اعمال الصلاة فهی بحکم الطاهرة.

سه نظریه در محل بحث

منتهی محقق خویی(ره) سه توجیه برایش ذکر کرده‌ و بعد روی هم رفته زیر آب مطلب را زده است. یکی از آنها قول خودش و دیگری را از محقق همدانی(ره) نقل کرده است. سومی هم قول مشهور است که حرف ماست. حالا این سه قول را می خوانیم.

نظریه محقق خویی(ره) در محل بحث

در تقریرات درسشان فرموده اند که سه احتمال در این عبارت هست.

الاول و هو اظهر الاحتمالات، ان المستحاضة اذا اتت بوظائفها فهی بحکم الطاهرة بالاضافة الی صلاتها.[1]

یعنی فقط نسبت به همین نمازی که دارد می خواند به حکم طاهره است؛ نه مطلقا. حالا به چه مناسبت به نماز اختصاصش دهیم؛ عبارت که اطلاق دارد. می فرماید چون ممکن است در مقابلِ این توهم باشد که بعد از غسل، وقتی به نماز ایستاد و در اثنای نماز، باز خون استحاضه بیرون آمد، آن نماز و غسل قبل از آن باطل باشد برای اینکه کسی چنین تصوری نکند، این مطلب گفته شده است؛ یعنی غسل بعدی ولو بعدش هم خون بیاید و حتی در اثنای نماز [خون بیاید]، این نماز، صحیح است. پس به همین دلیلی که گفتیم، عبارت ناظر به صحت نماز است.

ایشان به این معنا خیلی اصرار است و می فرماید بنابراین برای هر کار دیگرش باید دوباره غسل کند و وضو بگیرد. یک‌ بار می خواهد مسجد برود؛ یک بار می خواهد دست روی قرآن بگذارد؛ یک‌ بار می خواهد طواف به جا بیاورد. هر بار باید غسلی را تکرار کند. حتی گفته اند که برای مقاربتش هم یک غسل جدا بکند.

 

سوال: عسر و حرج پیش نمی آید؟

جواب: خوب بله بیاید. به هر حال اینهایی که می خوانیم، با صرف نظر از آن عناوین ثانویه است.

 

نظریه محقق همدانی(ره) در محل بحث

قول دوم همین فرمایش محقق همدانی(ره) است.[2] حاج آقا رضا همدانی(ره)، ظاهرا هم دوره آخوند(ره) و مسن بوده است. پس آقای خویی(ره) احتمالا به درسش نرسیده است. ظاهرا کمی بر مرحوم نائینی مقدم بوده است. ایشان هم یک دوره ای دارد که قبلا سه جلد بود؛ اما چاپ جديدش، ۲۰ جلد است. می دانم این کتاب، [بخش هایی] در طهارت، صلاة و زکات هم دارد؛ اما [بخش] خمسش یادم نیست؛ شاید خمس هم داشته باشد. تا اینجاست. محقق خویی(ره) در توضیح بیان ایشان فرموده است: "ان المرأة اذا اتت بوظائفها فهی طاهرة الا ان طهارتها موقتة بما اذا کانت مشتغلة باعمالها التی منها الصلاة."[3]

ایشان این "اذا" را فقط اذای ظرفیه گرفته و از معنای شرطیت، فارغش کرده است. ظرفیه که شد، معنی جمله، چنین می شود که: مستحاضه در زمانی که غسل می کند و وضو می گیرد و اعمالش را انجام می دهد، تا زمان همان وضو، غسل و نماز، به حکم طاهره است. تا این زمان [طهارتش] باقی است، اما بعد از این زمان، دیگر طهارتی وجود ندارد. پس "اذا" را ظرفیه گرفته است؛ نه شرطیه. اگر شرطیه شد، معنایش عموم پیدا می کند. مثل ان شرطیه است. اما فقط ظرفیه گرفته است؛ یعنی در این زمان که این کارها را می کند، به حکم طاهره است؛ پس این زمان که گذشت، دیگر به حکم طاهره نیست. این تأویل محقق همدانی است. انصافا تأویلی است. محقق خویی(ره) این را نپذیرفته و فرموده است که اگر "اذا" را بر ظرفیت حمل کنیم، خلاف ظاهر است. بل لابد من حمله علی الاشتراط؛ چون کلمه "اذا"، ظهور در شرطیت دارد. فلذا محقق خویی(ره) با این بیان، نظریه محقق همدانی(ره) را رد کرده و نپذیرفته است.

نظریه مشهور در محل بحث

احتمال سوم همین نظر ماست که قول مشهور است.

و هو ان یراد به انّ کل امرأة مستحاضة اتت بوظائفها فهی طاهرة مطلقا.[4]

اگر مستحاضه، این کارها را برای نمازش کرد و نمازش را هم خواند، مطلقا طاهر و به حکم طاهره است؛ یعنی برای کارهای بعدی اش همین ها کافی اند و چیزی نیاز نیست.

 

سوال: ولو اینکه خون خارج شود؟

جواب: بله؛ حتی با خروج خون. استحاضه است و خون خارج می شود.

 

فلا یجب علی المستحاضة بعد توضأها للصلاة (یا غسلش و همه کارهایی که باید بکند) ان تتوضأ للطواف.[5]

اگر می خواهد طواف کند، لازم نیست غسل دیگری به جا بیاورد.

بعد محقق خویی(ره) می فرماید: و هذا مجرد احتمال لا دلیل مثبت له.[6]

می فرماید این صرف احتمالی است و مثبتی ندارد و آن را رد می کند. حال آنکه مشهور و بسیاری از علما، این را هم فرموده اند و معنایش و ظاهرش هم همین است.

اما ما که می گوییم ظاهرش همین معناست، به چه تکیه می کنیم؟ ما می گوییم که اولا ظاهر کلام "المستحاضة اذا اتت او فعلت ما علیها من الاعمال لصلاتها فهی بحکم الطاهرة"، یعنی اینکه مطلقا نازل منزله طاهره است. همه، از آن این را می فهمند. یعنی مثل آدمی است که مستحاضه نیست. پس اگر محدث شد و مثلا دستشویی رفت، خوابید یا جنب شد، خوب به خاطر آنها دوباره طهارتی را انجام دهد. اما اگر آن چیزها برایش پیش نیامد و حدثش صرف استحاضه و جریان خون است و چیز دیگری نیست و این کارها را هم انجام داده ‌است، فهی بحکم الطاهرة. پس دیگر طاهره است.

آن وقت مؤید بالاتری که داریم که به نظر ما خیلی مطلب را واضح می کند، این است که قبل از این عبارت، تصریح کرده اند به اینکه شرط صحت صلاتش این است که کارهایی بکند مثل اینکه وضو بگیرد، غسل کند و نماز بخواند تا نمازش صحیح شود. این را اول گفته اند. بعد از اینکه این مطلب را جداگانه گفته اند که صحت نمازش منوط به این اعمال است و اگر انجام داد، نمازش صحیح است، بعدش گفته اند که "المستحاضة اذا فعلت ما علیها فهی بحکم الطاهرة"، این لغو و توضیح واضحات است؛ چون همان قضیه نماز را که قبل از این عبارت، به طور واضح بیان کرده اند، پس دیگر برای چه این را بگویند. معلوم است که این، ارتباطی به آن قضیه نماز بالخصوص ندارد. آن وقت اگر مقصود از عبارت "بحکم الطاهرة"، فقط خصوص صحت نماز بود، می گفتند تصح صلاتها. پس این عبارت غلیظ و پررنگ که می فرماید "فهی بحکم الطاهرة"، نمی تواند به قضیه خصوص صلاة ناظر باشد؛ بلکه اطلاق دارد. یعنی ظهور کلام است. ما نگفتیم که دیگر حضرت عباسی قسم می خوریم. ما می گوییم ظاهر کلام این است.

 

سوال: کلام این است تا مادامی که خون نبیند.

جواب: از کجا می دانید؟ نه اولش «المستحاضة» دارد. یعنی زنی که طبق متعارف خون از او جاری می شود. پس موضوع و مبتدا معین است.

 

سوال: آیا شامل سه مورد قلیله، متوسطه و کثیره می شود؟

جواب: بله.

پس بحث ما تمام شد.

 

مناقشه در نظریه محقق همدانی(ره)

اما فرمایش آقای همدانی(ره) که مردود است به همان چیزی که سیدنا الاستاد(ره) گفته است که "اذا"، در صرف ظرفیت ظهور ندارد. بلکه در شرطیت ظهور دارد؛ یعنی مستحاضه اگر این کارها را کرد، به حکم طاهره است. اما اگر ظرف می بود، می شد: مادامی که مشغول غسل و نماز است، [طاهر است] و حال آنکه این «اذا»یی که گفته اند، ظهور در شرطیت دارد. پس بنابراین حرف ایشان [درست نیست.]

محقق همدانی(ره) برای تایید کلام خودش، شاهدی آورده است. آن شاهد را هم بگوییم و ردش را هم عرض کنیم. می فرماید بسیاری از علما که نزدیک است مشهور باشند، گفته اند که بر زن مستحاضه، اگر بخواهد روزه بگیرد، قُبیل الفجر، تجديد غسل، واجب است. سپس می فرماید فرض این است که این زن، همه غسل هایش را برای نمازهایش انجام داده و آخرین غسلش هم برای نماز مغرب و عشای شب گذشته اش بوده ‌است. اگر بنا بر این است که به حکم طاهره باشد، پس چرا باید برای روزه، دوباره غسل کند.[7] فرمایش ایشان درست است و بالاخره خودش دلیلی است.

اما جوابش این است که اولا مشهور بودن این مطلب ثابت نشده بلکه آن را فقط بعضی علما گفته اند. ثانیا در مورد خاصی است که قضیه روزه است. ثالثا این به چیزهای دیگری منقوض است و همان طور که روزه، طهارت می خواهد، مگر چیزهای دیگری مثل دخول در مسجد الحرام، طهارت نمی خواهد؟ برای آن، چنین نگفته است. برای دخول در مساجد، انجام طواف و این چیزها، نگفته اند که تجدید غسل کند. مشهور نگفته است. بنابراین استدلال ایشان هم به موارد دیگر غیر از روزه، منقوض است. آن وقت مؤید عرض ما بعضی از روایات صحیحه است که خیلی جالب هستند. حالا یکی دو مورد را بخوانیم.

یکی از آنها صحیحه ابن سنان است:

وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُسْتَحَاضَةُ تَغْتَسِلُ عِنْدَ صَلَاةِ الظُّهْرِ وَ تُصَلِّی الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ ثُمَّ تَغْتَسِلُ عِنْدَ الْمَغْرِبِ فَتُصَلِّی الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ ثُمَّ تَغْتَسِلُ عِنْدَ الصُّبْحِ فَتُصَلِّی الْفَجْرَ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ یَأْتِیَهَا بَعْلُهَا إِذَا شَاءَ إِلَّا أَیَّامَ حَیْضِهَا فَیَعْتَزِلُهَا زَوْجُهَا... .[8]

تصریح دارد که اگر آن کارها را برای نمازش کرد، دیگر محدث حساب نمی شود و مقاربت برایش جایز است؛ مگر در ایام حیضش.

روایت از این واضح تر، صحیحه عبدالرحمن بن ابی عبدالله است که می فرماید غسل ها و وضویش را برای نمازش که انجام داد، نمازش که صحیح است؛ این عبارت را دقت کنید: "وَ کُلُّ شَیْ ءٍ اسْتَحَلَّتْ بِهِ الصَّلَاةُ (یعنی همه چیز برایش جایز است به همان کارهایی که نماز را حلال کرده است؛ یعنی همان وضو، غسل، تغییر پنبه و غیره ... .) فَلْیَأْتِهَا زَوْجُهَا (دیگر حق مقاربت دارد و محدث حساب نمی شود؛ یعنی مثل حیض نیست.) وَ لْتَطُفْ بِالْبَیْتِ." [9]

اين تصریح طواف به بیت چه می شود؟ یعنی می گوید همان اعمالی که برای نمازش انجام داده، برای طواف هم کافی است. طواف که از اظهر موارد احتیاج به طهارت است احتیاج به غسل ندارد. همان غسلی که برای نماز انجام داده، کافی است. این تایید عرض ما از صحیحه معتبره است.

 

سوال: آن مسأله ای که دیروز فرمودید که وسط نماز اگر پاک شد، غسل ... .

جواب: آنها بحث دیگری هستند. اینها مربوط به زن مستحاضه است که اعمال را برای نمازش انجام داده است.

 

سوال: وقتی که پاک شد ...

جواب: آن، بحث پاکی نیست. نگفتیم که پاک شد. گفتیم که غسل ها را انجام داد. چه کسی گفته پاک شد. پاک نشده است؛ یعنی انقطاع خون نشده است. اما وقتی غسل ها را انجام داده است، به حکم طاهر است. نگفته اند که طاهر است. طهارت وجدانی نیست. بلکه به حکم طاهر است؛ يعنی اعمال دیگرش احتیاج به طهارت جدید ندارند و خودش طاهر است؛ یعنی غسل نیاز ندارند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo